گروه جامعه: ایرانیها سالیانه منابع ارزی بسیاری را صرف هزینه مسافرت و دریافت اقامت خارج از کشور میکنند.
عکس گرفتن در کنار دیدنیهای جهان غرب چقدر برای شما ارزش دارد؟ برخی افراد برای دریافت ویزا حاضرند تا دو میلیون تومان اضافه بپردازند آن هم بدون اینکه کسی دریافت ویزا را تضمین کرده باشد.
پشت ویترین بسیاری از عکاسیها میتوان عبارتی را دید مبنی بر اینکه عکاسی مربوط به لاتاری یا گرین کارت آمریکا در این محل انجام میشود. دلیل این آگهیها هم مشخص است؛ دوره زمانی ثبت نام لاتاری مربوط به دریافت اقامت آمریکا مدتی است که آغاز شده و تا چند هفته دیگر ادامه دارد و در این میان بسیاری از ایرانیها تلاش میکنند تا شانس خود برای دریافت اقامت آمریکا را از طریق یک قرعه کشی بیازمایند، قرعه کشیای که گفته میشود توسط رایانه انجام میشود. هر سال نزدیک به 15 میلیون نفر از سرتاسر جهان در قرعه کشی دریافت اقامت آمریکا که برای تنوع بخشیدن به ساختار جمعیتی این کشور انجام میشود شرکت میکنند و حدود 50 هزار نفر از آنها برنده میشوند. تازه ترین آمار نشان میدهد که سهم ایرانیها در میان برندهها حدود 6 هزار نفر است.
اما در کنار افرادی که همزمان با ثبت نام خود را در میدان تایمز نیویورک تجسم میکنند، گروهی هم هستند که از این رویاپردازی درآمد کسب میکنند. ثبت نام لاتاری اقامت آمریکا کاملا رایگان است با این حال در ایران بسیاری از وبسایت ها و حتی مغازهها با دریافت پول خدمات ثبت نام را ارایه میدهند. بهایی که برای ثبت نام دریافت میشود نیز بین 30 تا 70 هزار تومان است آن هم در شرایطی که کمی آشنایی با زبان انگلیسی، داشتن عکسی مطابق با ویژگیهای خواسته شده و دسترسی به اینترنت برای ثبت نام در این طرح کافی است.
اما علاوه بر شرکت در قرعه کشی مربوط به اقامت آمریکا، ایرانی ها حتی حاضرند که برای دریافت ویزای چند روزه برخی از کشورهای خارجی نیز پول بپردازند و در این میان افرادی هستند که ادعا میکنند میتوانند فرآیند دریافت ویزا را تسهیل کنند. جوانی حدودا سی ساله که به تازگی از سفر اروپا بازگشته میگوید: "من یک بار درخواستم برای دریافت ویزای فرانسه با پاسخ منفی مواجه شده بود و پس از آن چند سال صبر کردم تا تاریخ اعتبار گذرنامهام به پایان برسد و سپس با گذرنامه جدید برای دریافت ویزا از یک کشور دیگر اقدام کردم."البته او برای دریافت ویزا از یکی از کشورهای اروپای شرقی یک میلیون و هشتصد هزار تومان هزینه کرده است. این پول به فردی پرداخت شده که ادعا میکرده میتواند شرایط را طوری فراهم کند که به درخواست ویزای فرد پاسخ مثبت داده شود. جوان سی ساله میگوید: "شرایط به این صورت است که شما نزدیک به دو میلیون تومان پرداخت میکنید و امور مربوط به ترجمه مدارک و گرفتن وقت از سفارت برای ویزای توریستی با فردی است که پول را گرفته. یک روز پیش از وقت سفارت باید به دفتر این فرد بروید و در آنجا او پاسخ پرسشهای احتمالی در سفارت را با شما تمرین میکند. برای مثال به من در مورد جاذبههای توریستی کشوری که میخواستم به آن سفر کنم اطلاعاتی به من دادند."
البته دریافت کننده پول تضمین نمیکند که شما حتما موفق به دریافت ویزا بشوید و در صورتی که پاسخ منفی باشد، از پولی که پرداخت کردهاید مبلغ 600 هزار تومان کسر میشود و بقیه پول را به شما پس میدهند. گفته میشود که این 600 هزار تومان برای ترجمه مدارک هزینه شده هرچند که به نظر میرسد که کمی اغراق آمیز باشد.
حتی مشخص نیست که این افراد واقعا روابطی با داخل سفارت خانهها دارند یا اینکه تنها به واسطه آشنایی با فرآیند مربوط به دریافت ویزا از متقاضیان سفر به خارج پول دریافت میکنند. به خصوص که سفارتخانهها ارتباط با چنین افرادی را تکذیب میکنند و به متقاضیان ویزا نسبت به برقراری ارتباط با این افراد هشدار می دهند.
این جوان خوش شانس بوده که در نهایت موفق به دریافت ویزای شینگن شده و با همان ویزا از سه کشور اروپایی بازدید کرده اما همه افرادی که برای دریافت ویزا پول های غیرمتعارف پرداخت می کنند به این اندازه خوش شانس نیستند. فرد دیگری که برای دریافت ویزای یکی از کشورهای اروپایی حوزه مدیترانه اقدام کرده می گوید که به رغم اینکه او ابتدا با افرادی تماس گرفته که ادعا می کردند می توانند پاسخ مثبت سفارت را فراهم کنند اما در نهایت درخواست ویزای او رد شده است. او می گوید: "فردی که به او پول پرداخت کرده بودم یک روز با من تماس گرفت و گفت که خبر بدی برایم دارد و آن اینکه موفق به دریافت ویزا نشده ام".
در واقع به درستی مشخص نیست که این افراد چقدر می توانند واقعا در فرآیند پاسخ دهی به درخواست ویزا موثر باشند. اما واضح است که آن ها در این میان نه تنها چیزی از دست نمی دهند بلکه در هر دو صورت، یعنی چه مشتری موفق به دریافت ویزا بشود یا خیر، آن کسب درآمد می کنند، هرچند که این درآمد در صورت مثبت بودن پاسخ درخواست ویزا بیشتر خواهد بود. در واقع فعالیت این افراد شاید شبیه ماجرایی باشد که ژان لوک گدار، کارگردان فرانسوی، در فیلم "زن، زن است" به آن اشاره می کند: داستان مردی که در ازای دریافت پول از زنان باردار برای آن ها پیش بینی می کند که فرزندشان دختر است یا پسر و اگر پس از زایمان مشخص شد که پیش بینی اش نادرست بوده، آنگاه پول را به مادر باز می گرداند.
همانطور که در فیلم گفته می شود، این پیشگوی قلابی حدودا در 50 درصد موارد درست پیش بینی میکرد و پولی که گرفته بود را نزد خود نگه میداشت.