تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۳۰ ساعت ۱۶:۰۵
کد مطلب : ۲۰۱۳۴۴
اگر یک جوالدوز به ترامپ می‌زنیم یک سوزن هم به خودمان بزنیم
احمد مازنی: امثال قالیباف باید به پادگان برگردند
گروه سیاسی: نماینده فعلی مردم تهران در مجلس دهم می گوید: علی لاریجانی رئیس مجلس با تشکیل فر اکسیون مستقلین عملا توانست دو فراکسیون دیگر را از خاصیت لازم بیاندازد.
مشروح گفتوگوی احمد مازنی را در ادامه بخوانید:
اصلی ترین سئوالی که شاید در ذهن مردم وجود داشته باشد، عملکرد لیست امید تهران و فراکسیون امید در مجلس دهم باشد که نقدهای جدی به آن وارد است. این موضوع را می پذیرید؟
فراکسیون امید از درون لیست امید متولد شد. لیست امید لیستی بود که تقریبا حدود 180 نفر در سراسر کشور را مورد حمایت جریان اصلاحات و اعتدال قرار داد و به نوعی ائتلافی بین اصلاح طلبان و عقلای اصولگرا بود. فلسفه این ائتلاف هم عبور از جهنم سال88 به برزخی بود که از سال 92 تعریف شد. در سال 88 یک بازی باخت- باخت شکل گرفت که به نظر من نیروهای درون نظام یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان هر دو باختند و آن کسی که برنده بود جریان ضد انقلاب و دشمن بود و نیروهای افراطی و تندروی داخل کشور تلاش کردند که بخشی از نیروهای اصیل جریان انقلاب و اصلاحات و همچنین شخصیت های تاثیرگذار اصولگرا که مشی عقلانی و اعتدالی داشتند را کلا از صحنه خارج کنند.بازی سال 92 بازی عبور از این فضای تند و افراطی بود که هم در عرصه خارجی و هم در عرصه داخلی این بازی را به بازی برد-برد تبدیل کنیم که آقای روحانی انتخاب شد. در حالیکه خود آقای روحانی یک شخصیت اصولگراست و اصلاح طلب نبود و بین گزینه های موجود آقای عارف اصلاح‌طلب بود که به نفع روحانی کنار رفت. سال 94 گام دوم امید مورد استقبال مردم قرار گرفت که بازهم ائتلافی بود که بدین صورت بین اصلاح طلبان و اعتدالیون شکل گرفت.مسئله دیگری که در انتخابات مجلس دهم داشتیم این بود که ما آرای سلبی داشتیم یعنی در بعضی از حوزه‌های انتخابیه افراد افراطی بودند که مخالف تعامل با دنیا و صلح بودند و تصویری که از آنها به جامعه ارائه شده بود، یک تصویر جنگ طلب بود و اینها رفتار افراطی داشتند. ولی ما بین نامزدهای تائید صلاحیت شده گشتیم و به نحوی سیاست ورزی کردیم که مردم دست شان خالی نباشد و رای سلبی بدهند.
در نتیجه ما ۱۸۰ نفری که در لیست امید داشتیم پس از تشکیل مجلس دهم و در انتخابات هیئت رئیسه موقت به ۱۰۲ نفر کاهش یافت و مشخص شد که همین ۱۰۲ نفر با ما همراه هستند و می شود گفت که نسبتا مواضع قرص و محکمی دارند.
اما عملکرد این مجلس از چند جهت باید بررسی شود. یکی از جهت کلی مجلس و برنامه ها و قوانینی که در این مجلس تصویب شد که عملکرد مجلس دهم در قیاس با مجالس اول تا نهم از جهت قانونگذاری و نظارت عملکرد موفقی بوده است.بعد از آن به تشکیل فراکسیون ها می رسیم که آقای لاریجانی فراکسیون مستقلین را به ریاست کاظم جلالی تشکیل داد و با تشکیل این فراکسیون کل فراکسیون های مجلس را از خاصیت انداخت. یعنی جریان اصلاحات و اعتدال که با هم به مجلس آمدند اینجا تقسیم به دو فراکسیون امید و مستقلین شدند و یک فراکسیون هم فراکسیون ولایی بود که طبعا هیچ یک از فراکسیون ها اکثریت را در اختیار نداشت.ما در شرایطی بودیم که هدف‌مان ائتلاف با عقلا و معتدلین بود تا مجلس در قیاس با مجلس نهم از آرامش بیشتری برخوردار باشد به هر حال شکل گیری این سه فراکسیون در کارایی مجلس تاثیر می‌گذارد و اگر ما میخواستیم طرح یا لایحه ای را به تصویب برسانیم و نظارتی را انجام دهیم باید با یکی از این فراکسیون ها ائتلاف می کردیم.همین مسیر در طول این سال‌ها وجود داشت و در کمیسیون ها هم همین طور بود و ترکیب اعضای کمیسیون ها به گونه ای شکل گرفته بود که اعضای فراکسیون امید هیچکدام رئیس کمیسیون نشوند به جز آقای حضرتی که در سال آخر رئیس کمیسیون اقتصادی شد و بنده هم یک سال رئیس کمیسیون فرهنگی بودم.به هر حال این ها سیاست ورزی هایی بود که در این دوره توانستیم انجام دهیم و یک جاهایی از سنگ آب بگیریم ،چراکه واقعاً سخت بود بتوانیم کار سیاسی کنیم در حالیکه اکثریت را نداشتیم و از آن طرف هم از نظر افکار عمومی اقلیت نبودیم و چون با دولت همسو بودیم از ما نقد به دولت را نمی‌پذیرفتند.سال سوم یا چهارم بود که آقای لاریجانی آخرین بار برای ریاست کاندیدا شد ، آقای عارف هم کاندیدا شد و سال قبل از آن آقای حاجی بابایی هم کاندیدا شد چند روز قبل از انتخابات هیات رییسه یکی از نمایندگان اصولگرا گفته بود که مردم بدانید که اکثریت مجلس را اصلاح طلبان دارند و ما کاره ای نیستیم و هر چه بلا سر شما آمده است از اینهاست. فردای آن روز که انتخابات هیات رئیسه شد ، حاجی بابایی به نفع لاریجانی کنار رفت و لاریجانی رئیس شد بعد از آن آقای کواکبیان تذکر داد و گفت مردم بدانید که این مجلس اکثریتش دست اصولگراهاست و ما کاره‌ای نیستیم. این برمی‌گردد به نظام انتخابات، شیوه مدیریت و فرایندی که بر انتخابات حاکم است به طوری که افراد تعهد و تشکیلاتی و حزبی ندارند.
من اگر بخواهم درباره عملکرد خودم در این مجلس بگویم ۲۷ طرح را به امضا رساندم که تعدادی از آنها به نتیجه رسیدند که یکی از آنها طرح گفتوگوی ملی بود. معتقدم تفاوت مجلس دهم با مجلس نهم این بود که در مجلس نهم صدای مرگ بر این و آن و فحش و ناسزا به گوش می رسید و تک صداهایی مثل علی مطهری در آن مجلس مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند اما در مجلس دهم آقای مطهری نائب رئیس مجلس می شود و صدای گفتوگوی ملی از این مجلس به گوش می‌رسد.در حال حاضر در سه سطح نشست های گفتگوی ملی جریان دارد. ۲۸ مهر ۹۵ گفتم که مهم ترین مشکل جامعه ایران مسئله تنازعات جناحی است که به منافع ملی آسیب می زند و تنها راه بهبود این وضعیت گفتوگوی ملی است.با بیش از ۵۰ چهره سیاسی دو جناح در این مدت حرف زده ام از سید محمد خاتمی گرفته تا حداد عادل از حیدر مصلحی تا محمود علوی از محسنی اژه‌ای تا عباس عبدی و با شخصیت های مختلف صحبت کرده ایم.شورای گفتگوی ملی هر یک ماه یک بار تشکیل می شود و تاکنون ۱۵ جلسه آن تشکیل شده است که یکی از خروجی های این جلسه که اصولگراها و اصلاح طلبان با هم حضور دارند میثاق نامه انتخاباتی با تاکید بر منافع ملی است.
در این میثاق نامه ۱۷ بندی تاکید به رعایت اصول قانون اساسی و منویات امام و رهبری شده است و اینکه همگی تلاش کنیم در انتخابات جایگاه مجلس را ارتقا ببخشیم و یا این که در بندی آمده است دولتی‌ها، حکومتی‌ها و نظامیان در انتخابات مداخله نکنند که به خانه احزاب داده و به ۱۱۶ حزب دارای مجوز ابلاغ کرده ایم. نسخه ای از آن را به نمایندگان مجلس، اعضای شورای نگهبان و روسای سه قوه تقدیم کرده‌ایم تا در فضایی که همه در انتخابات به دنبال دعوا هستند بتوانیم با جلوگیری از این اتفاق، منافع ملی را دنبال کنیم. اینکه مجموعه نظام به این جمع بندی رسیده است که اگر صدای گفت و گو بلند شود آن را بشنود و از آن استقبال کند بسیار ارزشمند است.
همچنین طرح اداره، نظارت و خط مشی حاکم بر صدا و سیما را به اتفاق آقای مطهری در کمیسیون فرهنگی به تصویب رساندیم چرا که بعد از سی سال از بازنگری قانون اساسی صداوسیما قانون نداشته است.بنده همچنین طرح آزادی اجتماعات و راهپیمایی ها را نیز بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بدون مجوز از وزارت کشور دنبال کردم که هر وقت قرار شد مردم از چیزی دفاع یا به چیزی اعتراض کنند اطلاع دهند و وزارت کشور و دستگاه‌های امنیتی موظف هستند امنیت شان را تامین کنند.فقط باید دو شرط را رعایت کنند اول اینکه برنامه آنها مخل مبانی اسلام نباشد و دیگر اینکه مسلح نباشند.این طرح در کمیسیون شوراها و امور داخلی تصویب شده و در نوبت دراولویت قرار گرفتن برای رسیدن به صحن علنی است تا بتوانیم تا پایان این دوره آن را به تصویب و نتیجه برسانیم.
مشکلی که در این دوره وجود داشت این بود که چندبار تحقیق و تفحص از املاک نجومی را در دستور کار قرار دادیم و هر آنچه که مربوط می شود به شهرداری تهران و آقای قالیباف اما از هر فرصت و امکانی استفاده شد تا این طرح از دستور کار خارج شود. می خواستیم به ابهامات شکل گرفته در ذهن مردم پاسخ دهیم و ببینیم که این املاک برای چه منظوری و به چه افراد و با چه قیمتی واگذار شده است اما تا مطرح کردیم و در دستور کار قرار دادیم آقای قالیباف و دوستان شان از هر ظرفیتی استفاده کردند و نگذاشتند در دستور کار مجلس قرار گیرد و اگر در دستور قرار گرفت به نتیجه نرسد.از این موارد فراوان داریم. گاهی میخواستیم وزرا را استیضاح می‌کنیم همین کار را می‌کردند ، بنابراین وظایف نظارتی ما با این محدودیت ها نیز مواجه بوده و من فکر می‌کنم در این فضای انتخابات می توانیم راحت تر این موارد را با مردم در میان بگذاریم.
پاسخ تان به منتقدانی که دولت آقای روحانی و مجلس دهم به ویژه نمایندگان حامی دولت فراکسیون امید را در مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور مقصر می‌دانند، چیست؟
تا سال ۹۶ که ما برجام را پذیرفته بودیم شرایط کشور در مسیر بهبود قرار داشت تا اینکه در سال ۹۷ ترامپ از برجام خارج شد و این پدیده کوچکی نبود و فشار حداکثری که آمریکا از طریق تحریم ها به ما وارد کرد بی سابقه بود. بنابراین اگر می خواهند ما را نقد کنند منصفانه سهم دشمن و تحریم خارجی را هم حساب کنند. اینکه چند درصد آقای ترامپ نقش داشته چند درصد دولت و چند درصد مجلس کوتاهی کرده است. همچنین مشکلاتی که از گذشته در کشور وجود داشته و به دولت آقای احمدی نژاد بر می گردد که ۴ قطعنامه علیه کشور تصویب شد و حالا ترامپ یکی از این قطعنامه ها را با فشار حداکثری برگردانده است اگر همه این شرایط را در نظر گرفته و منصفانه قضاوت کنیم عملکرد قابل دفاعی داشته‌ایم.
ولی مردم در اتفاقی مثل تصمیم بنزینی که اثر مستقیم روی زندگی و معیشت آن ها داشته خیلی ترامپ را مقصر نمی‌دانند. آیا نمی‌پذیرید که در این موارد سهم بی تدبیری‌های داخلی بیشتر بوده است؟
البته من نگفتم همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر ترامپ بشکنیم و معتقدم اگر یک جوالدوز به ترامپ می‌زنیم یک سوزن هم به خودمان بزنیم، ولی در طرح افزایش بنزین هم باید منصفانه بررسی و قضاوت کنیم.همان طور که می دانید از ابتدای مجلس هفتم و در برنامه های سوم و چهارم قرار بود قیمت بنزین در کشور به قیمت فوب خلیج فارس برسد، اما این اتفاق سال به سال به صورت پلکانی و تدریجی رخ نداد و امروز ما در شرایطی قرار داریم که به نظر من مثل کسی که سگ دنبال او کرده است باید با سرعت بدود و ترامپ فشار حداکثری بر ما وارد کرده است بنابراین باید کشور را با عقلانیت به سمت اقتصاد متکی به منابع داخلی و البته با تعامل سازنده با دنیا ببریم.
ما به عنوان مجلس هم با مبانی علمی این تصمیم مخالف بوده و هستیم و بنده به سهم خودم هنوز هم مخالفم وهم با مبانی حقوقی آن مخالفیم. سران سه قوه چه کاره مملکت هستند که برای بنزین تصمیم بگیرند؟ اگر قرار بود برای تصمیم گیری اراده ای باشد باید این را از مجلس می خواستند و مجلس هیچ گاه کوتاهی نمی کرد در عمل به مصالح نظام. شورای عالی امنیت ملی مصوبه گذراند که راجع به فلان مسئله مصلحت کشور این است. سوال اینجاست که مگر ما در مجلس نشسته ایم که خلاف مصلحت کشور عمل کنیم؟ ما نماینده مردم هستیم و به مصلحت مردم و نظام تصمیم می‌گرفتیم. این تصمیم از نظر حقوقی نیز تصمیم درستی نبود و بدتر از همه روش اجرای طرح بود. من بار گفته ام که اگر میخواستید قیمت بنزین را ۱۰۰ تومان اضافه کنید باید سه ماه با مردم حرف می زدید ، نمایندگان و مردم را قانع میکردید.
به همین جهت روزی که این اتفاق افتاد. ما بدون اینکه اطلاع داشته باشیم که این تصمیم مورد تائید و حمایت رهبری است در جناح های مختلف درون و بیرون از مجلس نارضایتی خود را اعلام کردیم. در مجلس هم طرح دو فوریتی و سه فوریتی داشتیم که قیمت به قیمت قبل برگردد و در این مسئله منطقی عمل کنیم، اما تصمیم گرفته شده بود. آنچه که مردم به عنوان اعتراض به این تصمیم وارد میدان شدند و این اعتراض منطقی و طبیعی به دلیل اینکه قانون اعتراضات نداشتیم و ظرفیت اعتراض را در این چهل سال گسترده نکردیم، فکر کردیم همچون دهه ۶۰ که منافقین در شهرها با اسلحه آدم می کشتند در طول تاریخ آینده ایران هر کسی که به خیابان بیاید منافق است و آدم می کشد ، در حالیکه مردم از منافقین و سلطنت‌طلبان بیزار هستند و در چارچوب نظام و قانون اساسی می خواستند درباره تنگ شدن معیشت شان بعد از این تصمیم اعتراض کنند.حال بدتر این است که می خواهیم درآمد حاصل از این طرح را بین جمعی از مردم توزیع کنیم یعنی همان پول پاشی آقای احمدی نژاد و من در ایام انتخابات شهر به شهر برای آقای روحانی سخنرانی کرده بودم که تفاوت دو گفتمان اقتصادی دولت سابق و اعتدالیون و اصلاحات این است که گفتمان رقیب کشور را با پول پاشی اداره می‌کند و گفتمان ما بر اساس اصول علم اقتصاد کشور را سامان می دهد.از این جهت باید سهم عوامل مختلف را در این موضوع در نظر بگیریم.بدون اینکه بخواهیم فرافکنی کنیم از اصل تصمیم نظام نمی توانیم حمایت نکنیم ولی وقتی می خواستیم وزیر کشور را استیضاح کنیم نتوانستیم و این اتفاق باعث شد که اعتماد بین مردم و حاکمیت آسیب ببیند ولی ما باز هم چون مقطعی به مسائل نگاه نمی‌کنیم معتقدیم که در این رابطه همین مجلس یا مجلس یازدهم حتماً باید تدبیر کند و متناسب با مصالح مردم تصمیم لازم را بگیرد.
تحلیل‌تان از اعلام لیست اموال و دارایی ها و میزان شفافیت نمایندگان و نامزدهای انتخاباتی چیست؟
از هر اقدامی در جهت شفافیت باید استقبال کنیم چه در جناح اصلاح طلب چه اصولگرا. ما زمانی می گفتیم چرا دولت الکترونیک و قانون دسترسی آزاد به اطلاعات اجرا نمی شود این ها شفافیت ایجاد می کند. اما زمانی دیدیم که یک جریانی دارد حسابی راجع به شفافیت کار می کند و پیامک هایی برای ما می آمد که به شفافیت رای دهید و ما اینجا فهمیدیم که شفافیت ابزاری شده است تا بوسیله آن مثلا نمایندگانی که به اف ای تی اف رای داده اند شناسایی و بعدا رد صلاحیت شوند. از این رو معتقدیم اگر ما نگاه ابزاری به این موضوع نداشته باشیم باید از آن استقبال کنیم اما آقای قالیباف که راجع به اموالشان توضیح داده اند آقای زنگنه هم به ایشان پیشنهاد داد حاضر است اموال خود را با وی طاق بزند.ولی ما یک بحث اساسی داریم که مربوط به انتخابات است و آن اینکه امثال آقای قالیباف باید به پادگان برگردند، این افراد تجربه شان در فعالیت های نظامی می تواند به کشور کمک کند اگر ایشان به پادگان برگردد ما می توانیم به عنوان یک نیروی بسیجی با ایشان همکاری کنیم ولی اینها وارد عرصه سیاست به شوند معلوم نیست چه بر سر کشور می آید.
اما ظاهرا آقای قالیباف با سابقه ۱۲ سال حضور در شهرداری تهران شهری و پشتوانه مدیریت شهری وارد انتخابات شده‌اند؟
نمی خواهم بحث مان شخصی باشد ولی عملکرد آقای قالیباف در حدود ۱۲ سال را گاهی با چند ماه یا یک سال عملکرد شورای شهر یا شهرداری جدید تهران مقایسه می کنند که این مقایسه منصفانه نیست.
اما آنجا هم همان روحیه نظامی آقای قابیباف بود که ایشان را وادار می کرد ۷۰ هزار میلیارد تومان برای شهرداری بدهی به جا بگذارد و برای هر میز شهرداری سه کارمند استخدام کند که الان نه کار دارند و نمی شود برای حقوقشان کاری کرد و معضلات و مشکلاتی ایجاد شده است که ایشان اجازه تحقیق و تفحص از شهرداری را نمی‌داد. اگر ایشان واقعا در ارتباط با مشکلات میخواهند شفاف سازی کنند چرا اجازه ندادند که تحقیق و تفحص در مجلس انجام شود؟ به همین سوال پاسخ دهند.
آیا شما حاضرید لیست اموال تان را منتشر کنید ؟
بله من آمادگی دارم. بنده قبل از نمایندگی یک واحد مسکونی ۱۳۲ متری داشتم که بعد از بازسازی فروخته و در همان محل یک واحد مسکونی ۱۸۵ متری با سابقه ۹ سال خریدم و در حال حاضر اتومبیل شخصی هم ندارم و هنوز بدهکارم . همچنین از ارث پدری یک باغ ۵۰۰ متری مرکبات در شمال کشور در اختیار والده و اخوی است و خودم را بدهکار مردم می‌دانم. بنابراین هر کس بیشتر از این اعم از حساب بانکی یا موارد دیگر مستغلات، طلا و سکه جات به نام احمد مازنی یا خانواده او کشف کرد برود به نام خودش ثبت کند.
منابع مالی تبلیغاتی خود را از چه محلی تامین کرده و می‌کنید؟
دوره قبل وقتی که در لیست قرار گرفتم فکر نمیکردم مردم اینقدر استقبال کنند که نیاز باشد پوستر شخصی تهیه کنم. اما در آن دوره فکر می کنم هزینه ها بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان نشد که البته هزینه تبلیغات فضای مجازی را می شد بهتر مدیریت کرد ،اما تا به امروز هزینه ای نکردم و البته پیشنهادهایی وجود دارد که علاقمندان مطرح می‌کنند اما هر قدر که در این انتخابات هزینه کنم طبق قانونی که خودمان در مجلس تصویب کرده ایم به مردم اعلام می‌کنم.
اصلی ترین سئوالی که شاید در ذهن مردم وجود داشته باشد، عملکرد لیست امید تهران و فراکسیون امید در مجلس دهم باشد که نقدهای جدی به آن وارد است. این موضوع را می پذیرید؟
فراکسیون امید از درون لیست امید متولد شد. لیست امید لیستی بود که تقریبا حدود 180 نفر در سراسر کشور را مورد حمایت جریان اصلاحات و اعتدال قرار داد و به نوعی ائتلافی بین اصلاح طلبان و عقلای اصولگرا بود. فلسفه این ائتلاف هم عبور از جهنم سال88 به برزخی بود که از سال 92 تعریف شد. در سال 88 یک بازی باخت- باخت شکل گرفت که به نظر من نیروهای درون نظام یعنی اصلاح طلبان و اصولگرایان هر دو باختند و آن کسی که برنده بود جریان ضد انقلاب و دشمن بود و نیروهای افراطی و تندروی داخل کشور تلاش کردند که بخشی از نیروهای اصیل جریان انقلاب و اصلاحات و همچنین شخصیت های تاثیرگذار اصولگرا که مشی عقلانی و اعتدالی داشتند را کلا از صحنه خارج کنند.بازی سال 92 بازی عبور از این فضای تند و افراطی بود که هم در عرصه خارجی و هم در عرصه داخلی این بازی را به بازی برد-برد تبدیل کنیم که آقای روحانی انتخاب شد. در حالیکه خود آقای روحانی یک شخصیت اصولگراست و اصلاح طلب نبود و بین گزینه های موجود آقای عارف اصلاح‌طلب بود که به نفع روحانی کنار رفت. سال 94 گام دوم امید مورد استقبال مردم قرار گرفت که بازهم ائتلافی بود که بدین صورت بین اصلاح طلبان و اعتدالیون شکل گرفت.مسئله دیگری که در انتخابات مجلس دهم داشتیم این بود که ما آرای سلبی داشتیم یعنی در بعضی از حوزه‌های انتخابیه افراد افراطی بودند که مخالف تعامل با دنیا و صلح بودند و تصویری که از آنها به جامعه ارائه شده بود، یک تصویر جنگ طلب بود و اینها رفتار افراطی داشتند. ولی ما بین نامزدهای تائید صلاحیت شده گشتیم و به نحوی سیاست ورزی کردیم که مردم دست شان خالی نباشد و رای سلبی بدهند.
در نتیجه ما ۱۸۰ نفری که در لیست امید داشتیم پس از تشکیل مجلس دهم و در انتخابات هیئت رئیسه موقت به ۱۰۲ نفر کاهش یافت و مشخص شد که همین ۱۰۲ نفر با ما همراه هستند و می شود گفت که نسبتا مواضع قرص و محکمی دارند.
اما عملکرد این مجلس از چند جهت باید بررسی شود. یکی از جهت کلی مجلس و برنامه ها و قوانینی که در این مجلس تصویب شد که عملکرد مجلس دهم در قیاس با مجالس اول تا نهم از جهت قانونگذاری و نظارت عملکرد موفقی بوده است.بعد از آن به تشکیل فراکسیون ها می رسیم که آقای لاریجانی فراکسیون مستقلین را به ریاست کاظم جلالی تشکیل داد و با تشکیل این فراکسیون کل فراکسیون های مجلس را از خاصیت انداخت. یعنی جریان اصلاحات و اعتدال که با هم به مجلس آمدند اینجا تقسیم به دو فراکسیون امید و مستقلین شدند و یک فراکسیون هم فراکسیون ولایی بود که طبعا هیچ یک از فراکسیون ها اکثریت را در اختیار نداشت.ما در شرایطی بودیم که هدف‌مان ائتلاف با عقلا و معتدلین بود تا مجلس در قیاس با مجلس نهم از آرامش بیشتری برخوردار باشد به هر حال شکل گیری این سه فراکسیون در کارایی مجلس تاثیر می‌گذارد و اگر ما میخواستیم طرح یا لایحه ای را به تصویب برسانیم و نظارتی را انجام دهیم باید با یکی از این فراکسیون ها ائتلاف می کردیم.همین مسیر در طول این سال‌ها وجود داشت و در کمیسیون ها هم همین طور بود و ترکیب اعضای کمیسیون ها به گونه ای شکل گرفته بود که اعضای فراکسیون امید هیچکدام رئیس کمیسیون نشوند به جز آقای حضرتی که در سال آخر رئیس کمیسیون اقتصادی شد و بنده هم یک سال رئیس کمیسیون فرهنگی بودم.به هر حال این ها سیاست ورزی هایی بود که در این دوره توانستیم انجام دهیم و یک جاهایی از سنگ آب بگیریم ،چراکه واقعاً سخت بود بتوانیم کار سیاسی کنیم در حالیکه اکثریت را نداشتیم و از آن طرف هم از نظر افکار عمومی اقلیت نبودیم و چون با دولت همسو بودیم از ما نقد به دولت را نمی‌پذیرفتند.سال سوم یا چهارم بود که آقای لاریجانی آخرین بار برای ریاست کاندیدا شد ، آقای عارف هم کاندیدا شد و سال قبل از آن آقای حاجی بابایی هم کاندیدا شد چند روز قبل از انتخابات هیات رییسه یکی از نمایندگان اصولگرا گفته بود که مردم بدانید که اکثریت مجلس را اصلاح طلبان دارند و ما کاره ای نیستیم و هر چه بلا سر شما آمده است از اینهاست. فردای آن روز که انتخابات هیات رئیسه شد ، حاجی بابایی به نفع لاریجانی کنار رفت و لاریجانی رئیس شد بعد از آن آقای کواکبیان تذکر داد و گفت مردم بدانید که این مجلس اکثریتش دست اصولگراهاست و ما کاره‌ای نیستیم. این برمی‌گردد به نظام انتخابات، شیوه مدیریت و فرایندی که بر انتخابات حاکم است به طوری که افراد تعهد و تشکیلاتی و حزبی ندارند.
من اگر بخواهم درباره عملکرد خودم در این مجلس بگویم ۲۷ طرح را به امضا رساندم که تعدادی از آنها به نتیجه رسیدند که یکی از آنها طرح گفتوگوی ملی بود. معتقدم تفاوت مجلس دهم با مجلس نهم این بود که در مجلس نهم صدای مرگ بر این و آن و فحش و ناسزا به گوش می رسید و تک صداهایی مثل علی مطهری در آن مجلس مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتند اما در مجلس دهم آقای مطهری نائب رئیس مجلس می شود و صدای گفتوگوی ملی از این مجلس به گوش می‌رسد.در حال حاضر در سه سطح نشست های گفتگوی ملی جریان دارد. ۲۸ مهر ۹۵ گفتم که مهم ترین مشکل جامعه ایران مسئله تنازعات جناحی است که به منافع ملی آسیب می زند و تنها راه بهبود این وضعیت گفتوگوی ملی است.با بیش از ۵۰ چهره سیاسی دو جناح در این مدت حرف زده ام از سید محمد خاتمی گرفته تا حداد عادل از حیدر مصلحی تا محمود علوی از محسنی اژه‌ای تا عباس عبدی و با شخصیت های مختلف صحبت کرده ایم.شورای گفتگوی ملی هر یک ماه یک بار تشکیل می شود و تاکنون ۱۵ جلسه آن تشکیل شده است که یکی از خروجی های این جلسه که اصولگراها و اصلاح طلبان با هم حضور دارند میثاق نامه انتخاباتی با تاکید بر منافع ملی است.
در این میثاق نامه ۱۷ بندی تاکید به رعایت اصول قانون اساسی و منویات امام و رهبری شده است و اینکه همگی تلاش کنیم در انتخابات جایگاه مجلس را ارتقا ببخشیم و یا این که در بندی آمده است دولتی‌ها، حکومتی‌ها و نظامیان در انتخابات مداخله نکنند که به خانه احزاب داده و به ۱۱۶ حزب دارای مجوز ابلاغ کرده ایم. نسخه ای از آن را به نمایندگان مجلس، اعضای شورای نگهبان و روسای سه قوه تقدیم کرده‌ایم تا در فضایی که همه در انتخابات به دنبال دعوا هستند بتوانیم با جلوگیری از این اتفاق، منافع ملی را دنبال کنیم. اینکه مجموعه نظام به این جمع بندی رسیده است که اگر صدای گفت و گو بلند شود آن را بشنود و از آن استقبال کند بسیار ارزشمند است.
همچنین طرح اداره، نظارت و خط مشی حاکم بر صدا و سیما را به اتفاق آقای مطهری در کمیسیون فرهنگی به تصویب رساندیم چرا که بعد از سی سال از بازنگری قانون اساسی صداوسیما قانون نداشته است.بنده همچنین طرح آزادی اجتماعات و راهپیمایی ها را نیز بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی بدون مجوز از وزارت کشور دنبال کردم که هر وقت قرار شد مردم از چیزی دفاع یا به چیزی اعتراض کنند اطلاع دهند و وزارت کشور و دستگاه‌های امنیتی موظف هستند امنیت شان را تامین کنند.فقط باید دو شرط را رعایت کنند اول اینکه برنامه آنها مخل مبانی اسلام نباشد و دیگر اینکه مسلح نباشند.این طرح در کمیسیون شوراها و امور داخلی تصویب شده و در نوبت دراولویت قرار گرفتن برای رسیدن به صحن علنی است تا بتوانیم تا پایان این دوره آن را به تصویب و نتیجه برسانیم.
مشکلی که در این دوره وجود داشت این بود که چندبار تحقیق و تفحص از املاک نجومی را در دستور کار قرار دادیم و هر آنچه که مربوط می شود به شهرداری تهران و آقای قالیباف اما از هر فرصت و امکانی استفاده شد تا این طرح از دستور کار خارج شود. می خواستیم به ابهامات شکل گرفته در ذهن مردم پاسخ دهیم و ببینیم که این املاک برای چه منظوری و به چه افراد و با چه قیمتی واگذار شده است اما تا مطرح کردیم و در دستور کار قرار دادیم آقای قالیباف و دوستان شان از هر ظرفیتی استفاده کردند و نگذاشتند در دستور کار مجلس قرار گیرد و اگر در دستور قرار گرفت به نتیجه نرسد.از این موارد فراوان داریم. گاهی میخواستیم وزرا را استیضاح می‌کنیم همین کار را می‌کردند ، بنابراین وظایف نظارتی ما با این محدودیت ها نیز مواجه بوده و من فکر می‌کنم در این فضای انتخابات می توانیم راحت تر این موارد را با مردم در میان بگذاریم.
پاسخ تان به منتقدانی که دولت آقای روحانی و مجلس دهم به ویژه نمایندگان حامی دولت فراکسیون امید را در مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور مقصر می‌دانند، چیست؟
تا سال ۹۶ که ما برجام را پذیرفته بودیم شرایط کشور در مسیر بهبود قرار داشت تا اینکه در سال ۹۷ ترامپ از برجام خارج شد و این پدیده کوچکی نبود و فشار حداکثری که آمریکا از طریق تحریم ها به ما وارد کرد بی سابقه بود. بنابراین اگر می خواهند ما را نقد کنند منصفانه سهم دشمن و تحریم خارجی را هم حساب کنند. اینکه چند درصد آقای ترامپ نقش داشته چند درصد دولت و چند درصد مجلس کوتاهی کرده است. همچنین مشکلاتی که از گذشته در کشور وجود داشته و به دولت آقای احمدی نژاد بر می گردد که ۴ قطعنامه علیه کشور تصویب شد و حالا ترامپ یکی از این قطعنامه ها را با فشار حداکثری برگردانده است اگر همه این شرایط را در نظر گرفته و منصفانه قضاوت کنیم عملکرد قابل دفاعی داشته‌ایم.
ولی مردم در اتفاقی مثل تصمیم بنزینی که اثر مستقیم روی زندگی و معیشت آن ها داشته خیلی ترامپ را مقصر نمی‌دانند. آیا نمی‌پذیرید که در این موارد سهم بی تدبیری‌های داخلی بیشتر بوده است؟
البته من نگفتم همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر ترامپ بشکنیم و معتقدم اگر یک جوالدوز به ترامپ می‌زنیم یک سوزن هم به خودمان بزنیم، ولی در طرح افزایش بنزین هم باید منصفانه بررسی و قضاوت کنیم.همان طور که می دانید از ابتدای مجلس هفتم و در برنامه های سوم و چهارم قرار بود قیمت بنزین در کشور به قیمت فوب خلیج فارس برسد، اما این اتفاق سال به سال به صورت پلکانی و تدریجی رخ نداد و امروز ما در شرایطی قرار داریم که به نظر من مثل کسی که سگ دنبال او کرده است باید با سرعت بدود و ترامپ فشار حداکثری بر ما وارد کرده است بنابراین باید کشور را با عقلانیت به سمت اقتصاد متکی به منابع داخلی و البته با تعامل سازنده با دنیا ببریم.
ما به عنوان مجلس هم با مبانی علمی این تصمیم مخالف بوده و هستیم و بنده به سهم خودم هنوز هم مخالفم وهم با مبانی حقوقی آن مخالفیم. سران سه قوه چه کاره مملکت هستند که برای بنزین تصمیم بگیرند؟ اگر قرار بود برای تصمیم گیری اراده ای باشد باید این را از مجلس می خواستند و مجلس هیچ گاه کوتاهی نمی کرد در عمل به مصالح نظام. شورای عالی امنیت ملی مصوبه گذراند که راجع به فلان مسئله مصلحت کشور این است. سوال اینجاست که مگر ما در مجلس نشسته ایم که خلاف مصلحت کشور عمل کنیم؟ ما نماینده مردم هستیم و به مصلحت مردم و نظام تصمیم می‌گرفتیم. این تصمیم از نظر حقوقی نیز تصمیم درستی نبود و بدتر از همه روش اجرای طرح بود. من بار گفته ام که اگر میخواستید قیمت بنزین را ۱۰۰ تومان اضافه کنید باید سه ماه با مردم حرف می زدید ، نمایندگان و مردم را قانع میکردید.
به همین جهت روزی که این اتفاق افتاد. ما بدون اینکه اطلاع داشته باشیم که این تصمیم مورد تائید و حمایت رهبری است در جناح های مختلف درون و بیرون از مجلس نارضایتی خود را اعلام کردیم. در مجلس هم طرح دو فوریتی و سه فوریتی داشتیم که قیمت به قیمت قبل برگردد و در این مسئله منطقی عمل کنیم، اما تصمیم گرفته شده بود. آنچه که مردم به عنوان اعتراض به این تصمیم وارد میدان شدند و این اعتراض منطقی و طبیعی به دلیل اینکه قانون اعتراضات نداشتیم و ظرفیت اعتراض را در این چهل سال گسترده نکردیم، فکر کردیم همچون دهه ۶۰ که منافقین در شهرها با اسلحه آدم می کشتند در طول تاریخ آینده ایران هر کسی که به خیابان بیاید منافق است و آدم می کشد ، در حالیکه مردم از منافقین و سلطنت‌طلبان بیزار هستند و در چارچوب نظام و قانون اساسی می خواستند درباره تنگ شدن معیشت شان بعد از این تصمیم اعتراض کنند.حال بدتر این است که می خواهیم درآمد حاصل از این طرح را بین جمعی از مردم توزیع کنیم یعنی همان پول پاشی آقای احمدی نژاد و من در ایام انتخابات شهر به شهر برای آقای روحانی سخنرانی کرده بودم که تفاوت دو گفتمان اقتصادی دولت سابق و اعتدالیون و اصلاحات این است که گفتمان رقیب کشور را با پول پاشی اداره می‌کند و گفتمان ما بر اساس اصول علم اقتصاد کشور را سامان می دهد.از این جهت باید سهم عوامل مختلف را در این موضوع در نظر بگیریم.بدون اینکه بخواهیم فرافکنی کنیم از اصل تصمیم نظام نمی توانیم حمایت نکنیم ولی وقتی می خواستیم وزیر کشور را استیضاح کنیم نتوانستیم و این اتفاق باعث شد که اعتماد بین مردم و حاکمیت آسیب ببیند ولی ما باز هم چون مقطعی به مسائل نگاه نمی‌کنیم معتقدیم که در این رابطه همین مجلس یا مجلس یازدهم حتماً باید تدبیر کند و متناسب با مصالح مردم تصمیم لازم را بگیرد.
تحلیل‌تان از اعلام لیست اموال و دارایی ها و میزان شفافیت نمایندگان و نامزدهای انتخاباتی چیست؟
از هر اقدامی در جهت شفافیت باید استقبال کنیم چه در جناح اصلاح طلب چه اصولگرا. ما زمانی می گفتیم چرا دولت الکترونیک و قانون دسترسی آزاد به اطلاعات اجرا نمی شود این ها شفافیت ایجاد می کند. اما زمانی دیدیم که یک جریانی دارد حسابی راجع به شفافیت کار می کند و پیامک هایی برای ما می آمد که به شفافیت رای دهید و ما اینجا فهمیدیم که شفافیت ابزاری شده است تا بوسیله آن مثلا نمایندگانی که به اف ای تی اف رای داده اند شناسایی و بعدا رد صلاحیت شوند. از این رو معتقدیم اگر ما نگاه ابزاری به این موضوع نداشته باشیم باید از آن استقبال کنیم اما آقای قالیباف که راجع به اموالشان توضیح داده اند آقای زنگنه هم به ایشان پیشنهاد داد حاضر است اموال خود را با وی طاق بزند.ولی ما یک بحث اساسی داریم که مربوط به انتخابات است و آن اینکه امثال آقای قالیباف باید به پادگان برگردند، این افراد تجربه شان در فعالیت های نظامی می تواند به کشور کمک کند اگر ایشان به پادگان برگردد ما می توانیم به عنوان یک نیروی بسیجی با ایشان همکاری کنیم ولی اینها وارد عرصه سیاست به شوند معلوم نیست چه بر سر کشور می آید.
اما ظاهرا آقای قالیباف با سابقه ۱۲ سال حضور در شهرداری تهران شهری و پشتوانه مدیریت شهری وارد انتخابات شده‌اند؟
نمی خواهم بحث مان شخصی باشد ولی عملکرد آقای قالیباف در حدود ۱۲ سال را گاهی با چند ماه یا یک سال عملکرد شورای شهر یا شهرداری جدید تهران مقایسه می کنند که این مقایسه منصفانه نیست.
اما آنجا هم همان روحیه نظامی آقای قابیباف بود که ایشان را وادار می کرد ۷۰ هزار میلیارد تومان برای شهرداری بدهی به جا بگذارد و برای هر میز شهرداری سه کارمند استخدام کند که الان نه کار دارند و نمی شود برای حقوقشان کاری کرد و معضلات و مشکلاتی ایجاد شده است که ایشان اجازه تحقیق و تفحص از شهرداری را نمی‌داد. اگر ایشان واقعا در ارتباط با مشکلات میخواهند شفاف سازی کنند چرا اجازه ندادند که تحقیق و تفحص در مجلس انجام شود؟ به همین سوال پاسخ دهند.
آیا شما حاضرید لیست اموال تان را منتشر کنید ؟
بله من آمادگی دارم. بنده قبل از نمایندگی یک واحد مسکونی ۱۳۲ متری داشتم که بعد از بازسازی فروخته و در همان محل یک واحد مسکونی ۱۸۵ متری با سابقه ۹ سال خریدم و در حال حاضر اتومبیل شخصی هم ندارم و هنوز بدهکارم . همچنین از ارث پدری یک باغ ۵۰۰ متری مرکبات در شمال کشور در اختیار والده و اخوی است و خودم را بدهکار مردم می‌دانم. بنابراین هر کس بیشتر از این اعم از حساب بانکی یا موارد دیگر مستغلات، طلا و سکه جات به نام احمد مازنی یا خانواده او کشف کرد برود به نام خودش ثبت کند.
منابع مالی تبلیغاتی خود را از چه محلی تامین کرده و می‌کنید؟
دوره قبل وقتی که در لیست قرار گرفتم فکر نمیکردم مردم اینقدر استقبال کنند که نیاز باشد پوستر شخصی تهیه کنم. اما در آن دوره فکر می کنم هزینه ها بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان نشد که البته هزینه تبلیغات فضای مجازی را می شد بهتر مدیریت کرد ،اما تا به امروز هزینه ای نکردم و البته پیشنهادهایی وجود دارد که علاقمندان مطرح می‌کنند اما هر قدر که در این انتخابات هزینه کنم طبق قانونی که خودمان در مجلس تصویب کرده ایم به مردم اعلام می‌کنم.
مرجع : خبر فوری
