لیلا واحدی
گروه سیاسی: جوانههای اصلاحطلبی که ۶ سال پشت زمستان سختی گرفتار آمده بودند، دیروز زیر نم نم باران پاییزی آرام آرام سربرآوردند و پلاک ۱۰۴۸ خیابان دماوند و موسسه الهادی میزبان نشستی بود که رنگ و بویی اصلاحطلبی داشت. نشست حزب اعتماد ملی، محل گردهمایی جوانان پرشوری بود که گویی دلشان برای چنین محافلی تنگ شده بود.
دیروز بغض گلوی بسیاری از جوانان حاضر در نشست با طنین «یار دبستانی من» شکست، بغضی که ۶سال چنبره زده بود در گلوگاه حیات جوانان اصلاح طلب. حزب اعتماد ملی پس از زمستانها، این پاییز بارانی را قدر شمرده و در غیاب دبیر کل در حصر خود، همایشی تحت عنوان امتداد اعتماد برگزار کرده بود. ورودی موسسه الهادی شلوغ بود و نوید حضور پررنگی را می داد. گرچه چشمان اصلاحطلبان و به خصوص جوانان مشتاق و نگران می نمود.
تصاویر شیخ محصور حزب در کنار نخست وزیر امام میر حسین موسوی و بانو زهرا رهنورد، که خیلی ها از بردن نامش ابا داشتند، موج احساسات و تشویق ها را برانگیخت. بسیاری ایستاده تشویق کردند و خاطرات تلخ و شیرین بهار۸۸ در پاییز ۹۳ زنده شد. خانواده های زندانیان هم بودند و مشتاق و منتظر. سخنران نخست مراسم حجت الاسلام منتجب نیا بود و از عجایب روزگار این که در زمان حیات دبیر کل حزب و صحت عقل و جسمش، سخنران همایش حزب، قائم مقامش بود!
منتجبنیا از غدیر و حضرت امیر سخن گفت، روز روز علی و غدیر بود و منتجب نیا از علی والا عیدی خواست، و عیدیاش را آزادی همه زندانیان سیاسی اعلام کرد و گفت: «این سه عزیز هر جایی که ما میرویم درباره آنها صحبت میکنند. سرور بزرگوارم دبیرکل حزب اعتماد ملی آقای کروبی، برادر عزیز و دلسوزم نخستوزیر امام و جنگ و شخصیتی که در بدترین شرایط به بهترین وجه کشور را اداره کرد آقای موسوی و همسر بزرگوار ایشان به حق علی(ع) مقدمات رفع حصر آنان را فراهم بیاورد.» ندای آمین و تشویق حضار حرفهای بسیاری برای گفتن داشت. و اساسا دیروز روزی بود که اصلاحطلبان نه با شعار، بلکه با تشویق های معنا دار حرفهایشان را زدند.
قرار بر این بود که محمد خاتمی رهبر اصلاحات هم هم در این نشست حضور داشته باشد، اما... خود نیامده بود اما پیامش بود و توسط نماینده اش خوانده شد. محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها سخنران دیگری بود که از مشی و سلوک حضرت امیر گفت که از تملق و مداهنه اطرافیانش به خشم می آمدند. رهامی گفت: اگر مردم میتوانند به علی(ع) اشکال بگیرند پس میتوانند به مالک اشتر نیز اشکال بگیرند به مراتب نسبت به استانداران و مسئولان ایراد بگیرند و دقیقا اشاره رهامی به همان دردی است که در جامعه گرفتار آنیم. فضای مبهم نقد!
سخنران های بعدی مراسم هم به ترتیب الیاس حضرتی و حجت الاسلام هادی غفاری بودند. بغض های الیاس حضرتی با این جمله که « ما گله مندیم» شکست. از انقلابی گفت که به پایش خون هزاران جوان این مرزو بوم ریخته شد. انقلابی که پس از سی و پنج سال با دلسوزترین افرادش خوب تا نکرده است. حضرتی آرزو کرد که بورسیه های غیر قانونی فقط دروغ باشد که اگر راست باشد فاجعه آن عمیق تر از فاجعه اقتصادی خواهد بود. حجت الاسلام غفاری هم به فراموش شدن مکتب فکری نهج ابلاغه اشاره کرد و از حضرت امیر روایاتی را نقل کرد که اگر با معیار امروز ایران سنجیده شود، مشخص می شود که ایران تا چه اندازه به علی و تفکراتش نزدیک است.
اما کلام نهایی آنکه، کاش دیروز یک نفر از تصمیم گیران کشور در آن جلسه حضور داشت و با دیده ظرافت به همایش می نگریست آنگاه به خوبی در می یافت که جوانان حاضر در نشست با تشویق ها و عدم تشویق هایشان هنگام پخش تصاویر، هنگام سخنرانی ها، هنگام آوردن نام اشخاص، و هنگام دیدار با افراد، درس سیاست و جامعه شناسی می دهند، فریاد و تشویق با دیدند تصاویر مهندس مهدی بازرگان و آیت الله طالقانی و سکوت و عدم تشویق هنگام پخش تصویر برخی افراد، هجوم و ابراز احساسات در برخورد با شخصیت هایی چون دکتر عارف و تشویقهای بی امان نام های محصورین، بهترین نظرسنجی محبوبیت می تواند باشد.
جوانان دیروز نشست حزب اعتماد ملی شاید نماینده همه جوانان ایران نباشند اما حداقل نماینده بخش عظیمی از آنان که هستند. بغض ها و فریادهای خفتهشان جدی گرفته نشود، تاریخ تکرار خواهد شد. وقتی در قلب و روح بسیاری از جوانان ایرانی، نمادهای اصلاحگری جامعه، هنوز زنده است پس باید به این جمله که دیروز در همایش بر روی کاغذی و در دست جوانی بود، عمیق نگریسته شود که «عزت حصر شدنی نیست»