به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۴ - ۱۶:۵۷
 
۱۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۴ ساعت ۱۳:۵۰
کد مطلب : ۴۴۰۸۸

یادداشت یک کارگردان در حمایت از «متروپل»

گروه فرهنگي_ رسانه​ها:​ یک کارگردان سینمای ایران در حمایت از فيلم سينمايي "متروپل" مسعود کیمیایی نوشت:​ «وقتی الزام درونی هنرمند، باعث خلق یک اثر می‌شود، نه بودجه‌های میلیاردی از پول مردم»
یادداشت یک کارگردان در حمایت از «متروپل»
 اصغر نعیمی در يادداشتش در کافه سينما آورده است: در روزگاری که سهم‌خواهی‌های به اصطلاح خودی‌های سینما دیگر بر سر چند میلیارد کم‌تر یا بیشتر است و کار را به دعواهای حیدری، نعمتی در تمام عرصه‌ها کشانده و حضرات برای اثبات حقانیت فیلم‌های‌شان یا در واقع توجیه حیف و میل میلیاردهایی که صرف ساختن فیلم‌هایی شده که هیچ‌کس هم به تماشای‌شان نمی رود، انشاء‌های اخلاقی می‌نویسند یا پای مقدسات مذهبی و شعاعر ملی را وسط می‌کشند و از فرامتن مایه می‌گذارند تا ضعف‌های متن را پاسخ ندهند و ناتوانی خود را لاپوشانی کنند، متروپل بی‌ادعا و بی‌سر و صدا اکران شده. تماشایش را از دست ندهید...این یک فیلم از مسعود کیمیایی است و در آن هر چه هست دنیایی است خاص و آفریده شده توسط او، پس فقط کافی است قبل از ورود به سالن سینما تمام پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌ها را پشت در بگذارید و دریچه قلب‌تان را به روی فیلم باز کنید، آن وقت سرشار از لذتی می‌شوید که فقط در فیلم‌های خوب قدیمی، همان سیاه و سفیدهایی که در خود متروپل ستایش می‌شوند، یافت می‌شدند. تازه‌ترین فیلم مسعود کیمیایی برخلاف رسم و مد رایج سینمای این روزهای ما، حجم غریبی از انرژی، چیزهای خوب و حس های قشنگی را بی دریغ و گشاده‌دستانه نثار ما می‌کند... . در جایی از فیلم پولاد کیمیایی می‌گوید: قدیم‌ها سینما آشتی می‌داد... . متروپل از همان جنس سینماست و فیلمی است که برای آشتی دادن ما با چیزهایی که زمانی واقعیت داشتند و حالا دیگر به رویا می‌مانند.

این فیلمی است درباره مردانی که اهل زنجموره و غُر زدن نیستند
اصغر نعیمی
و درددل‌ها و دغدغه‌های‌شان را با نهایت متانت و خونسردی در فاصله زدن شارهای یک پارت بیلیارد به هم می‌گویند و دیگر تمام. مردانی که کم نمی‌آورند و وقت عمل، عمل می‌کنند. قهرمانان متروپل رو بر نمی‌گردانند و "به من چه؟" نمی‌گویند، هنوز نسبت به آن‌چه در اطراف‌شان می‌گذرد حساسیت دارند و واکنش نشان می‌دهند...

پوسته نمادین دنیای فیلم را که کنار بزنیم، می‌بینیم پیشنهاد متروپل یا در واقع توصیه کیمیایی برای دنیای امروز رو بر نگرداندن از زخم‌ها و زخمی‌ها است... حرف کیمیایی در متروپل اگر شنیده شود، حرف مهمی است برای این زمانه... این فیلمی است که موتور محرک خود را از خود سینما و قریحه‌ی نایاب سازنده‌اش گرفتهو سرپای خود ایستاده، هیچ سفارشی (تاکید می کنم، هیچ سفارشی) جز الزام درونی هنرمند برای خلق کردن، باعث ساخت آن نبوده و حالا هم که اکران شده هیچ رانت و لابی رسانه‌ای و بخشنامه‌ای مردم را مجبور به تماشای آن نمی‌کند... هیچ نهاد یا وزارتخانه‌ای بلیط نیم‌بهای فیلم را نمی‌خرد تا رایگان به کارمندانش بدهد و آمار فروش آن را بالا و بالاتر ببرند تا بودجه میلیاردی صرف شده توجیه شود، کیمیایی مثل همیشه تنها و فقط با خود فیلم در میدان ایستاده و دل به نفس تماشاگر بسته، کیمیایی همواره با خود مخاطب کار داشته...

برای دیدن متروپل دلایل و انگیزه‌های بسیارِ دیگری هم وجود دارند، از بازی خوب بازیگران گرفته تا فیلمبرداری استادانه زرین‌دست و موسیقی گوش‌نوازِ بهزاد عبدی و...
اما برای تماشا و لذت بردن از دنیای فیلم فقط همین کافی است که: متروپل "فیلمِ مسعود کیمیایی" است.
مرجع : کافه سينما