به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۸ - ۰۰:۴۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۲ ساعت ۱۲:۲۱
کد مطلب : ۱۳۸۸۱۲
شهرآورد ۸۵ هم بدون برنامه‌

بزرگترین دربی قاره بدون بهره‌وری!

محمد سررشته داری- روزنامه بهار
دربی 85 در پیش است اما هیچکس حتی برای هشتاد و پنجمین بار هم برنامه ای برای آن ندارد در حالیکه دربی بزرگترین تجمع قاره است و در آن می‌توان کتاب به دست مردم داد، واحد‌های صنعتی را در بیرون از ورزشگاه تبلیغ کرد، تئاتر برگزار کرد و کنسرت و مردم را به آرامش و فرهنگ سوق داد و خوشحالشان کرد و استفاده اقتصادی هم از این تجمع بزرگ قاره برد. اما متاسفانه نه تنها کتاب به دست مردم نمی‌دهیم بلکه مجله و روزنامه‌ها را هم از آنها می‌گیریم!
دربی فوتبال چه در اهواز باشد، چه در اصفهان و چه در  تهران یک اتفاق ساده و بی معنی نیست، یک اتفاق بسیار بزرگ است که البته در کشور ما کمتر کسی قدر آن را می‌داند. به عنوان مثال همچنان خیلی‌ها نمی‌دانند که دربی تهران بزرگترین اتفاق کل قاره است که توسط بشر رقم می‌خورد و چند ده میلیون نفر را میخکوب می‌کند آن هم نه فقط در داخل ایران بلکه حتی در آمریکا و اروپا و خاور میانه و شاید حتی در شرق دور.

* هیچکس نمی‌داند!
کسی تقریبا نمی‌داند که از این دربی چه استفاده‌هایی باید ببرد. تصور کنید این دربی در  قلب اروپا رخ بدهد، نمونه اش الکلاسیکو یا دربی میلان است. آنجا از صبح تا پاسی از شب برنامه ریزی می‌کنند. آنجا نمایشگاه اتومبیل می‌زنند، تئاتر برقرار می‌کنند، خانواده‌ها را جمع می‌کنند، فوتبال گل کوچک برقرار می‌کنند، کنسرت می‌گذارند و مردم را به تفریحات سالم در فرهنگ خودشان و گردش پول وادار می‌کنندصنایع کوچک و بزرگ از این تجمیع جمعیت و آن دوربین‌های تلویزیونی نهایت استفاده را برای تبلیغ محصولات خود می‌برند و تا می‌توانند از این جمعیت بهره می‌برند. اینجا اما ما چادر می‌زنیم برای هواداران دور و نزدیک که شب قبل در آن بخوابند و البته خیال می‌کنیم کار فرهنگی بزرگی انجام داده ایم. می توانیم تونل فرهنگی بزنیم، کتاب بفروشیم به مردمی که می‌خواهند وارد ورزشگاه بشوند، کتابهای دینی و غیر دینی و اجتماعی و رمان و علمی  اما ما حتی روزنامه‌ها را از دست آنها می‌گیریم که آتش نزنند!
به نظر می‌رسد در این رابطه کاملا به جامعه شناس نیاز داریم که ببینیم چگونه مردم کتاب می‌خرند اما آن را ممکن است آتش بزنند؟آیا این موضوع به اینکه ساعت‌ها در گرما و سرما می‌مانند مرتبط است؟

* ریه‌ها را از هوای خوب پر کنیم
بالاخره روزی باید باتوم را غلاف کنیم و به جای تنبیه، مردمان متخلف را به سمت رعایت ادب و احترام و خواندن و دیدن تشویق کنیم. باید برای هواداران فوتبال از اسکوربورد ورزشگاه طنز پخش کنیم، گاهی در مناسبت‌های درست آنها با آهنگ‌های مجاز و شاد طراوت ببخشیم و ریه هایشان را به جای فحش و ناسزا از کتاب و طنز و زیبایی پر کنیم. کار فرهنگی این نیست که ما و فدراسیون فوتبال برای دربی‌ها انجام می‌دهیم. کار فرهنگی اینست که دستشویی‌ها را درست کنیم، موسیقی ملایم بگذاریم، کتاب به دست آنها بدهیم و همخوانی را باب کنیم.در واقع هیچ کاری تا به امروز انجام نداده ایم.

* سازمان لیگ در خواب
سازمان لیگ که اصلا نمی‌داند فرصت طلایی استفاده از دربی چیست، نوآوری، برنامه‌ریزی و استفاده از این انفجار هیجان در برنامه‌اش نیست، یک سری برنامه‌های تکراری و بی تاثیر را پیش از دربی تدارک می‌بیند که نه دوستی را زیاد می‌کند و نه اصالتا برنامه ریزی خاصی لازم دارد. نه تئاتری، نه کمدی، نه کری خوانی بازیکنان بزرگ دو تیم در کنار هم وسط استادیوم با خنده‌ای نه هیچ. اینجا سازمانی خواب است.

* وزارت ورزش و شهرداری بی توجه
وزارت ورزش و شهرداری هم فقط دنبال برپا کردن دستشویی و چادر بیرون از استادیوم هستند، برنامه کتابخوانی ندارند، برنامه فرهنگی ایجاد نمایشگاه برای هواداران دربی، ندارند تشویق مردم به دوستی و معرفی کتاب، ندارند. جمع کردن کودکان و معرفی دربی به آنها در ورزشگاه، ندارند، به صف کردن جانبازان برای ایجاد شوق زندگی به آنها با قرض گرفتن هیجان دربی ندارند و یا خیلی کم دارند. آنچه دارند فقط گرفتن روزنامه و پرچم از دست مردم است که نوعی بی‌احترامی به یکصد هزار نفر محسوب می‌شود. شاید باید به جای این کار روزنامه و کتاب خودشان به دست مردم بدهند تا بخوانند و آرام گیرند و اطلاعاتشان را بالا ببرند اما فقط آنها را می‌گردند مبادا با روزنامه یکدیگر را آتش نزنند.
این نوع نگاه و عدم درک بزرگی دربی و فرصت‌هایی که ایجاد می‌کند، فوتبال را به ناسزاگویی سوق داده است، این ناسزاها آنقدر بلند فریاد زده می‌شوند که بعضا به آنسوی مرزها هم می‌رسند. به صفحه لیونل مسی، به صفحه لیمای برزیلی و ...
شاید باید دربی را جور دیگر دید. جایی که صد هزار نفر بعضا از شب قبل در اختیار ما هستند تا به آنها خدمت کنیم اما برخی از ما تنها به فکر دستشویی‌های آنها هستیم و جالب تر اینکه بعضا حتی به فکر دستشویی‌ها هم نیستیم و آنها را خراب در اختیار مردم قرار می‌دهیم و انتظار داریم مودب و دست به سینه بنشینند.

*کم کاری باشگاه‌ها
باشگاه‌ها باید کری بخوانند و با احترام و عزت، نحوه صحیح کری خوانی و لذت بردن از فوتبال را به هوادارانشان نشان دهند. باشگاه‌ها باید این بیانیه را بنویسند، باشگاه‌ها باید جانبازها، معلول‌ها، بیماران و‌... را این روزها به تمرین تیم خودشان ببرند، باشگاه‌ها باید برنامه‌های کری خانی با ابعاد خبری وسیع برای بازیکنانشان با همین هواداران  بگذارند نه اینکه تمرین را ببندند و خبرنگار راه ندهند.
حتما که نباید هادی نوروزی عزیز فوت کند تا اتحادی ایجاد شود؟ حتما که نباید حجازی، منصور پورحیدری یا غلامحسین مظلومی به دیار باقی بروند تا هواداران دو تیم دست در دست هم بر سر مزارشان حاضر شوند.
قدر دربی را باید بدانیم
باید کمیته ای تشکیل شود، کمیته ای که در آن نفراتی اقتصادی، اجتماعی و برنامه نویس وجود داشته باشند و فدراسیون برنامه‌های آنها را اجرا کند. این دربی بزرگ است و مهم. اما از آن فقط برای سرگرمی استفاده کرده ایم در حالی که تبلیغات بسیار وسیع اجتماعی و صنعتی می‌توانیم در آن داشته باشیم .
اما هیچکس انگار حواسش نیست که چه نعمتی در اختیار ایران در این زمینه قرار دارد. شاید از همین دربی بتوان شروع کرد به نظم دادن، آرام کردن، هیجان درست ایفا کردن.
کمدین‌هایی برای ایجاد کری مثبت
تصور کنید دو کمدین استقلالی و پرسپولیسی وسط زمین برای هم کری بخوانند و با قهقهه 100 هزار نفر را وادار کنند به خندیدن. دوره شعار دادن و فحش دادن گذشته است، حتی لیدرها را هم باید آرام کرد و آموزش داد. پرتاب کردن سکه و سنگ و بطری مال عهد قجر است اینجا فقط باید لذت برد و از پا ننشست. باید جلو رفت و به عقب اصلا نگاه نکرد.