پاکمهر
آسیب پذیری رخدادهای فرهنگی و اجتماعی ( علاوه بر مسایل اقتصادی و سیاسی) زمانی خود را نشان ميدهد که به مدت طولانی در مورد زمینههای آن بحث نشده است. این موضوع نیز مورد بحث و جدل است زیرا جامعه و دولت در مقابل آن غافل گیر شده اند. درست مثل زلزله که همه در مورد خط آن صحبت ميکنند ولی اقدام عملی کمتر انجام ميشود.
در سیستمهای بسته و با پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و گسترش نشریات و سایت های اینترنتی ميبینیم که در حقیقت علیرغم حجم بالای مطالب و مخاطبین بسیار، موارد منتشره و مورد بحث اکثرا بی ارزش بوده و بیشتر به هجویات شبیهند. سایتها به کپی کردن اخبار زرد مشغولند و یا تریبون و بلندگوی افراد صاحب قدرت و مکنت هستند تا زمینه تبلیغ آنها را فراهم کنند.
لذا خبرنگاران و نویسندگان نیز عمدتا از رسالت اصلی خود که خبرنگاری مبتنی بر تفکر و تحقیق در موضوعات و مشکلات جامعه است دور شده و صرفا از محل شغل خود به ارتزاق مشغولند. به نظر میرسد که باید از این جو و فضا فاصله گرفته و سعی و تلاش را در جهتی متمرکز کنیم که نهایتا با طرح مشکلی زمینه را برای حساسیت جامعه به منظور یافتن راه حل فراهم کنیم.
در ارتباط با دفن پیکر پروفسور فرای این نکته به ذهنم رسید که آیا کسی هم پیدا ميشود که به دنبال این باشد که پیکر فرهیختگان این سرزمین که به حق به گردن مردم حق دارند و سالها غریبانه در کنج قبرستانهای دیار غربت در خاکند را به آغوش وطن بازگرداند؟ افرادی مثل صادق هدایت، محمد علی جمالزاده ، علی شریعتی و ...
ایکاش دایهای بودیم که در کنار اهمیت دادن به فرزند دیگران به فرزندان خودمان نیز محبت ميکردیم. از طرف دیگر این واقعیت دردناک را نیز باید پذیرفت که با بی اعتنایی مان در از دست دادن ارزشهای فرهنگی و علمی و ادبی اینقدر خاک وطنمان از انسانهای فرهیخته تهی شده است که نیازمند ورود فرهیختگان دیگر کشورها هم شدهایم. همانطور که پشتوانههای فرهنگی و علمی و ادبی کشور از این خاک حاصل ميشوند برای تداوم ارزشهای ملی و فرهنگی این ملت نیز باید در این خاک باقی بمانند.
روحش شاد و قرین رحمت باد....... (219864)