محمد توکلی
با بررسی بخشی از جامعه که تمایل به حضور و شرکت در انتخابات دارد می توان به این نتیجه رسید که اکثریت تاثیر گذار بر گروه رای دهندگان طبقه متوسط هستند. این قشر از جامعه نه آن چنان ثروتمند هستند که به نوعی بی تفاوتی درعرصه انتخاب گری در دنیای سیاست رسیده باشند و نه آن قدر درگیر سختی های معیشتی زندگی هستند که فرصتی برای فکر کردن به چنین موضوعاتی برایشان فراهم نباشد.
طبقه متوسط، اکثریتی از جامعه ایرانی است که با وجود گلایه هایش از اوضاع اقتصادی و سختی های روزمره مالی و اقتصادی، به جنبه های دیگری از زندگی هم توجه می کند. از جمله مواردی که توجه این قشر از جامعه را طبیعتا به خود جلب می کند مقوله انتخابات و تلاش برای برگزیده شدن فردی است که به نسبت سایر نامزدهای انتخاباتی احتمالا شرایط بهتری را برای طبقه متوسط فراهم خواهد آورد. با نگاهی به دوره های مختلف انتخابات می توان به این نتیجه رسید که در اکثریت قریب به اتفاق آن ها، رای و نظر این گروه از مردم حاضر در متن جامعه به سوی جریانات میانه رو و اصلاحی بوده است. آن چه در خصوص کنشگری این طبقه اجتماعی – اقتصادی در انتخابات96 نگران کننده به نظر می آید نوعی بی تفاوتی نسبت به این انتخابات است.
واقعیت آن است که جریان میانه رو و کاندیدای این جریان در این دوره از انتخابات بیش از هر زمان دیگری به همراهی و یاری این بخش از جامعه نیاز دارد زیرا 1ـ برگزیده شدن رقبای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم به معنای بازگشت به دوران سیاه سال های 84تا92 است. واقعیت آن است که با وجود آن که به واسطه تشخیص و سلیقه اعضای شورای نگهبان نام احمدی نژاد از رقابت های این دوره از انتخابات کنار گذاشته شده است اما راه و رسم او همچنان در نوع عملکرد و وعده های مردم فریبانه برخی از نامزدهای این دوره از انتخابات دیده می شود از همین رو برگزیده شدن دو رقیب اصلی روحانی در این دوره از انتخابات به معنای بازگشت کشور به عقب خواهد بود.
2ـ دو نامزد اصلی جریان اصولگرا در این دوره از انتخابات نشان داده اند که از بیان وعده هایی نشدنی که فقط برای کسب چند رای بیشتر مطرح می شود ابایی ندارند و می توان گفت که صحنه انتخابات را با «مزایده» اشتباه گرفته اند. وعده هایی از قبیل سه برابر کردن مبلغ یارانه ها، ایجاد شش میلیون شغل، دو و نیم برابر کردن درآمد کشور و... به قدری باور نکردنی و نشدنی است که صدای اعتراض اقتصاددانان اصولگرا و رییس اصولگرای مجلس را هم در آورده است.
در چنین شرایطی وظیفه آگاهی بخشی به اقشار ضعیف جامعه که ممکن است به واسطه رنج معیشتی و عدم اطلاع کافی از غیر واقعی بودن این وعده ها بار دیگر فریب بخورند به عهده طبقه متوسط است. حضور در فضای مجازی و دوری از جامعه باعث آن می شود که اولا مانند انتخابات88 با غفلت از آن چه در سطح جامعه و در کل کشور می گذرد دچار توهم دست یافتن قطعی به رای اکثریت شویم و ثانیا با غفلت از اقشار ضعیف، راه را برای رقیب که با وعده های شیرین اما نشدنی به میدان آمده است باز کنیم.
فردا دیر است، باید از همین امروز به دل جامعه رفت و هر کس با هر چه در توان دارد مردمی را که از رای دادن ناامید شدهاند و تمایلی به حضور در صحنه انتخابات ندارند نسبت به عواقب حضور تندروها و اقشار ضعیف جامعه را هم نسبت به واقعیات وعده های فریبکارانه آگاه کرد.