...در جامعه بسته و بدون گردش صحیح اطلاعات، رانت حاكميتي و دولتي یکی از پارامترهای مهم موفقیت قلمداد میگردد و در چنین جامعهای استعداد و تلاش امری نامفهوم است...
عطا افشاریان
گروه مقالات: شعار زدگی از آفتهای جامعه امروز ایرانی است. شعار دادن، برگزاری سمینار و همایش و در نهایت وضع همان است که قبلا بود. حجم بالای دولت و اقتصاد دولتی در شکل گیری جامعه شعار محور نقش بالایی دارد. و اين در حاليست كه راه حل ساده است. راه حلي كه همه ممالك توسعه يافته طي كرده و نتيجه هم گرفتهاند؛ بدون شعار و سمينار و ...!
راه حل غيرشعاري اين است: اقتصاد در دستان بخش خصوصی قرار گیرد و دولت، بدنه ای از کارشناسان خبره برای نظارت و اجرا باشند و قانونگذاری در کشور، بر اساس استعدادهای منطقه ای و در جهت توسعه همه جانبه انجام پذیرد، به طور حتم نیازی به شعار توسعه نخواهد بود، چرا که در چنین شرایط اقتصادی خلاقیت و نوآوری و تولید نقش محوری در ایجاد ثروت خواهد داشت.
شفافیت در همه زمینه ها، برای جلوگیری از رانت و فساد در جامعه، یکی از ارکان مهم توسعه است. چنانکه این مهم به خوبی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته دیده می شود. موضوعی که این روزها در کلام سیاستمداران ایرانی چرخید و از مزایای آن سخنها گفته شد. البته طرح موضوع خود نشان از وجود دغدغه در میان مسئولین دارد و جای بسی شادمانی است، ولی اجرای آن راهی دشوار را در پیش دارد.
شفافیت در جامعه، به ویژه جامعه حساس ایرانی، فرصتهای متعادلی را برای مردم به وجود می آورد و ایجاد فرصتهای یکسان، از ارکان مهم عدالت اجتماعی است. ایجاد شفافیت با سیستمهای سنتی و ساختارهای کهن قابل تحقق نبود ولی با توسعه سیستمهای متمرکز اطلاعاتی و پردازش آنها، تحقق این امر مهم، چنانچه مسوولین بخواهند، امکان پذیر خواهد بود. جلوگیری از فساد اقتصادی، حذف شایعات در خصوص مسوولین و میزان دارایی آنها، مشخص شدن میزان و چگونگی رشد کلیه افراد و همچنین ایجاد شبکه دسترسی عادلانه به اطلاعات، از جمله مزایای شفافیت اطلاعات است.
البته در این راه باید عزت و کرامت انسانها و حریم خصوصی آنها حفظ گردد. در واقع شفافیت به منزله به حراج گذاشتن آبروی افراد نیست. شفافیت بیش از همه نیاز به فرهنگسازی و ایجاد زیر ساخت مناسب دارد. بدون زیرساخت مناسب، شفافیت بخصوص در اقتصاد کشور امکان پذیر نخواهد بود. دسترسی کل جامعه به اطلاعات و فرصتها، رانت و فساد اقتصادی را تا حد زیادی کاهش خواهد داد و از همه مهمتر، در کشف آنها کمک خواهد نمود چرا که دسترسی مردم به اطلاعات اقتصادی و تجربی دیگران، این شرایط را مهیا می سازد که رشد ناگهانی افراد زیر ذره بین و توجه قرار گیرد و بدین ترتیب، زد و بندهای اقتصادی کمتر صورت گیرد.
جامعه سیاسی کشور در شرایط دسترسی آزاد مردم به اطلاعات، به اجبار زندگی سالمتری خواهند داشت چرا که شفافیت در اطلاعات سبب میگردد سیاسیون به راحتی نتوانند زمینههای اقتصادی و فرصتهایی برای خود و یا خانواده خود ایجاد کنند و در چنین شرایطی عدالت اجتماعی تا حد بالایی تحقق خواهد یافت. عدالت به مفهوم خاص به منزله ایجاد فرصتهای برابر است و فرصتهای برابر با داشتن آگاهی برابر امکان پذیر خواهد بود. مسلما آگاهی برابر خود استعداد و خلاقیت برابر را ایجاد نخواهد نمود بنابراین در شرایط فرصت و آگاهی برابر و یکسان، افرادی که دارای استعداد متفاوت تری باشند، موفقتر خواهند شد که امری بدیهی و پذیرفتنی است.
پر واضح است که در جامعه بسته و بدون گردش صحیح اطلاعات، رانت حاكميتي و دولتی یکی از پارامترهای مهم موفقیت قلمداد میگردد و در چنین جامعهای استعداد و تلاش امری نامفهوم است. حرکت مسئولین به سمت شفافیت بیشتر البته جای بسی خوشحالی است ولی این امید وجود دارد که این نیز مانند حرکتهایی چون مبارزه با مفاسد اقتصادی و از این دست حرکتها، تنها نمادین و شامل چند همایش و نمایش نبوده باشد چرا که لازمه توسعه، شفافیت در چرخش اطلاعات و دسترسی آزاد مردم به آنها است.
1. چرا اوایل انقلاب تمام شعارها و تلاش های سیستم برای اقتصاد دولتی بود؟ آیا بخش عمده ای از ایدئولوژی انقلاب برگرفته از مارکسیسم و کمونیسم بوده؟
2. چرا امروزه تقریباً همه سران نظام حرف این مقاله یعنی اقتصاد خصوصی و لیبرالی رو توصیه میکنند ولی به سمتش نمیریم؟ آیا خود سیستم مانع اصلی اینکار نیست؟ یعنی آیا پایه های این سیستم وابسته به حیات وضع موجود نیست؟ (294094)