گروه مقالات: طي چند هفته اخير و همزمان با نزديك شدن به آخرين دور مذاكرات هسته اي، به دليل برخي اظهارات دو طرف، نوعي سردرگمي توام با ياس و نوميدي بر سر حل پرونده هستهاي در بنگاهها و بازار و بين فعالان اقتصادي حاكم شده كه برخي نشانههاي آن، افزايش نسبي نرخ ارز و ... بوده است. اين موضوع، بهانه تحرير مقاله زير شده است.
مجتبی روانمهر
سال 92 انتخابات با تمام حواشی جذاب خود با نتیجه دور از ذهن پیروزی حسن روحانی در دور اول به پایان رسید (فعلا بگذریم از این که این اتفاق چگونه رقم خورد) اما داستان از اینجا آغاز می شود که از فردای اعلام نتایج، حسن روحاني بود و حوضی مملو از دسته گل هایی که دکتر در 8 سال مدیریت جهادی خود به آب داد، از جمله: افزایش بیش از 50 درصدی پایه پولی، بیش از 9 برابر شدن حجم نقدینگی، تحویل گرفتن دولت با تورم 10.7درصدی و تحویل دادن آن با تورم 40.4 درصدی، عبور شاخص فلاکت از 50 درصد، تعطیلی بیش از 68 درصد واحد های صنعتی، رشد منفی 5.8درصدی، سقوط رتبه فضای کسب و کار، کسری تراز تجاری و واردات بیش از 10 میلیون تن گندم، تعطیلی تعداد زیادی از نهاد های مدنی، انزوای دیپلماتیک کشور، بی ثباتی و فرار سرمایه از بخش های مولد حجوم آن به سفته بازی، کاهش درآمدهای نفتی به کمتر از نصف، کسری بوجه 60 هزار میلیاردی، پروژه های عمرانی غیر کارشناسی ناشی از مراسمات باشکوه کلنگ زنی، اوضاع نامناسب نهادهای فرهنگی و مهمتر از همه خطر افزایش فشارهای خارجی و ... و به همه اینها اضافه کنید مجلس ناهمسو با دولت را!
به همین دلیل با وجود خوش بینی مفرطی که در بین مردم به وجود آمده بود، اما همه آنهایی که از مشکلات آگاهی داشته و به دور از احساسات تصمیم گرفته بودند میدانستند که دولت روحانی با میراثی شوم که از دولت قبل به جا مانده است دست به گریبان است و از او توقع معجزه نداشتند و به همین دلیل با وجود تمام کاستی هایی که تا به اینجای مسیر وجود داشته است (از جمله بی توجهی به مسائل مدنی به ویژه مسئله آزادی بیان و فضای بسته دانشگاهها و مطبوعات و ...) به حمایت همه جانبه از دولت تدبیر و امید و دستاوردهای آن پرداختند.
زیرا همانطور که گفته شد کارشناسان توقع معجزه نداشتند به همین دلیل از بهبود جزئی برخی از شاخص ها از جمله کاهش تورم به 35درصد و تورم نقطه به نقطه به حدود 20درصد و نرخ رشد از منفی 5.8درصد به منفی 2 درصد، کاهش شیب رشد نقدینگی، ایجاد ثبات نسبی در بازارها به ویژه بازار ارز و... استقبال کرده و به حمایت از آن پرداخته نه به این خاطر که این اقدامات را کافی دانسته بلکه از آن جهت که آن را ناشی از انتخاب مسیر درست، که همان مسیر عقلانیت است می دانند. عقلانیتی که به زعم اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان کلید توسعه یافتگی میباشد.
اما به زعم همه دلسوزان بزرگترین دستاورد دولت روحانی در این مدت زمان کوتاه توافق تاریخی بود که در 3 آذر 1392 رقم خورد و مسیر تعاملات بین المللی ایران را متحول نمود. البته طبیعی است که با این اتفاق منافع عده ای قلیل به خطر بیفتد و از این رو به مخالفت با آن بپردازند. ذلیکن دستاورد های گران سنگ آن بر کسی پوشیده نیست (البته کسی که چشمان خود را به روی واقعیات نبسته باشد) اما در میان دستاوردهای متعدد این توافق مهمترین آنها شکستن تابوی چندین ساله رابطه با امریکا و آن جمله تاريخی روحانی بود که گفت برای حفظ منافع ملی کشورم با هر کسی که لازم باشد مذاکره می کنم. که این امر به نوبه خود گامی بسیار موثر و ایضاً رو به جلو می باشد. همچنین از دیگر برکات این تفاهمنامه که نتیجه یک دیپلماسی واقع گرایانه بود می توان به سست شدن اتحاد ضد ایرانی کشورهای غربی به دلیل تضادی که در منافعشان وجود دارد اشاره نمود.
القصه دولت در مدت زمان اندک تصدی خود بر سکان اداره کشور اقدامات مثبت و بعضاً منفی دیگری نیز انجام داده است که از ذکر همه آنها خودداری کرده و با توجه به اهم آن اقدامات که در بالا به آنها اشاره شد عملکرد اقتصادی دولت را مثبت ارزیابی کرده که با کمی اغماض نمره قبولی خواهد گرفت. اما پرونده سال 92 با همه اتفاقات تلخ و شیرین خود در ساعت 20و20دقیقه29 اسفند به پایان رسید از آن لحظه به بعد دولت باید به فکر اتفاقات پیش روی خود در سال 93 باشد سالی که می تواند یکی از مهمترین سالها در تاریخ پس از انقلاب کشورمان باشد زیرا آبستن حوادث مهمی است که اگر به درستی مدیریت نشود می تواند تمامی امیدهای به وجود آمده در چند ماه اخیر را به یأس مبدل سازد.
از جمله مسائل مهمی که دولت با آنها مواجه است می توان به تامین منابع بودجه ای که مجلس سقف آن را تا 210هزار میلیارد افزایش داده است، همچنین مسئله تعیین نرخ سود بانکها، تعیین نرخ ارز تعادلی، بهبود فضای کسب و کار، مهار تورم وفراهم سازی زمینه های لازم برای تحقق رشد مثبت اقتصادی و... و البته مهمتر از همه تصمیم گیری برای نحوه ادامه هدفمندی یارانه ها اشاره نمود.
اما با توجه به اهمیت بسیار زیادی که این موضوعات به ویزه مسئله تعیین تکلیف هدفمندی یارانه ها دارد، اینها مهمترین مسائلی نیست که دولت روحانی در سال 93 با آنها مواجه خواهد شد بلکه مهمترین مسائلی که دولت باید برای آنها تدابیری اتخاذ کند بر سه محور استوار می باشد که به نحو محسوسی نیز به یکدیگر وابسته و مرتبط می باشند.
1) حل و فصل پرونده هستهای و آشتی با جهان
2) تلاش برای حفظ امید به وجود آمده در میان مردم و همچنین تعامل با منتقدین
3) تلاش برای روی کار آوردن مجلسی همسو با دولت و ایضا منافع ملی کشور و همچنین صیانت از آرای مردم
محور اول یعنی پرونده هسته ای ایران، علت العلل پیروزی روحانی در انتخابات بود، زیرا دیگر نامزد ها به ویژه نامزد نظرکرده جناح مقابل پیرامون این موضوع معتقد بر خط مشی ای بودند که دولت در این هشت سال معروف از آن پیروی می کرده و روحانی تنها کسی بود که هم در بیان سخن از راه حل منطقی تر و کم هزینه تر داشت و هم در مقام عمل در گذشته این ادعای خود را به اثبات رسانده بود.
جالب است بدانید که در طول تاریخ پس از انقلاب سه توافقنامه مهم به امضا رسیده است، قطعنامه 598، بیانیه تهران (سعد آباد)و همچنین توافقنامه ژنو، که سکانداران مذاکرات فعلی یعنی روحانی و ظریف در هرسه آنها حضور داشتند از سطوح پایین تا امروز و در بالاترین سطوح اجرایی. به عبارتی این بار مردم نه به یک شعار بلکه به یک کارنامه موفق در زمینه تعامل سازنده با جهان رای دادند.
به نوعی می توان گفت که انتخابات 92 یک رفراندوم پیرامون مسئله هسته ای ایران بود زیرا رقبای اصلی هرکدام در دوره ای تصدی مذاکرات هسته ای را بر عهده داشتند و مردم نیز پیامد های عملکرد آنان را تجربه کرده بودند. حال روحانی موظف است هرچه سریعتر این قضیه را به سرانجامی مشخص برساند. در غیر این صورت ممکن است مردم از انتخاب خود رویگردان شده و نتیجه این رویگردانی را در انتخابات سال آینده مجلس نشان دهند.
گرچه رسیدن به توافق ژنو در کمتر از 3 ماه کار بسیار بسیار سترگ و قابل تقدیری بود اما تاثیرات مثبت آن به ویژه واکنش مثبت بازار، صرفا ناشی از انتظارات مثبت به وجود آمده می باشد ودر مقام عمل هنوز اتفاققابل توجه ای رخ نداده است. زیرا همانطور که می دانید سرمایه اساسا موجود بسیار ترسویی است و با بی ثباتی و نا اطمینانی رابطه خوبی ندارد. پس برای این که سرمایه گذاری افزایش پیدا کند هرچه سریعتر باید تکلیف این ماجرا یکسره شود و طولانی شدن ماجرا زیاد به نفع دولت نمی باشد و دولت حداکثر تا پایان شش ماهه اول سال 93 باید به این غائله خاتمه دهد در غیر این صورت قادر به برداشتن گام های بعدی نخواهد بود.
مورد بعدی یعنی حفظ امید به وجود آمده در میان توده مردم به ویژه جوانان و همچنین تلاش برای برقراری تعامل سازنده با منتقدین است. در مورد بخش اول یعنی حفظ روحیه امید به رغم این که همچنان معتقدم دولت باید حل مساله هسته ای را به عنوان اولویت اول خود قرار دهد اما این مسئله نباید منجر به آن شود که شعار های دیگری را که داده است از جمله کاهش فضای امنیتی حاکم به ویژه در دانشگاهها، گشایش فضای بسته فرهنگی به ویژه مسئله آزادی بیان و قلم، مسئله حقوق زنان، نهادهای مدنی و مسائل دیگری از این دست را فراموش نماید.
حجم قابل توجه ای از آرایی که به سبد روحانی ریخته شد توسط افرادی بود که پیرامون مسائلی که به آنها اشاره شد دغدغه داشته و از وضع نامناسب موجود در این زمینه ها ناراضی بودند اما متاسفانه دولت در چند ماه گذشته نتوانست آن طور که باید حق مطلب را ادا کند. قبول که دولت با توجه به اولویت های مهمتری که دارد به ویژه پرونده هسته ای و شرایط رکود تورمی ای که بر اقتصاد ما حاکم است و همچنین مشکلات به جا مانده از دولت قبل و فشارهای وارده از طرف مخالفان ، فرصت و انرژی چندانی برایش باقی نمی ماند اما به حاشیه راندن این مسائل به هیچ وجه به نفع دولت نخواهد بود زیرا امید های به وجود آمده پس از انتخابات را به یاس مبدل خواهد کرد. یادمان بیاید جشن و پایکوبی مردم پس از انتخابات در خیابانها را و امیدی که در دل مردم جوانه زده بود.
امروز متاسفانه به دلیل عدم توجه لازم دولت به این خواسته های به حق مردم و از طرفی هم کم حوصلگی حامیان دولت (که البته از اقتضائات دوران جوانی است) این جوانه های امید به وجود آمده در دلهای مردم در حال پژمرده شدن بوده و نیاز به توجه و رسیدگی ویژه دولت به این مسائل در سال 93 دارد. بخش دوم یعنی تلاش برای برقراری تعامل با منتقدین، کاری که روحانی در چند ماهی که از شروع کارش به عنوان رئیس جمهور می گذرد ثابت کرده است که به خوبی از پس آن بر می آید.
از نحوه چینش اعضای کابینه و گرفتن رای اعتماد برای اکثریت آنها و همچنین جلوگیری از برکناری اعضای کابینه (به جز يك مورد) توسط مجلس با توجه به جو ضد دولت حاکم بر مجلس به واقع یک موفقيت نسبي می باشد. با توجه به این اقدامات دولت به نوعی نشان داده است که همچون حافظ آسایش دو گیتی را در تفسیر این دو حرف می داند که با دوستان مروت با دشمنان مدارا! که این اعتقاذ خود سبب خواهد شد که در این زمینه نگرانیهای زیادی وجود نداشته باشد، حتی با وجود انتقادهایی که نه از سر دلسوزی بلکه از سر انتقام جویی صورت می گیرد انتقام شکستی که در انتخابات از مردم ایران خوردند اما خنثی کردن اقدامات این منتقمین در گرو این خواهد بود دولت تا چه حد در دستیابی به اهداف بزرگی که برای خود تعریف کرده است موفق خواهد بود به ویژه مسئله هستهای!
اما مورد آخر که از اهمیت بسیار زیادی نیز برخوردار است انتخابات مجلس دهم در سال 94 می باشد که نتیجه آن به طور کاملامستقیم به عملکرد دولت در حیطه های مختلف به ویژه دو موردیکه در بالا به صورت مفصل به آنها اشاره شد بستگی دارد. یعنی اگر دولت بتواند پرونده هسته ای را به سرانجام رسانده و این گره کور را باز نماید و همچنین مسائل مدنی را به جد پیگیری و نیز با منتقدین خود تا حد امکان تعامل برقرار کند و همه این اقدامات به نحوی باشد که مردم آثار و پیامدهای مثبت آن را به ویژه بر وضعیت اقتصادی کشور که در شرایط رکود تورمی به سر می برد را تا زمان انتخابات یعنی اسفند ماه 94 در بهبود زندگی روزمره خود مشاهده کنند، به طور قطع مجلس بعدی همسو با دولت و منافع ملی کشور خواهد بود.
البته قطعا مسائل دیگری مثل نحوه تایید صلاحیت ها نیز مطرح خواهد بود که دولت در این زمینه نیز باید با تمام توان حاضر شده و از آرای مردم صیانت نماید اما اگر به هر یک از دلایلی که ذکر شد دولت نتواند مجلس مورد نظر خود را بر سر کا بیاورد قطع به یقین نه تنها ترمز دولت کشیده خواهد شد بلکه مسیر آمده را نیز باید بازگردد...!
با توجه به مواردی که به آنها اشاره شد تصور بر این است که دولت می تواند به وعده های اقتصادی خود مبنی بر کاهش تورم به 25درصد تا پایان سال 93 و همچنین تحقق رشد اقتصادی مثبت و فراهم نمودن زمینه های لازم جهت برون رفت از وضعیت خطرناک رکود تورمی جامه عمل بپوشاند و در بعضی موارد پا را از این هم فراتر بگذارد و... فصل مشترک تمامی مسائلی که به آنها اشاره شد حل پرونده هسته ای ایران و رفع تحریم ها می باشد به نوعی که انگار حل این مسئله شاه کلید حل همه مشکلات دولت می باشد. شاید هم این همان کلیدی باشد که روحانی میگفت!
البته این قطعا بدین مفهوم نبوده که با به نتیجه رسیدن مذاکرات تمامی مشکلات ایران حل خواهد شد بلکه دراینجا بحث بر سر اولویت و شرط لازم جهت حل مشکلات می باشد. لیکن به این دلیل که قبلا طی مرقومه ای تحت عنوان: آشتی با جهان اولویت امروز ایران مفصلا به تشریح این موضوع پرداختهايم از اطاله کلام خودداری نموده و صرفا به نقل جمله ای از دکتر صادق زیباکلام بسنده میکنيم: «اگر پرونده هستهای حل و فصل نشود، روحانی که هیچ، خود آدام اسمیت هم اگر بیاید نمی تواند مشکلات اقتصادی ایران را حل کند!»
مابه دولت خود وآقای روحانی اطمینان داریم
وحمابت خودرا در انتخابات مجلس ثابت خواهیم کرد
انشا الله (250339)