به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۵ - ۱۸:۳۵
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۳ ساعت ۱۵:۰۳
کد مطلب : ۱۳۱۷۶۹

نقد نگرش انتخابات‌محور به سیاست

نقد نگرش انتخابات‌محور به سیاست
رضا صادقیان
اولین و آخرین کنش سیاسی به معنای اندیشه‌ورزی یا فعالیت سیاسی از دریچه فهم قدرت صورت‌بندی می‌شود. سیاست همه جا هست، رد سیاست را می‌توان در هر مکانی، گفتاری و حتی سخنان انکارگونه درباره دوری جویی از سیاست مشاهده کرد. می‌توان با صدایی بلند فریاد برآورد که «من» و یا «خانواده‌ام» هیچ وقت با سیاست کاری نداشتیم، ولی در همان لحظه‌ای که چنین سخن شاذی بیان می‌گردد، سیاست گرد ما می‌چرخد و با من، ما و خانواده کار دارد.

فربه‌تر شده سیاست‌ورزی در هر کشوری را می‌توان در بسیاری مواقع مشاهده کرد، ایران امروز نیز از این رویه متمایز نیست. چپ کردن اتوبوس دانش‌آموزان، برگزار کردن اردوی دانشجویی، حضور پررنگ گشت ارشاد در ماه‌های گرم سال و حتی برخورد با مفاسد کشف شده اقتصادی، اما پررنگ‌ شدن امر سیاسی در روزهای تبلیغات انتخابات، روزهای منتهی به حضور در پای صندوق‌های رای‌گیری و اعلام نتایج انتخابات اوج آن است. روزهایی که در هر کوچه و خیابانی شاهد بحث‌های بی‌انتهای سیاسی هستیم، انتشار صدها موضع‌گیری را پیش چشم داریم، به یکباره و با گذشت زمان خبری از آن هیاهو و نقدها از میان می‌رود، بخشی از این افول کنش‌های سیاسی به روشن شدن نتیجه انتخابات و فروکش کردن هیجانات سیاسی بازمی‌گردد، ولی گره اصلی به بی‌برنامه بودن جریان‌های سیاسی برای آماده شدن برای انتخابات بعدی و تعطیل شدن اتاق‌های فکر و وانهدن سیاست‌ورزی به صورت پیوسته است. فصل انتخابات آغاز رونمایی از برنامه‌های کاندیدای ریاست جمهوری است، زمان بررسی کارنامه فکری و عملی سیاسیونی است که محتاج رای مردم هستند و رونمایی از چهره‌ای نسبتا متفاوت با روزهای عادی کاندیدای انتخابات!      
       
گاه مرز مشخصی میان اندیشه‌های اصولگرایی، اعتدالی و اصلاح‌طلب به درستی دیده نمی‌شود، بعضا مشاهده شده کاندیدای اصولگرا از برگزاری کنسرت موسیقی و محدودیت‌های فرهنگی گلایه می‌کند و حتی با دفاع از اقتصاد دولتی تعجب ناظران را برمی‌انگیزند. به عبارتی نداشتن تجربه سیاست‌ورزی در محیط برابر و پاسخگو نبودن به پرسش‌های رسانه‌ها شخصیت‌های سیاسی را به واکنش‌هایی منتاقض و غیرقابل باور می‌کشاند. موضعی که نه تنها با رفتارهای سیاسی قبل انتخابات هماهنگی ندارد، بلکه با نگاهی به اعضای اصلی ستاد انتخاباتی متوجه عقیده متفاوت کاندیدای انتخابات می‌شویم.

نگرش انتخابات محور به دنیای سیاست، به یکباره هیاهویی بسیار به راه می‌اندازد و با اعلام نتیجه نهایی انتخابات فصل خزان آن سخنان از راه می‌رسد. گمان کنیم یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری طی چهارسال و همنشینی با خبرگان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی موفق به تهیه برنامه‌ای مدون برای مدیریت کشور شده باشد. در واقع ما با یک تجربه انباشت شده و برنامه‌ای کاربردی روبرو هستیم که تهیه کنندگان آن براساس دانش و تجربه خویش به تدوین آن مباردت کردند و زاییده نشست و برخاست‌های دوستانه نیست، نه تنها نمی‌توان آن برنامه را به سادگی رد کرد بلکه تهیه چنین اوراقی نوید مدیریت به نحوه دیگری در عرصه کلان می‌دهد، همه این کوشش‌ها را می‌توان به امر سیاسی به صورت پیوسته مرتبط دانست.

سیاستی که آرام و آهسته و در مسیری هدفمند در پی به دست آوردن و ارایه یک برنامه‌ای منسجم بوده است. بازخوانی برنامه‌های ارایه شده توسط کاندیدای ریاست جمهوری در دوره‌های سابق و انتخابات اخیر ما را به این نتیجه می‌رساند که هنگامی که چنین پدیده‌ای چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، ناخواسته در انتخابات شاهد دقت بیشتر به امر سیاسی هستیم و با برنامه‌های غیرکارشناسی غیرقابل هضم کاندیدا روبرو می‌شویم. گویا ما نه در مسیرهایی دیگر که تنها در انتخابات است که تکلیف امروز و فردای سیاست را روشن می‌کنیم در حالی که سیاست همه‌جا و در تمام دقیقه‌ها حضور دارد.

 نگرشی که هر کنش موفقیت آمیز را تنها از طریق به دست گرفتن قدرت دولت و نه پرداختن به بخش‌های مغفول مانده دیگر می‌داند شاید در عرصه سیاست و تصمیم‌گیری‌های کلان حضور پررنگ داشته باشد ولی این وضعیت را تنها به صورت روزمره زیست می‌کند و در پی یافتن راهی دیگر و برنامه‌ای جامع برای مدیریت کشور نیست. وقتی موضع‌گیری‌های برخی از کاندیدای ریاست جمهوری بعد از برگزار شدن انتخابات صرفا به بیان گلایه‌های ایام انتخابات محدود و تمام آن حرف‌ها را به دست باد می‌دهند و سخنی از همراهی و همدلی با دولت مستقر سر داده نمی‌شود و نقد کارنامه دولت را برای یک دوره طولانی رها می‌کنند، همزمان امر سیاسی را مرخص و میدان سیاست‌ورزی را خالی می‌گذارند، سیاست‌ورزی را صرفا با داشتن یه سایت خبری و نشست‌های مدیریتی خلاصه کردند زاییده ذهنیت غیرسیاسی است. نکته اصلی اینجاست؛ رها‌سازی امر سیاسی و نپرداختن به سیاست‌های دولت در زمانه‌ای به غیر از فصل انتخابات و واگذار کردن این وظیفه مهم بر دوش افراد نامتخصص نتیجه‌ی جزء متولد کردن برنامه‌ای اعجاب‌انگیز در روزهای انتخابات نیست. به عبارتی دیگر، نتیجه نهایی نگرش انتخاباتی به سیاست خودش را به شکلی بدترکیب در گفتارها، رفتار و حتی برنامه برخی نامزدهای انتخابات نشان می‌دهد.