چرا کشورها برای میزبانی جام جهانی این همه هزینه میکنند و آیا به درآمدی هم میرسند؟
گروه اقتصادی: جام جهانی فوتبال از یکشنبه ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ برای نخستین بار در خاورمیانه و کشوری عربی برگزار میشود. قطر با جمعیتی کمتر از سه میلیون نفر، کوچکترین کشوری است که تاکنون این بازیها را سازماندهی کرده است.
جمشید اسدی (اقتصاددان ایرانی مقیم اروپا) در یادداشتی در ایندیپندنت نوشت: از شور ورزشی گذشته، چرا کشورها برای میزبانی جامجهانی این همه هزینه میکنند و آیا به درآمدی هم میرسند؟ این نوشته به همین موضوع میپردازد. نخست به فایدههای میزبانی جام جهانی و سپس به هزینههای آن میپردازیم. تنها با حساب سود و زیان است که میتوان گفت برگزاری جام جهانی برای کشوری میارزد یا نمیارزد.
فایدههای برگزاری جام جهانی فوتبال
برگزاری مسابقههای بینالمللی در خاورمیانه، روندی رو به رشد است. نمونهها فراواناند؛ اتومبیلرانی فرمول یک در عربستان سعودی، بحرین و ابوظبی، تنیس در دبی و گلف در ابوظبی. قطر هم تا پیش از برگزاری جام جهانی فوتبال، میزبان مسابقات قهرمانی دوومیدانی جهان، جام کنفدراسیون فوتبال آسیا و مسابقات قهرمانی هندبال مردان جهان بوده است و نیز میزبان بازیهای آسیایی در سال ۲۰۳۰ خواهد بود.
سرمایهگذاری در زیرساخت برای میزبانی رویدادهای ورزشی بینالمللی بر رشد اقتصادی تاثیرگذار است. چنانکه گویا سرمایهگذاری برای ساختوساز هشت ورزشگاه، راههایی با هوای خنک و کربن صفر تا محل بازیها، مکانی برای گردهمایی هواداران، میدانهای آموزشی، تمرینی و گردشگری و دیگر موارد، ۱۷ میلیارد دلار بر تولید اقتصادی این کشور میافزاید. افزون بر رشد فعالیتهای ساختمانی، بخشهای دیگر اقتصادی نیز برای مهماننوازی، جابهجایی و گردشگری بیش از یک میلیون بازدیدکننده جام جهانی به تکاپو میافتند و درآمد میسازند. کرایه هتل در دوحه، پایتخت قطر، به دلیل کوچکی شهر گران است و از همین رو، بیشتر هتلها لوکساند و برای بلندپایگان و بازیکنان رزرو شدهاند. حکومت قطر برای حل این مشکل، دو کشتی برای کرایه دادن اتاقهای آن به بازدیدکنندگان اجاره کرده است.
برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ گردشگری در کشورهای همسایه را هم رونق میبخشد. بیشتر هتلها در دبی از پیش رزرو شدهاند و حتی برگزاری مسابقه دو ماراتن در دبی از دسامبر ۲۰۲۲ به فوریه ۲۰۲۳ موکول شده است. در دوره یک ماهه بازیها، شرکتهای هواپیمایی ایر عربیا (Air Arabia) و فلای دبی (Fly Dubai) روزی ۴۵ بار میان قطر و امارات پرواز میکنند. بسیاری از بازدیدکنندگان بینالمللی بستههای مسافرتی و اقامتی را نهتنها برای دوحه، بلکه برای دبی، مسقط و کشورهای همسایه دیگر نیز خریداری میکنند. گمان میرود که در پی شرکت در جام جهانی قطر، شمار زائران حج عمره در مکه عربستان سعودی ۱۰۶ درصد افزایش یابد و نرخ اشتغال هتلها در اردن و کویت و بحرین به ترتیب ۳۳، ۲۴ و ۹ درصد افزوده شود. بهجز گردشگری، این بازیها به دیگر فعالیتهای کشورهای منطقه نیز سود میرسانند، چنانکه در پی قراردادی میان دوحه و کراچی، پوشش امنیتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به ارتش پاکستان واگذار شد. افزون بر همه فایدههای اقتصادی، زمانی که بازیها تمام شد، کشور میزبان میتواند زیرساختها را برای گردشگری ورزشی و تفریحی استفاده کند. چنان که روسیه پس از میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸، توانست با بهرهگیری از زیرساختها، ۱۴ میلیارد دلار درآمد به دست آورد، اما همهگیری کووید و سپس تنشهای سیاسی این روند درآمدسازی را متوقف کرد.
فایده برگزاری مسابقههای ورزشی بینالمللی تنها اقتصادی نیست و اجتماعی و سیاسی نیز است و میتواند پشتیبان گسترش قدرت نرم و نفوذ دیپلماتیک و نیز برکشیدن اعتبار جایگاه کشور میزبان در جهان باشد. چنانکه ژاپن با برگزاری بازیهای المپیک ۱۹۶۴، در پی اعلام دوستی و بازگشت به جامعه جهانی ونشان دادن سازماندهی و فناوری نوینش به جهانیان بود. حزب کمونیست چین به رهبری شی جینپینگ، رئیسجمهوری قدرتمند و شیفته فوتبال در سال ۲۰۱۵ تصمیم گرفت که از طریق فوتبال بر قدرت نرم خود بیفزاید و از همین رو در پی آن شد که این ورزش را در مدرسهها گسترش دهد و دستکم ۱۰ هزار مدرسه فوتبال تا سال ۲۰۲۵ ایجاد کند، بازیکنهای شناختهشده بینالمللی را به چین بکشاند، در باشگاههای اروپایی سرمایهگذاری کند، حق پخش تلویزیونی بازیها در بسیاری از کشورها را بهدست آورد و سرانجام میزبان جامجهانی ۲۰۳۰ شود. قطر نیز از برگزاری این بازیها در پی فایدههای غیراقتصادی است و میکوشد تا آوازهاش برای گردشگری، بازرگانی، سرمایهگذاری و دیپلماسی را نزد نهتنها بازدیدکنندگانی که به قطر میروند، بلکه میلیاردها تماشاگر در سراسر جهان گسترش دهد، بهویژه آن که این کشور در تلاش است تا برای دستیابی به هدفهای «چشمانداز ملی ۲۰۳۰» خود از همه امکانات بهره گیرد.
هزینههای برگزاری جام جهانی فوتبال
دستاوردهای اقتصادی و غیراقتصادی برگزاری جام جهانی فوتبال در قطر را بررسی کردیم، هزینهها را هم ببینیم. هزینه آمادگی برای میزبانی جام جهانی فوتبال در قطر ۲۲۰ میلیارد دلار برآورد میشود که با فاصله بسیار بالاترین هزینه برای برگزاری جام جهانی است (جدول ۱). با توجه به این که تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۲۲ حدود ۱۸۰ میلیارد دلار است، روشن است که قطریها همه این مبلغ را به یکباره هزینه نکردهاند، بلکه از سال ۲۰۱۰ که برنده برگزاری بازیها شدند به طور میانگین هر سال ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلیشان را هزینه کردهاند. حسابرسی این بودجه ۲۲۰ میلیارد دلاری نشان میدهد که حدود ۱۰ میلیارد دلار آن برای ساختن هفت استادیوم و بازسازی یک استادیوم دیگر، ۳۶ میلیارد دلار برای متروی دوحه بزرگ، یک فرودگاه جدید، ساختوساز جادههای عریض و ساختن بیش از ۱۰۰ هتل و بازمانده بودجه برای ترابری، مهمانداری، ارتباطات و زیرساختهای امنیتی هزینه شد.
برگزاری جامجهانی ممکن است به دستکم پنج دلیل، سودآور نباشد و بازدهی درخوری نداشته باشد.
نخستین دلیل، عارضه «فیل سفید» است. سالها پیش پادشاه تایلند به مهمانهایی که گرامی میداشت، فیلی سفید که بسیار کمیاب بود پیشکش میکرد. مهمان در آغاز از هدیه شاد بود، اما پس از بازگشت به سرزمین خود میماند که چگونه به فیل سفید رسیدگی کند و از کجا هزینه نگهداری آن را بیاورد. حالا این واژه در اقتصاد برای اشاره به طرحهایی به کار میرود که بزرگ و کمیاباند و به جای آنکه درآمدساز باشند، هزینهبر میشوند. یکی از این فیلهای سفید، ورزشگاهی است که برزیل برای جامجهانی فوتبال ۲۰۱۴ ساخت و پس از بازیها بیاستفاده ماند و امروز به پارکینگ تبدیل شده است. ریودوژانیرو هم در طول بازیهای المپیک ۲۰۱۶ سرمایهگذاری زیادی در نوسازی زیرساختهایش انجام داد و ۲.۹ میلیارد دلار برای مترو و بیش از چهار میلیارد دلار برای نوسازی مکانهای تاریخی هزینه کرد، با این امید که پس از پایان بازیها، درآمدسازی کند، اما تا به امروز درآمدسازی درخوری صورت نگرفته است.
این درست است که بسیاری از سازهها پس از بازیها به جا میمانند، اما باید بررسی کرد که آیا درآمدساز میشوند یا هزینهبر؟ مترو یا بزرگراهی که دو استادیوم را در دو سوی دوحه پیوند میدهد، بیتردید کمک درخوری برای جابهجایی در زمان بازیها است، اما ارزش اقتصادی آن برای دوران پس از بازیها روشن نیست و ای بسا که هزینه نگهداری آن بر گردن بودجه دولتی سنگینی کند. هتلهایی که برای میزبانی از بازدیدکنندگان جام جهانی ساخته شدهاند ممکن است پس از بازیها خالی بمانند. هزینه نگهداری آن بر دوش چه کسی خواهد بود؟ بر اساس برخی تخمینها، اقتصاد قطر در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، حدود ۳.۴ درصد رشد میکند و در سال ۲۰۲۴ حدود ۱.۷ درصد کاهش مییابد.
دومین دلیل بازدهی کم سرمایهگذاری در برگزاری بازیها، الگوی توزیع درآمد میان فدراسیونهای ورزشی و کشورهای میزبان است. بیشتر درآمد برگزاری بازیها ناشی از فروش بلیت، فروش کالاهای مربوط به بازیها، پشتیبانی مالی اسپانسرها، قرارداد اجازه (لیسانس) بهرهبرداری از تصویر و نام بازیها و بیش از همه، حق پخش تلویزیونی بازیها است، اما سهم کشور میزبان از درآمدها همواره به سود فدراسیونهای ورزشی بینالمللی کاهش مییابد. هماکنون سهم کمیته بینالمللی المپیک از درآمد پخش تلویزیونی بازیها ۷۰ درصد است. بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، این سهم ۴ درصد بود. در جامجهانی فوتبال ۲۰۱۴، درآمد فیفا، فدراسیون بینالمللی فوتبال، پنج میلیارد دلار بود که نیمی از آن از حق پخش تلویزیونی بازیها تامین میشد.
درآمد فیفا از جام جهانی فوتبال در قطر حدود ۴.۷ میلیارد دلار است و هزینه اجرایی برگزاری بازیها هم حدود ۱.۷ میلیارد دلار که بر عهده فیفا است. عمده این هزینهها، ۴۴۰ میلیون دلاری است که به تیمهای شرکتکننده پرداخت میشود؛ بهعنوان مثال ۹ میلیون دلار به هر تیمی که در مرحله نخست حذف شود و ۴۲ میلیون دلار به تیم برنده جام پرداخت میشود. برای برخی دیگر از هزینههای اجرایی میتوان به ۲۴۷ میلیون دلار برای آمادهسازی پخش تلویزیونی و ۲۰۷ میلیون دلار برای نیروی انسانی اشاره کرد. بدین ترتیب فیفا از برگزاری جام جهانی قطر سه میلیارد دلار سود میبرد که ۱۰ درصد آن را برای فعالیتهای خود برمیدارد و بقیه را میان بیش از ۲۰۰ انجمن ملی فوتبال در سراسر جهان توزیع میکند و هیچ بخشی از آن را با کشور میزبان تقسیم نمیکند.
سومین دلیلی که برای سودآور نبودن نوساختههای بازیها میتوان برشمرد، هزینه فرصت از دست رفته (Opportunity cost) است، زیرا هزینهای که برای ساختن و نوسازی ورزشگاهها به کار میرود، میتوانست صرف سرمایهگذاری با بازدهی بیشتری شود. پس از این بازیها، شماری از استادیومها برچیده و به کشورهای دیگر فرستاده میشوند، اما نگهداری از ورزشگاهها و ساختمانهای شبیه آن نهتنها سالانه میلیونها دلار هزینه دارند، بلکه زمینها و مستغلات ارزشمندی نیز در اختیار میگیرند و امکان بهرهگیری از آنها را برای بازدهی بیشتر از میان میبرند. چهارمین دلیل، به رفتار گردشگران مربوط است، چرا که برخی از آنان به دیدار دیگر بناهای توریستی کشور میزبان نمیروند و تنها به دیدن بازیها بسنده میکنند. از آن گذشته، برخی گردشگران هم در دوره بازیها به کشور میزبان نمیروند تا از شلوغی در امان باشند. در پکن و لندن که در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ میزبان بازیهای المپیک بودند، شمار گردشگران عادی در روزهای برگزاری بازیها کاهش یافت و مثلا در لندن، ۲۲ درصد کمتر به دیدار موزه انگلستان (British museum) رفتند. میتوان استدلال کرد که گردشگران ورزشی پول بیشتر هزینه میکنند و بدین ترتیب زیان نیامدن گردشگران دیگر در این دوره جبران میشود، چنانچه بازدیدکنندگان خارجی جامجهانی فوتبال ۲۰۱۰ در آفریقای جنوبی ۲۵ درصد بیش از گردشگران عادی خرج کردند. اما برگزارکنندگان انتظار میزبانی از ۴۵۰ هزار بازدیدکننده داشتند و تنها ۳۰۰ هزار گردشگر ورزشی به آفریقای جنوبی رفتند. بنابراین برگزاری این بازیها سودآور نشد، چرا که هزینه کشاندن گردشگر ورزشی به این کشور بسیار سنگینتر از جلب گردشگر عادی بود. در جامجهانی فوتبال ۲۰۱۴ در برزیل هم تنها ۶۴ درصد برآورد نخستین عملی شد.
پنجمین دلیل، هزینه غیراقتصادی است. پیش از این گفتیم که همه دلیل میزبانی مسابقههای ورزشی تنها سود اقتصادی نیست، بلکه برای گسترش قدرت نرم و برکشیدن اعتبار جایگاه کشور میزبان نیز میتواند باشد. اما حضور ورزشی در صحنه بینالمللی برای افزایش «قدرت نرم» میتواند عوارض جانبی نامطلوبی به همراه داشته باشد. {.....} اکنون هم در واکنش به برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲، برخی در رسانههای بینالمللی بحث رشوه برای میزبانی و واداشتن کارگران خارجی به پذیرش «کفالت» را به راه انداختهاند که برای اعتبار قطر مثبت نیست.
سخن پایانی
از آنچه گفته شد میتوان چنین برداشت کرد که امکان سوددهی برگزاری بازیهای بینالمللی کم و بیشتر در کشورهایی سودآور است که از پیش زیرساخت و ورزشگاه داشته باشند؛ همچون بازیهای المپیک ۱۹۸۴ و ۲۰۱۲ در لسآنجلس و لندن که هر دو سودآور بودند.
البته این را نیز گفتیم که کشورهای میزبان همه را به حساب سود و زیان اقتصادی نمیگذارند و بازیهای بینالمللی دستاوردهای دیگری همچون نزدیکی دیپلماتیک، برانگیختن احساس همبستگی ملی و حتی پروپاگاندا نیز در پی دارد. بازیها برانگیزنده احساس مثبت و سازنده نیز است، چنانکه در مدت برگزاری بازیها، معمولا شاخص سهام در کشور میزبان افزایش مییابد و بسیاری از کودکان خانوارهای کمدرآمد و آسیبپذیر رویای سازندهتری برای زندگی پیدا میکنند.
شرکت در بازیها و بهویژه بهدست آوردن مدالهای افتخار دستکم تا مدتی از تنشهای اجتماعی میکاهد، چنانکه در دوران جنگ سرد، نادیا کومانچی، ژیمناست خردسال در المپیکهای ۱۹۷۶ و ۱۹۸۰ در مونترآل کانادا و مسکو، نهتنها پنج مدال طلا، سه نقره و یک برنز بهدست آورد، بلکه نخستین قهرمانی شد که امتیاز کامل ۱۰ را از آن خود کرد. افتخارآفرینی او تا مدتی مردم ناخرسند رومانی را آرام کرد. رژیمهای غیر دموکراتیک فاشیست و کمونیست در اروپا برای پیش بردن سیاستهای خود بیحساب در ورزش هزینه میکردند.
سخن آخر اینکه از حسابرسی اقتصادی سود و زیان برگزاری بازیهای ورزشی که بگذریم، کشورها زیان اقتصادی را میپذیرند تا سود سیاسی و اجتماعی و شور، دوستی و پشتیبانی مردم خود و جهان را به دست آورند. اینکه در این کار موفق میشوند یا نه، بحث دیگری است.
منابع:
Bar-On, Tamir (۲۰۱۴). The World through Soccer: The Cultural Impact of a Global Sport. Maryland: Rowman & Litlefield.
Crolley, Liz and David Hand (۲۰۰۶). Football and European Identity. Historical Narratives through the Press. London and New York: Routledge.
Deloitte (2018). Deloitte Football Money League. Deloitte, 21st edition.
Duke, Vic and Liz Crolley (2014). Football, Nationality and the State. New York: Routledge.
Gammelsaeter and Benoit Senaux (eds.). The Organization and Governance of Top Football across Europe. An Institutional Perspective. New York: Routledge.
Lago, I., Lago‐Peñas, C., & Lago‐Peñas, S. (2016). Democracy and football. Social Science Quarterly, 97(5), 1282-1294.
Martin, Simon (2004). Football and Fascism: The National Game under Mussolini. New York: Berg.
Deloitte Football Money League 2022, https://www2.deloitte.com/uk/en/pages/sports-business-group/articles/deloitte-football-money-league.html
https://www.wilsoncenter.org/article/2022-fifa-world-cup-qatars-catalyst-propel-development-and-soft-power#:~:text=Forecasts%20indicate%20that%20Qatar's%20economy,to%20sustain%20strong%20GDP%20growth