صادق صدرایی
حسن روحانی در بخشی از گفتگوی تلویزیونی چند شب پیشش درباره اینکه امکان ندارد که بتوان جریانی را حذف کرد سخن گفت. رییسجمهور پیشتر از این هم چه در دولت یازدهم و چه در روزهای پر التهاب انتخابات۹۶ این جمله را تکرار کرده بود و با جستجویی در صحبتهای او پیش از قرار گرفتن در رأس قوه مجریه هم میتوان جملههایی مشابه این جمله را یافت. در صورتی که این نگاه در بین همه تصمیم گیران کشور وجود داشت شاید امروز شاهد وضع برخی محدودیتها برای بعضی جریانات سیاسی و فعالان این عرصه نبودیم. بیاییم آنچه روحانی میگوید را به موضوعات فرهنگی و اجتماعی هم تعمیم دهیم و به این فکر کنیم که آیا میشود با برخوردهای قهری در پی سانسور و حذف تفکرات و نگرشهایی به جامعه بود که چندان در راستای تبلیغات رسمی نیست. آیا میشود با ایجاد محدودیت آنچه مورد پسند اهالی قدرت نیست را به کناری نهاد؟
برای روشنتر شدن بحث با یک مثال سینمایی این مطلب را ادامه میدهیم. چند ماه پیش بود که مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم گرفتند که تکلیف فیلمهای سینمایی که مهر توقیف در پروندهشان دیده میشد را پس از مدتها مشخص کنند. نفس این حرکت فارغ از آن که نتیجهاش چه بود قابل تقدیر است که حداقل تکلیف فیلمسازان روشن میشود اما پرسش قابل طرح این است که آیا این هفت فیلمی که از دوازده فیلم بررسی شده همچنان با توقیف مواجه هستند دیده نخواهند شد؟! به واقع کدام یک از آثار فرهنگی در عصر حاضر را میتوان یافت که به دلیل سانسور و توقیف به دست مردم نرسیده باشد؟! آیا مسیری که میرویم از اساس منطقی و سودمند است یا بیشتر شبیه مسخره کردن خودمان است؟!
به نظر میآید که باید توجهمان را به دنیایی که در آن زندگی میکنیم بیشتر کنیم و مختصات آن را بیشتر از پیش بشناسیم. باید انتخاب را در حوزههای مختلف به مردم واگذار کرد و این ماموریت بهشت و جهنم مردم را از دولت بازستاند. در دنیای امروز نه میتوان چیزی را به مردم تحمیل کرد و نه امکان حذف و سانسور و کنار گذاشتن جریانی در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و. . . وجود دارد. بیاییم واقعبین باشیم و از نگاه بسته دهه شصتی حداقل در حوزه فرهنگ عبور کنیم.