محمدآزاد جلالیزاده
بحث احداث مسجدی در تهران برای اهل سنت هماره در تاریخ معاصر ایران بویژه بعد از انقلاب 57 مطرح و مورد مناقشه بوده است، ولی زیربنای آغاز بحثهاي جدی پیرامون آن به دوران به روی کار آمدن دوران اصلاحات و شکل گیری مجلس ششم بر ميگردد، در آن دوران که از مناطق اهل سنت و کرد نشین ایران، نمایندگانی شاخص – بویژه دو نمایندهي سنندج، کامیاران و دیواندره دکتر جلال جلالی زاده و مرحوم مهندس بهاءالدین ادب – به مجلس راه یافته بودند، بحث را دامنه داده و حتی این خواسته را به عنوان یکی از دغدغههاي جدی اهل سنت ایران، در یکی از جلسات دیدار با رهبر انقلاب به عنوان فرد اول تصمیم گیر در صحنهي سیاست و اجتماع کشور، به طور رو در رو مطرح کرده بوند.
درخواستی که بنا به دلایلی فراوان، که مجال طرح آن در این نوشتار مختصر نیست، سرانجامی عملیاتی نیافت و تا مدتی به محاق ذهنی سپرده شد. جالب آنکه در آن دوران، شخصی چون علی مطهری و جریان فکری وابستهي به وی، به شدت با طرح بحثهاي اینچنینی موافق نبودند و خود مطهری در سالن تنگ و تو در توی دانشکده الهیات دانشگاه تهران، ضرورت عدم ورود به این چنین بحث هایی را مطرح کرده بود و از آن طرف علی یونسی چنان درگیر حفظ امنیت درون و برون مرزی کشور در وزارت اطلاعات بود، که فرصت ورود به چنین بحثهایی را نمییافت و از آن دو بالاتر، سید خندان عرصهي ترویج گفتمان جامعه النبی، هر چند که خود با نمایندگان و فعالان اهل سنت مينشست و با گوش سپردن به دردهاي آنان بغض میکرد و به فکر فرو ميرفت، اما نمیتوانست کار چندان جدیاي در این عرصه به پیش برد.
اما دوران دولتمداری احمدینژادیسمی با وجود همهي مشکلات و مسایلش دست کم سبب آن شد که بسیاری از تندروان، کندروتر شوند و بالعکس بسیاری از کندروان قدری بر سرعت خود بیفزایند! و هر کس که شرایط حاکم بر کشور را با اندک دقتی پیگیری ميکرد، در بن مایههاي ذهنی خویش، به دنبال راه حلی برای گذار از این وضعیت آسیب زا مياندیشید و در این فرایند گذار موقت بود که بسیاری معتدل تر شدند.
از یکسو عدهي کثیری از لیبرالمسلکهاي تند و آتشین به سمت میانهي نمودار فعالیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی حرکت کردند و از آنسوی نیز عده ای از محافظه کاران رادیکال، حرکت به سوی میانه را آغاز کردند و میانه روهاي دو طرف هر روز که ميگذشت بیشتر میانه روی پیشه کرده و به هم نزدیک ميشدند و بدین صورت بود که بسیاری از چیزهای سخت، آرام آرام دود میشد و به هوا ميرفت و نتیجه اش در انتخابات ریاست جمهوری اخیر مشخص شد.
در همین دوران بود که کسانی همچون مطهری و عقبهي فکریش که مدیریت احمدی نژادیسمی را آسیبی جدی برای این سرزمین ميدانستند، در خلوتگه فکری و مطالعاتی خویش آرام آرام به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجات مملکت، رو آوردن به تمام ایرانیان فارغ از رنگ و نژاد و قبیله و مذهب است و به کار گیری هر کس که ایرانی است و متخصص و متعهد در امر پیشرفت و توسعهي کشور و از آنسو عدهاي از اصلاح طلبان و همراهانشان بدان نتیجه رسیدند که دفاعشان از اقلیتها بایستی بدون تعارف تر و صریح تر باشد.
از آنجا بود که همه اینان به اردوی مبارزاتی روحانی پیوستند و در دوران مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری، تدبیریان و امیدورزان هر کجای مناطق اهل سنت ایران که رفتند، بیانیه حقوق اقوام و مذاهب خود را با دست راستشان بالا برده و با افتخار اعلام کردند که: توجه به ارزشهاي فرهنگی ، اجتماعی و مذهبی اقوام و ارتقای آن به سطح تعاملات ملی را در صورت پیروز شدن به طور جد مورد پیگیری قرار خواهند داد(کتابچهي دولت تدبیر و امید). وعدهاي که سبب شد آراء روحانی و تیمش بنا بر آمار منتشر شده، در کردستان و بلوچستان بالای 80 درصد و در مناطق کرد و اهل سنت نشین آذربایجان غربی بالای 90 درصد باشد.
کنون که با روی کار آمدن تدبیر و امید اندک رمقی به میان فعالان حوزههاي گوناگون برگشته و از روزنههاي امید، روشنایی هایی به چشم ميآید، از سویی رییس جمهور روحانی، دستیاری ویژه برای پیگیری مسایل اقوام و اقلیت های مذهبی انتخاب کرده و به کار ميگیرد و همین دستیار با اختیارات ویژه در مصاحبه با روزنامهي منتسب به دولت به صراحت اعلام ميکند:"در حاکميت جمهوري اسلامي نسبت به اقوام ايرانيي ااقليتهاي ديني و مذهبي نگاه امنيتي وجود ندارد" و اضافه ميکند: "اگر چنانچه ميبينيم افرادي در صدا و سيما و برخی نهادهای امنیتی برخلاف فرمايش مقام معظم رهبري مبني بر اينكه اهانت به مقدسات اهل سنت جايز نيست و حرام است، عمل ميکنند، اينها همان اقليت معدودي هستند که غالباً در خيلي جاها به صورت خودسر عمل ميکنند و در واقع اينهااقليت به معناي فرقهاي و سياسي هستند، جار و جنجال به پا ميکنند و ميخواهندطوري القا کنند که اکثر ملت ايران هستند در حالي که اکثريتقريب به اتفاق مردم و مسئولين با اينرويهها مخالفند و از رهبري تا دولت جمهورياسلامي و مقامات همگي به اقوام و اقليتهايديني و مذهبي نگاه فرصت محور دارند. روزنامهي ایران 19/9/92)")
گفتههایی که به باور نگارنده به صراحت نشان از آن دارد که " سنی" هراسی و "کرد" هراسی از استراتژیهای اصلی نظام نیست و بلکه متاسفانه کار عدهاي معدود است، برای سوء استفادههاي خاص خویش، آنهایی که همیشه آب را گل آلود ميخواهند تا ماهیهاي خویش از آن بستانند...
از آن طرف علی مطهری فرزند یکی از اصلی ترین ایدئولوگهاي انقلاب، در اظهار نظری در میان دانشجویان مازندرانی با اشاره به سختگیریهای که دولت عربستان در قبال شیعیان در عربستان انجام میدهد، ميگوید: "اگر ما نسبت به عملکرد عربستان انتقاد داریم خودمان در کشور اعمال خلاف آنها را انجام ندهیم. در تهران کلیسا وجود دارد و یک مسجد نیز به نام اهل تسنن داشته باشد".
اظهار نظرهایی که نشان از بلوغ و پختگی سیاسی و اجتماعی مطهری، یونسی و همفکران و همراهانشان دارد و نشان از دلسوزی واقعی آنها برای حفظ وحدت و انسجام ملی در کشور است.
با اندک نگاهی به راحتی ميتوان پی برد که اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت ایران، مردمانی آرام، صلح جو و خواهان ایرانی آزاد و آباد و امن هستند و هر چه در چنته داشته رو کرده اند تا ثابت کنند خود را ایرانی ترین ایرانیان ميپندارند و اهل گفتگو و برخورد مسالمت آمیز و مشارکت مدنی الطبع در ایرانند و هیچگاه خواهان مصریزه یا سوریزه و عراقیزه شدن ایران نیستند و برخلاف تبلیغات تندروهای داخلی یا خارجی علیه شان، آنها همواره در پی ایرانی یکپارچه وایمن بوده و هستند.
با توجه به موارد یاد شده، به نظر ميرسد که زمان کنونی بهترین فرصت برای شکستن طلسم ساخت یک مسجد اهل سنت در تهران به عنوان ام القرای جهان اسلام باشد، روحانی با هماهنگی با رهبری و تمرکز بر روی انجام و عملیاتی کردن این پروژه و نیز کنترل نیروهای تندرو داخلی، ميتواند با عملی نمودن چنین اقدامی که نماد و تمثالی برای توجه به اهل سنت ایران و نیز ایجاد بستر و ساختاری برای هر چه قویتر نمودن انسجام ملی و وحدت ملی در داخل مرزهای ایران و علاوه بر آن نشان دادن وحدت داخلی به کشورها و قدرتهاي دیگر باشد، نام و نشان نیک خود را برای همیشه در تاریخ ایران ثبت نماید.
مسجد اهل سنت در تهران که برازنده ترین نام برایش "مسجد وحدت" ميتواند باشد، خود به تنهایی ميتواند یک موفقیت دیگر در عرصهي داخلی و بین المللی برای ایران و ایرانی، همچون توافق نامهي ژنو باشد و یادآور اعتماد کامل جمهوری اسلامی به مردمان اهل سنت ایرانی و استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهاي گوناگون آنها در عرصههاي گوناگون، باشد که این امر هر چه زودتر و در آیندهاي نزدیک محقق گردد تا وحدت و انسجام ملی به معنای دقیق کلمه در ایران ما بالیدن گیرد.
مث مطلب جناب مطهری نشه که داشتن مسجد برای اهل سنت در پایتخت رو حق اهل سنت میدونست ولی برخی از افراطی ها این مسئله رو ربط دادن به سوریه و لبنان و ... ! (191342)