گروه مقالات: جهانِ خبر، بیتاب گزارشِ رویدادهایی شگرف پس از 34 سال تیرگی و قطع روابط ایران و آمریکا است و بازتاب رسانهای تغییرِلحن و راهبردهای نوین روابط بین المللِ دولتمردان ایران، شتابی فزاینده گرفته است.
افسر موموندی
تیم رسانهای روحانی نیز با درک دیپلماسی عصر جدید، توانسته است در تعاملی مؤثر، زمینه گفتگوهایی ماهرانه را با رسانههای غربی فراهم آورد. آگاهی از چگونگی روشهای کاربرد رسانه ها برای جلوگیری از مشکلات و پیشبرد مذاکرات، تلاشهای ویژه تیم مذاکره کننده ایران را با اقبال مناسب رسانههاي بین المللی همراه کرده است. دیپلماسی فعال رسانه ای سیاستمداران ایرانی در همسویی کم نظیر با رسانههاي غربی، دگرگونیهای رخداده در روابط خارجی و حضور مؤثر ایران در جامعه جهانی را پوشش خبری گستردهای داده است.
در این میان اما نقش رسانههاي ایران و روزنامه نگاران ایرانی چیست؟ چرا در این سالهای پرتنش، امکان عبور از دریای یخزده رابطه ها برای روزنامه نگاران ایرانی فراهم نیامد و تنها شبکههاي خبری آمریکایی یارای ورود به فضای سرد مناقشه راداشتند؟ بجا خواهد بود اگر بپرسیم چرا روزنامه نگاران ایرانی هرگز برای مصاحبه با دیپلماتهای آمریکایی و غربی، پیشقدم نشدند و ابتکار این اقدام حرفهای همچنان در دست روزنامه نگاران آمریکایی ماند و آنان بودند که مصاحبه با رؤسای جمهور ایران را تا ذوب شدن یخها پی گرفتند و کارگزاران رسانهای ایران، جز بازتاب اقدامات حرفهای آنان، طرحی دیگر نیافکندند؟ و اکنون که همگان دریافته اند هراس تحریمهای کمرشکن و جنگ منطقه ای را جز به تدبیر نمیتوان چاره کرد، سهم دیپلماسی کارگزاران رسانه ای ایران در این میان چه اندازه است؟
این روزها در هیاهوی مبارزه سیاستمداران برای حفظ منافع ملی و نقش آفرینی بین المللی، جای رسانه ها یتوانمند داخلی و کارگزاران رسانههاي غیردولتی در عرصه دیپلماسی بس خالی است. مطبوعات و رسانههاي ایران در روندهای دیپلماسی، آشکارا نقشی کلیدی ندارند.در عصر رسانه ها، عصری که کنشگران دولتی و غیردولتی بیش از هر دورهای برای حل مناقشات و بحرانها، چشم به تاثیرگذاری رسانه ها دارند، نبود رسانه های توانمند مستقل، نقش آفرینی در حوزه دیپلماسیِ اثرگذار رسانهای را برای روزنامه نگاران ایرانی با موانعی جدی روبرو کرده است.
در این سالهایِ رفته پرتنش، روزنامه نگاران آمریکایی توانستند به عنوان پیشتازان گفتگو با مقامات ایران، روندهای دیپلماتیک را پی بگیرند و تحت تأثیر قرار دهند. روزنامه نگارانی که سفیران دیپلماتیک راه یافته به فضای سیاسی و افکار عمومی ایران شدند و خود نیز بیش از همه بر اهمیت حضورشان در مراحل پيش از مذاکره آگاهی داشتند. اگر چه این رسانههاي آمریکایی نبودند که دیپلماسی را دگرگون کردند اما نقششان در شکستن بنبستهاي دیپلماتیک و ایجاد فضای مطلوب برای مذاکرات کنونی را نمیتوان از نظر دور داشت.
در عصر پیشرفته اطلاعات که رسانهها حضور و تأثیری انکار ناشدنی در دیپلماسی و برقراری ارتباط و مذاکره دارند، ظهور نسل جدید روزنامه نگاران حرفهای در ایران نیز انتظار میرود. روزنامه نگارانی که در این عصر به عنوان کارگزاران دیپلماتیک تاثیرگذار و حتی مسلط و حافظ منافع ملی و حقوق مردم ایران در عرصههای بینالمللی امکان حضور داشته باشند. روزنامهنگاران برجسته ایران نه تنها با پوشش خبری دیپلماسی، بلکه چون دیپلماتها باید بتوانند در مهار بحرانها،کاهش تنشها و همچنین در روند حل و فصل مناقشات، نقشی کلیدی داشته باشند. اکنون زمان آن رسیده است تا کارگزاران رسانههای ایران در عرصه دیپلماسی از حالت ابزاری خارج شوندو چون کنشگری مستقل عمل کنند. باید توجه داشت ورود کنشگران نوین رسانه به فرایند سیاستگزاری، نیازمند ایجاد شبکه های رسانه ای توانمند تلویزیونی و مطبوعاتی مستقل است.
این اهمیت آشکار نقش رسانهها در دیپلماسی معاصر و آینده برای کاهش خشونت و ترمیم چهره جهانی ایران است که حضور فعالان رسانهای را به عنوان کنشگرانی مستقل ضروری مينماید. درک بهتر تغییرات ایجاد شده و هدایت آنها در مسیر منافع ملی، نقش آفرینی رسانهای در عرصه جهانی و مذاکرات سیاسی را برجسته تر می کند. نفوذ رسانهای در سطح جهانیاگر چه دشوار اما جز با پی افکندن زیرساختهاي بنیادی برای گردش آزاد اطلاعات در سطوح داخلی امکانپذیر نیست.
قدرت رو به رشد ارتباطات در جهان همگرای امروز، نیازمند افزایش توان هماوردی رسانه ای در سطح جهانی است. سیاستمداران ایرانی باید توجه کنندبرای ورود به فضای دیپلماتیک رسانه ای، تعامل یکسویه با رسانههای خارجی کافی نیست و برای بهره گیری از فرآیندهای مؤثر دیپلماسی رسانهای، همزمان بایستی با کاستن مشکلات و بر طرف کردن موانع شکل گیری شبکههاي تلویزیونی و رسانهای غیردولتی ایرانی هم تلاش کنند.