رضا صادقیان
ادامه یافتن جدلهایی که در فضای تبلیغات انتخابات شکل گرفت و پیوند دادن همان بحثها به امروز، نشان میدهد برخی از شخصیتهای سیاسی و نیروهای نزدیک به جریان اصولگرا نتیجه انتخابات را نپذیرفتهاند. پذیرشی که نه تنها دامنه آن نخواستن و نپذیرفتن را به شخص خودشان و یا شماری از نزدیکان کاندیدای دیگر محدود نمیکنند، بلکه با دامن زدن به حاشیهها، طرح سوالات شخصی و یا حمله به برخی کارگزاران ارشد قوه مجریه به انکار دولت میانجامند.
احتمال دارد این رفتار در روزها و ماههای آینده ادامه پیدا کند و دائم کسانی در شیپور نفی و انکار بدمند و کاستیها و سوءمدیریتهای دولت را با صدای بلند به گوش مردم برسانند و یا از املای نوشته شده با رویکردی غیرمنصفانه و دخیل نکردن شرایط کشور غلطهای بیجا بگیرند. جایتردیدی نیست که نمیتوان در زمین خشک و لمیزرع جامعه که با نفس خودمان بادی سوزان روانه آن کردیم، امید به برداشت ساقههای رویده و سبز داشت. مردم ایران در روز 29 اردیبهشت با رای به گفتهها، رفتارها و برنامههای حسن روحانی در مقایسه با دیگر کاندیدا خواستههای خویش را به وسیله صندوقهای رای بیان کردند. در مقابل نیز بیش از پانزده میلیون نفر از شهروندان کشور با رای به آقای رئیسی آمال خویش را در گفتههای وی جستند، نه میتوان چشم بر روی آن مطالبات 23 میلیونی بست و نه جایی برای انکار آرای جریان مقابل وجود دارد.
با این وجود نمیبایست به دلیل واگذاری نتیجه انتخابات و کسب نکردن آرایی بیشتر کلیت آن مطالبات متراکم شده را نادیده گرفت و جمعیت حداکثری رای دهندگان را به بهانه دفاع از آرای «محرومان» نفی کرد، به عبارتی دیگر چشمبندی در چنین مواقعی نه تنها موفق به پاسخگویی به خواستههای شهروندان نخواهد شد بلکه در میان مدت و بلند مدت باعث سرریز شدن درخواستهای دیگر از سوی مردم میشود. خواستههایی که با توجه به وزنکشی سیاسی در انتخابات اخیر و آرای روحانی، امکان جوابگویی به آنها از سوی جریان اصولگرا در مقطع فعلی وجود ندارد.
در انتخابات اخیر عواملی چندگانه دست به دست هم داد تا حسن روحانی به عنوان کاندیدایی که از مطلوبیت بالاتری از نگاه مردم برخوردار است موفق به کسب آرای اکثریت شود، به گفتاری دیگر مردم به وی رای دادند چرا که بخشی از خواستههای خویش را در گفتار و برنامههای وی یافتند، برنامهها و گفتارهایی که بیش از آنکه براساس نگاه سلبی شکل گرفته باشد، ایجابی بود. حال شماری از نیروهای سیاسی وابسته به جریان اصولگرا با نادیده گرفتن تفاوت محتوایی در برنامه کاندیداها از هم اکنون ادعای نشدن، نتوانستن، بیبرنامه بودن دولت و ناکارآمدی مدیران را دارند، شاید چنین میپندارند که با این نهیها در انتخابات بعدی موفق خواهند شد رای مردم را کسب و کرسی ریاست جمهوری را از آن خویش کنند.
نقدی به چنین قدرتخواهی نیست، انتقاد به نحوه برخورد با آرایی است که از سوی شهروندان به صندوقهای رای ریخته شده و حال با برخوردهای نفیگونه روبهرو شده است. نفی خواستههای اکثریت و نادیده گرفتن آرای اقلیت نه تنها دستاوردی به همراه نخواهد داشت، بلکه باعث متراکم شدن چنین مطالباتی خواهد شد و دیری نمیگذرد که همان تقاضاها با ادبیات، رفتار و برخوردهایی رادیکالتر پا به عرصه اجتماع نهند و بخش از نظم موجود را با چالش روبرو کنند.
از سویی دیگر نمیتوان به مردم گفت لطفا اندکی صبر کنید تا جریان اصولگرا با نگاهی نوین خودش را بازسازی و به مطالبات شما در آیندهای نه چندان دور پاسخ گوید، مطالبات برآمده از سوی شهروندان منتظر هیچکدام از جریانهای سیاسی نخواهد ماند، فرصت سوزی آنجاست که جریانهای سیاسی حداقل ده گام از خواستههای مردم عقب باشند، حال که دولت اعتدال برای بار دوم موفق به کسب رای شهروندان شده است این فرصت را پاس داریم و بر طبل قیاسهای معالفارق تاریخی نکوبیم.
حل معضل بیکاری، پرداختن به آسیبهای اجتماعی و یافتن راهی برای کنترل آن، بهبود بخشیدن به وضعیت سبد خانوار و بهبود کسب و کار با حمایت و نقد دولت به دست میآید، بالاتر رفتن هر کدام از بحرانهای اجتماعی و سوزاندن فرصتهای به دست آمده نه تنها در آیندهای نه چندان دور به پای تمام کارگزاران نظام نوشته خواهد شد بلکه بانی شکلگیری ناامیدی فراگیری در میان شهروندان میشود و آنان را با این نتیجه تلخ روبهرو میسازد که رای آنان خوانده میشود ولیترتیب اثری در سیاستها نمیگذارد. آسانترین راه و مطمئنترین برای رای دهندگان و حاکمان شنیدن صدای مردم از طریق صندوقهای رای است. با گفتار و رفتارهای پرحاشیه و چالشساز باعث قهر و دوری جویی مردم از صندوقهای رای نشوید.تردید نکنید از درون دلسردی و قهر مردم به سوی کسب قدرت اجرایی و حفظ آرامش در جامعه گام برنمیدارید.