عطا افشاريان
گروه اقتصادي: ماتسوشیتا کارآفرین بزرگ ژاپنی بدون تحصیلات دانشگاهی و سرمایه، یکی از بزرگترین شرکتهای تولید لوازم الکتریکی، پاناسونیک، را بنیان نهاد. زندگینامه این رهبر برجسته سرشار از نکاتی ریز برای مدیران ما است، نکاتی که تفاوت تولید ثروت با ثروت اندوزی را کاملا مشخص ميکند. این تفاوتهاست که سبب توسعه یافتگی کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و کره ميگردد ولی در کشور ما با وجود منابع سرشار منجر به فاصله طبقاتی، تولید بدون کیفیت و سفته بازی ميشود. فرهنگ کاری و اهداف متفاوت سبب نتایج متفاوت ميگردد. ماتسوشیتا در تمام مراحل توسعه کارخانجات خود سه شعار مهم را محور قرار داده بود:
* تولید محصولات ارزان ولی با کیفیت بالا برای در دسترس بودن کلیه افراد جهان.
* هدف گذاری شرکت در این راستا که روزی در هر خانه در دنیا یک محصول ژاپنی وجود داشته باشد.
* ایجاد ارزش برای کارکنان به شکلی که بسیاری از بازنشستگان شرکت پاناسونیک، بدون چشم داشت، تا سالها به نیروهای جوان مشاوره و آموزش ميدادند.
در کشور ما تا چه حد مردم به فکر ایجاد کشوری توسعه یافته هستند؟ما تا چه حد به دنبال کار بیشتر و سازندگی هستیم و تا چه حد به فکر کسب پول با دور زدن قوانین و مردم هستیم؟در زمینه وامهای زود بازده، چند درصد از مردم ما واقعا به دنبال ایجاد کار و تولید ثروت بودند و چند درصد با ایجاد طرحهای دروغین با آن وامها به خرید خانه، ماشین، دلار و طلا روی آوردند؟ سهم تولید در ثروت مردم ما چقدر است و چند درصد از ثروتمندان ما از سفته بازی، فروش زمین و مسکن، دلار، طلا و دلالی به چنین ثروتی دست یافته اند؟ واقعیت این است که روند اقتصادی کشور و حتی سیستم آموزشی آن، بیش از آنچه تولید محور باشد، دلال محور است.
واردات بی رویه کالا با ارز دولتی و فروش آزاد آن، واردات کالا با کارت بازرگانی افراد تحت پوشش کمیته امداد برای فرار از مالیات، رشوه در سیستم اقتصادی کشور و عدم تمایل به مبارزه ویژه با آن، رانت اقتصادی و رتبه ایران در فساد اداری همه گویای وضعیت اقتصادی کشور است. به نظر ميرسد جامعه ما بیشتر از تولید ملی به فرهنگ ملی نیاز دارد، فرهنگی که به دنبال کار مولد باشد و به راحتی از فساد اداری گذر نکند. عزمی جدی لازم است برای ایجاد ایرانی آباد، کار جهادی مقدمهاي لازم دارد و آن فرهنگ جهادی است.در کنار کار جهادی، نظارت مستمر قضایی و اطلاعاتی نیز لازم است تا به شدت با انحرافات اقتصادی مبارزه شود.
موانع کار در ایران
کشور ما با منابع سرشار، موقعیت جغرافیایی مناسب و جاذبههاي گردشگری فراوان، دارای نرخ تورم و بیکاری بالایی است. آیا تنها عامل این عدم توسعه تحریمهای اقتصادی است؟ واقعیت آن است که قوانین اقتصادی و رویههاي دست و پاگیر کارآفرینی نیز خود مزید بر علت است.
رتبه ایران در امنیت اقتصادی و راه اندازی یک شرکت و تعداد شرکتهای ورشکسته خود گویای وضعیت نابسامان ایجاد کار در کشور است. کافی است هر کدام یکبار پروسه طولانی دریافت مجوز را طی کرده باشید، از ثبت شرکت و خوانهای آن گرفته تا دریافت مجوز یک موزه خصوصی که ماهها و شاید حتی سال طول بکشد. حال شما سرمایه داری را متصور شوید که ميخواهد سرمایه خود را در کشور هزینه کند، آیا این فراز و نشیبها وی را منصرف نخواهد کرد؟
مشکلات کارآفرینی در این کشور تنها تحریمها و کمبود منابع مالی نیست، بلکه بیش از آن نبود سیاستهای درست موجب دلسردی کارآفرینان شده است. به قول کارآفرینی اصفهانی، دولت اگر کارآفرینان را به خود واگذارد و به جز مالیات، سنگ اندازیهای دیگر را حذف نماید، آن زمان میزان کارآفرینی و موفقیت ایرانیان را خواهید دید.
در گذشتهاي نه چندان دور در این سرزمین ایجاد کار و تولید آزاد بود و مردم تنها مالیات پرداخت ميکردند ولی در دوره قاجار و پهلوی دستگاه عریض و طویل دولتی، مانعی بزرگ برای اقتصاد کشور شد که در زمان ما نیز ادامه یافته است. به نظر ميرسد که دولت باید قوانین را بازنگری کند و آزادی عمل بیشتری را برای ایجاد فعالیت اقتصادی، فرهنگی و هنری به مردم بدهد و سلسله مراتب اداری و خوانهای دریافت مجوز را از میان بردارد.
سایت بهار نیوز خبری درج نمود که در آن از جلسه هنرمندان برای نجات ریحانه جباری خبر داده بود.من به عنوان یک ایرانی که نگران حال این دختر رنج کشیده ام از شما سوال دارم :آیا ریحانه از مرگ نجات یافت؟شما که جرات ندارید تا امکان نظر دادن به خبر دیروز خود درباره ریحانه را باز بگذارید و به وجدان های بیدار جامعه که امروز کم نیستند پاسخ دهید چطور نام خود را خبرنگار می گذارید؟در آن خبر به نام این دختر اشاره نکردید.واقعا برای شما به اصطلاح -اصلاح طلبان متاسفم. (215806)