روزنامه بهار: بخشی از گفتههای غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران، در خصوص نحوه حضور ایران در سوریه بازتاب منفی وسیعی در برخی رسانههای اصولگرا داشته است. این قبیل رسانهها براساس مشی همیشگی شان باترفند رسانهای تقطیعسازی و بزرگنمایی سعی کردند به مخاطب این گونه القا شود که گویا کرباسچی به نظامیان ایرانی حاضر در خاک سوریه و خانواده هایشان اهانتی کرده است. واقعیتِ گفتههای این چهره سیاسی با تصویری که رسانههای تندرو از آن ارائه کردهاند به طور مشخصی متفاوت است. آنچه کرباسچی از سر دلسوزی در این باره گفته است ریشه همان مطالبی است که در بخشی از جامعه گاه با ادبیاتی تند و غیرمنصفانه در خصوص حضور نظامی ایران در کشورهای منطقه عنوان میشود.
گفته دبیرکل حزب کارگزاران و واکنشهای منفی متعاقب آن از سوی برخی چهرهها و رسانههای اصولگرا تنها یک مصداق از نوع مواجههای است که جریان رسمی در این حوزه با منتقدان دارد. این شیوه عمل به این شکل است که با هر نوع نقد و اعتراضی در این موضوع سریعا با برچسب توهین به ارزشهای دینی و فداکارانی که امنیت کشور مدیون آنان است مواجه شده و فرد منتقد را در موضع متهم قرار میدهند. این شکل مواجهه با نقد در نهایت به ضرر همه خواهد بود. هنگامی که با نصایح دلسوزانه منتقدان درون نظام که بارها وفاداری شان را به کشور نشان دادهاند به این شکل مواجه میشویم و تنها یک راه را راه حل بحرانی مانند بحران سوریه بدانیم نباید انتظار عاقبتی بهتر از پرونده هستهای در دوران دولت سابق را داشته باشیم.
هنگامی که به آن سالها نگاهی کنیم میبینیم که رسانهها در این حوزه با محدودیت شدیدی روبرو بودند به طوری که مجموع تعداد نقدها به آن دوره از مذاکرات به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسید. نتیجه قطعی چنان رویهای در مواجهه با انتقادات در حوزه هستهای هفت قطعنامه شدیداللحن علیه کشورمان و تحریم هایی متنوع و اثرگذار بر معیشت مردم شد. در بحران سوریه هم اگر قرار باشد به همان شیوه عمل کنیم و هر صدای مخالف و منتقدی را با بهانه قرار دادن برخی موضوعات غیرمرتبط با بحث که مورد احترام همه مردم ایران است به سکوت فرابخوانیم احتمال تکرار تجربه تلخ پرونده هستهای دور از ذهن نخواهد بود.