امید پورعزیز
بعد از فرصت چند ماههایی که از آغاز بکار مجلس دهم میگذرد، با یک نگاه بیطرفانه میتوان دید که شاید رهبری فعلی فراکسیون امید در سطح انتظارات ظاهر نشده است. افرادی همچون دکتر عارف و دکتر جهانگیری اساساً در پستهای ستادی همچون معاون اولی به نسبت موقعیتشان کارکرد مفیدتری داشته و در مسیر پیگیری امور و رایزنیهای آشکار و پنهان جهت تعدیل اوضاع و گشودن گره ها، کارگشا میباشند ولی جایگاهی همچون رهبری سیاسی یک فراکسیون مجلس اساسا مقولهای متفاوت میباشد که کارکردهای خاص خودش را داشته و توانمندیهای خاصی را نیز طلب میکند که این توانمندیها با قابلیتی همچون ریش سفیدی فرق میکند.
این کارکردها در دورههای خاصی از مجلس نیز بصورت نسبی مشاهده شده است. جناب دکتر عارف شاید در ردههای دیگر کارکرد بهتری میتوانند داشته باشند. چرا که به عینه میتوان دید که اعضای لیست امید که با اقبال خوبی در انتخابات مواجهه شده بودند، عملا در صحن مجلس با بیعملی برخی از چهرههای شاخص اش روز به روز ضعیفتر و غیر منسجمتر عمل میکند. هرچند بواسطه برخی حرکتهای فردی و موردی هنوز این فراکسیون در مجلس نفس میکشد، ولی نه تنها این روند صعودی نبوده بلکه با برخی خودزنیها و سکوتهای محافظهکارانه و مصلحتاندیشانه عملا فراکسیون امید بعنوان یك برکه ساکن در مجلس ایفای نقش میکند، و پویایی چندانی ندارد.
درست است که این فراکسیون در مجلس در اکثریت مطلق قرار ندارند ولی با همین تعداد اعضا نیز میشد نقش فعالتر و مؤثرتری ایفا نمود. هرچند احتمالا دولت تدبیر و امید هم چندان راغب نیست که مجلس، پویایی و عملگراییی افزونتر از دولت داشته باشد، که خدای ناکرده برخی کاستیهای دولت بیشتر به چشم نیاید. در واقع دولت مایل است که مجلس در لایحههای پیشنهادی اش برای دولت سنگ تمام گذاشته و با طرح ها، استیضاحها و سوالات بیشمار دولت را در مضیغه قرار ندهد. شاید یک مجلس بیحاشیه، همپایه و همراه با دولت، کعبه آمال پاستوریها در مورد مجلس فعلی باشد.
ولی در این میان یک مسئله اساسی مورد غفلت قرار میگیرد و آن اینکه، قرار نیست مجلس وکیل الدوله باشد، مجلس تحت هر شرایطی باید استقلال خود را حفظ کرده و فقط و فقط به موکلینش وفادار بماند. مجلس یکصدا و متحدالشکل عملا نمیتواند مجلس ایدهآلی باشد. مجلس باید نماد تکثرگرایی اجتماعی موجود در مملکت بوده و ضمن اینکه همه صداها در آن شنیده میشود، صدای غالبش متأثر از صدای غالب جامعه باشد. اینکه تلاش شود مجلس را به شیوهای مدیریت کرد که عملا منادی واقعی مردم و دغدغههای آنها نباشد، نارضایتی و سرخوردگی حاصل از آن بالاخره به جامعه تسری پیدا خواهد کرد.
لذا آقایانی که به استناد آرای معنادار مردم، اقبال عمومی نسبی به لیست امید و شعارهایشان را مشاهده کردند وظیفه سنگینی در قبال انسجام و عمل گرایی این فراکسیون در مجلس بعهده دارند. ولی متأسفانه بنظر میرسد از پتانسیل این جمع قابل توجه بهرهبرداری مورد انتظار صورت نمیگیرد. و بجز تک صداهایی همچون مطهری، پزشکیان و صادقی و. . . عملا فراکسیون در چند دستگی و دلمشغولیهای جزئی غرق شده و فشل شده است.
لذا در آسیب شناسی این روزهای ناخوش فراکسیون امید، احتمالا یکی از معضلات عمده در سطح مدیریتی این فراکسیون میباشد. لذا احساس میشود هم اکنون باید تعارفات سیاسی و محفلی را کنار گذاشته و با بازبینی دقیق شرایط موجود و امکانات پیش رو، با برقراری یک گفتمان سیاسی انتقادی، سازنده و عملگرای درون فراکسیونی، اقدام به بازسازی و احیاء آن نمود. چرا که هرچقدر اهمال در این زمینه بیشتر و طولانیتر شود مسلما بسیاری از فرصتهای پیش رو از بین رفته و اعتماد نسبی و شکننده ایی که پس از مدت طولانی بین مردم و وکلایشان برقرار شده بود، این بار زیانبارتر و عمیقتر از گذشته آسیب خواهد دید.
لذا از دلسوزان ملت و وفادار به میثاق مردمی در فراکسیون امید انتظار میرود که با موقعیت سنجی هوشمندانه و سیاست ورزی هدفمند، یک تجدید نظر اساسی در ساختار تشکیلاتی خویش در مجلس داشته باشند. و با بازتعریف مسئولیتها در جهت بهبود و افزایش کارایی این فراکسیون، به صورت تشکیلاتی و نه فردی، گام بردارند. چرا که شاید هنوز زمینههای موثرتر و گزینههای شایستهتری حتی در حد ظرفیتهای موجود نیز وجود داشته باشند. همچنین نباید این مسئله را فراموش کرد که بسیاری از موضع گیریها و ائتلافهای صورت گرفته فعلی براساس مصلحت بوده است، لذا اصالت مواضع نباید در این بین مورد غفلت واقع شود و در موارد مقتضی باید گفتمان انتقادی درون ائتلافی صورت گرفته و بهره برادری از ظرفیتها مدنظر قرار گیرد.
عملا هراس بیش از حد از تشتت آراء و حساسیتهای بیمورد مانع پیشبرد اهداف و پایبندی به میثاقهای مردمی خواهد شد. لذا از چهرههای شاخص فراکسیون و حامیان سیاسی و حزبی آنها انتظار میرود ضمن احترام به موقعیت سیاسی افراد و پاسداشت زحمات آنها، با واقع بینی و درک درستی از شرایط و ظرفیت افراد، تجدید نظر اساسی در جهت رفع کاستیها و بهبود عملکرد صورت گیرد تا امید از این فراکسیون رخت بر نبندد و همچنان بر همراهی و امید مردم دل توان بست.