سه روز پيش 22 بهمن بود. سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي. از شما ميپرسيم خيلي صريح و سريع؛ واقعا اظهارات امروز شما ريشه آرمانهاي اين انقلاب را نخواهد خشكاند؟!
سردبير
گروه سياسي: آقاي غلامعلي حدادعادل نماينده شاخص اصولگرايان، امروز در اظهارنظري عجيب و تاسفبار درباره پول گرفتن 170 نماينده مجلس از معاون اول دولت قبل، فرمودهاند: «اقدام انجام شده از سوي نمايندگان يك امر عادي است.» ايشان پس از بيان اين جمله توجيهي، براي استناد ادعاي خود بلافاصله اين جمله را هم گفتهاند كه: «همين افرادي كه نسبت به اين 170 نماينده مجلس هفتم انتقاد دارند همانا به نمايندگان طرفدار خودتان در مجلس هشتم حتما پول دادهاند و زياد اصرار كنند آن منابع مالي هم فاش ميشود.»
وقتي چنين اظهاراتي را ميبيني و ميخواني، به عنوان يك منتقد و روزنامهنگار چه ميتوان گفت؟! چگونه ميتوان نقد كرد؟ از كجا شروع بايد كرد؟ به كه و كجا بايد شكايت برد؟! سخت است. قلم، مغز و روان (عصبانيتت) با هم هماهنگ نيستند كه بتوان به سادگي چيزي گفت، حرفي زد و نقدي نوشت!
اما با ذهني مغشوش و روحي ناراحت و درهم و آشفته هم كه شده بايد نوشت و به امثال آقاي حدادعادل فهماند كه در اين مملكت هنوز قلمهايي هستند كه سخن شما را يك مصيبت جانكاه براي آرمانهاي اين انقلاب بزرگ كه همين چند روز پيش سالگردش را جشن گرفتيم ميدانند.
واقعا چه چيزي عادي شده است آقاي حداد؟!
ابتدا يك مثال ساده و بسيار قابل فهم ميزنم و سپس به اصل مطلب ميپردازم. آقاي حداد، دوستي، همكاري، رفيقي و حتي آشنايي خانوادگي به شما ميرسد و به يكباره چكي با مبلغي قابل توجه تقديمتان ميدارد و ميگويد: اين مال شما. شما نه به عنوان يك نماينده مجلس بلكه به عنوان يك شهروند عادي اولين سئوالي كه در ذهنتان ايجاد ميشود و بلافاصله بر زبان جارياش خواهيد ساخت و از پرداختكننده «چكپول» پاسخش را جويا خواهيد شد جز اين است كه: «بابت چه؟» در اين مورد خاص به عنوان يك نماينده مجلس و وكيل مردم از طرف پاسخ خواهيد شنيد: «براي خرج و هزينه انتخاباتي و تبليغاتي براي نماينده شدن.»
آيا در اين مقطع از پرداختكننده نخواهيد پرسيد: «من قرار است نماينده بشوم، شما چرا بايد هزينه كنيد؟» پاسخ خواهيد شنيد كه: «براي اهداف سياسي جناح متبوعمان» مجددا ميپرسيد: «مبدا و منشاء اين پول كجاست، شخصي است، دولتي است، بيتالمال و... است، كجاست؟» و خواهيد شنيد كه: «حالا!» و شما هم لبخندي خواهيد زد و چك را خواهيد گرفت و با تشكري توام با رضايت خواهيد گفت: «حالا!»
به نظر ميرسد توجيه شما در مصاحبه امروزتان و عادي جلوه دادن اين «داد و ستدهاي مالي» نهايتش در همين ديالوگ پيش گفته شده، متصور است زيرا در همين مصاحبه به صراحت گفتهايد: «اينكه اين پول منشاء آن كجا بوده را نمايندگان خبري نداشتهاند؟ در واقع با يك كلاه شرعي بزرگ آن هم براي همه آن 170 نفر (بدون حتي استثناء شدن يك يا چند مورد!) اين اقدام را «عادي» قلمداد كردهايد!
به عبارت ديگر حتي يك نفر از اين 170 نفر هم منشاء اين پولها را نميدانسته و به خود هم زحمت ندادهاند كه بپرسند منشاء و منبع اين پولها كيست و كجاست! البته و به استناد گفته صريح يكي از دوستان اصولگرايتان در مجلس يعني آقاي توكلي، حتي همين ادعاي شما هم كاملا بيپايه است زيرا تعداد انگشتشماري از نمايندگان بودند كه وقتي پاسخ ابهامات خود پيرامون منشاء و منبع اين وجوه را نشيندند، چكها را به صاحب آن عودت دادند.
جناب آقاي حداد عادل؛ قبل از هر چيز يادآور شويم و توجه داشته باشيم كه در اين كشور معضلات اجتماعي و اقتصادي ناشي از بيكاري، بالا رفتن سن ازدواج، مهاجرت نخبگان، بياعتمادي، دروغگويي و... از ايران، جامعهاي با انبوههاي از ناهنجاريها، فقر، ازدياد جرايم و... مواجه كرده كه از نگاه بسياري از كارشناسان جامعهشناس، هر كدام در حد يك فاجعه هستند.
سه روز پيش 22 بهمن بود. سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي. از شما مي پرسيم خيلي صريح و سريع؛ واقعا اظهارات امروز شما ريشه آرمانهاي اين انقلاب را نخواهد خشكاند؟! شما در قبال چند نسل جفاي بزرگي به آرمانهاي اين انقلاب نكردهايد كه رد و بدل شدن پديدهاي به نام «پول كثيف» را در شكلگيري مجلس يك امر عادي ميدانيد؟ معناي اين ادعا و اعتراف شما آيا عملا و رسما و به همين راحتي چوب حراج زدن بر همه آرمانها و آرزوهاي بزرگ يك ملت نيست؟
جناب آقاي حداد عادل؛ يعني چه «اين كار نمايندگان عادي است؟»
يعني اينكه در اين مملكت اگر تمام حوزههاي قدرت با اين پولها كه در همه دنيا به «پول كثيف» معروفند پايهگذاري شوند، اقدام و روالي عادي است؟!
اين مرثيه براي انقلاب نيست؟! اين سخن شما و توجيه شما چوب حراج زدن به همه باورهاي يك ملت آرمانخواه نيست؟!
آقاي حداد عادل؛ باور كنيد اگر در اين باره سكوت پيش ميساختيد شايد به نحوي ميشد ناشي از شرمساريتان قلمدادش نمود و از آن عبور كرد و اگر در مذمت اين «دادوستدها» يك جمله كوتاه ميگفتيد هميشه نامتان به نيكي برده ميشد.
يعني چه اين جملهتان آقاي حداد كه «ديگران هم گرفتند و ميتوانيد افشايشان كنيد!» خب كه چه؟! چون ديگران هم گرفتند پس كار اين 170 نفر را هم بايد «عادي» دانست؟! چه كسي از شما خواسته آن بقيه را افشا نكنيد؟ اتفاقا خواسته آحاد جامعه از امثال شما اين است كه همه چيز را فاش كنيد تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد! راست باشد، چپ باشد هر كه باشد. افشايشان كنيد تا دل آزرده انقلابيون واقعي و از آن مهمتر، جوانان 40 ساله ازدواج نكرده، كارتنخوابهاي بينوا، دختران و زنان رهيده از فقر خانواده و متوسل شده به خيابانها و ...، ميليون ها جوان بيكار، ميليونها خانواده زير خط فقر و ... كمي خنك شود. فاش كنيد آقاي حداد!
و البته «اين تذهبون» آقاي حداد عادل؟!
اين بود آرمانهاي اين انقلاب بزرگ؟! نمايندهاش «پول كثيف» براي كانديداتوري و نمايندهشدن بگيرد، پزشكش پول زيرميزي، مامور فلان اداره و نهادش پول توجيبي (البته ناقابل ميليوني!)، آن يكي پول چاي ميليوني، من روزنامهنگار هم تخلف بكنم، كار زشت انجام بدهم، و توجيهگر همه اين سقوطهاي ارزشي و اخلاقي باشم آنگاه در توجيه كارهاي زشتمان همه، توجيه كنيم ديگران هم گرفتند؟ ديگران حرفي نزدند ما هم نمي زنيم و...!
وااسفا آقاي حداد؛ واقعا متاسفيم.
همين توجيهات، مطالبات و خواستههاي بزرگان اوليه انقلاب و مردمي كه بابت آن از همه چيز خود گذشتند را به جايي رسانده كه همه دلدادههاي انقلاب و نظام را در مقابل اذهان پرسشگر نسلهاي كنوني خلعسلاح نمايد و البته شرمنده!
اما اين قرارمان نبود آقاي حداد!
اين انقلاب آرمانها و مطالبات بزرگي داشت، اما متاسفانه به راحتي چوب حراج به آن زدهايم! كمي با خود خلوت كنيم! واقعا به آناني كه از جان خود براي ماندگاري و استقرار آرمانهايش گذشتند چه پاسخي خواهيم داشت؛ وجدانا و راست و حسيني چه پاسخي خواهيم داشت آقاي حداد عادل؟!