فرهاد فخرآبادی- روزنامه بهار: حال و آینده آنچه که احمدینژاد و یارانش در پیش گرفته اند و حکم جدید دادگاه پرونده کهریزک برای سعید مرتضوی، مجال گفتگوی بهار با جواد امام شد؛ مدیر عامل بنیاد باران در این گفتوگو با تایید اینکه رفتار احمدینژادیها جهت خودنمایی است ابراز عقیده کرد که آنها هرچه تلاش ميکنند توجه بیشتری به خود جلب کنند کمتر موفق ميشوند جایگاهی به دست آورند.وی همچنین با اشاره به برخوردهای سالهاي اخیر با اصلاح طلبان و انتقادها در این ارتباط و از سوی دیگر اتهاماتی که مدت هاست متوجه احمدینژاد و یارانش است گفت که اگر اتهامی متوجه فردی است باید در برابر قانون و دادگاه منصفانه قرار بگیرد، بتواند از خودش دفاع کند و در صورت اثبات جرم برای او حکم صادر شود.این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین با اشاره به حکم 2 سال حبس مرتضوی بر سر پرونده کهریزک معتقد است که وقتی ميبینیم برای کسی که خودش افشاگر کهریزک بوده 5 سال زندان ميدهند اما برای متهم 2 سال حکم ميدهند، واقعا چه چیزی باید گفت! در ادامه مشروح گفتوگوی بهار با جواد امام را ميخوانید:
***
طی چند هفته اخیر حواشی و اظهار نظرها از سوی احمدینژاد و یارانش سر و شکل تازه ای گرفته است.از موضوع بست نشینی در حرم شاه عبدالعظیم و سخنان احمدینژاد تا فیلمی که چند روز پیش در فضای مجازی از سوی مشایی منتشر شد.این نوع برخوردها از سمت احمدینژاد و اطرافیانش را چطور ارزیابی ميکنید؟
این نوع اظهار نظرها و تهدیدهایی که از سمت احمدینژاد، مشایی و یا بقایی صورت ميگیرد را نباید جدی گرفت. این افراد نه در بین مردم نه در بین خود اصولگراها جایگاهی ندارند. دنبال این هستند که با حرف هایشان واکنش جامعه را برانگیزند اما تا الان هم ادبیاتی که به کار بردند و اتهاماتی را که مطرح کردند اگر قرار بود از سمت جامعه با واکنشی مواجه شود این اتفاق افتاده بود.ما ميبینیم که جامعه هم در برابر این حرفهاي آنها بيتوجه است و اصولا بازخوردی که خودشان انتظار دارند را از این حرفها نميبینند.
* علت کاربرد این ادبیات و به اصطلاح افشاگریها را چه ميدانید و ادامه رفتارهای احمدینژاد را چطور ارزیابی ميکنید.فکر ميکنید رفتار او و اطرافیانش در ادامه چگونه خواهد بود؟
بیشتر ادامه پیدا کردن این تهدیدها فقط باعث لوس شدن ماجرا ميشود.این نوع ادبیات و تهدیدها را ميتوان از این منظر دید که احمدینژاد احساس ميکند که در دعوای قدرت سیاسی اصولگرایان ذبح شده است و دیگر او را چیزی حساب نميکنند.البته احمدینژاد از اول هم کسی نبوده و الان هم کسی نیست.او و اطرافیانش ميخواهند مطرح باشند و با این رفتارها بگویند که همچنان در صحنه سیاسی حضور دارند و ميتوانند در تحولات تاثیرگذار باشد.برای همین سمت اظهارنظرهایشان را بیشتر متوجه خود اصولگراها ميکنند تا بیشتر جلب توجه کنند اما همانطور که گفتم خود اصولگراها هم به این حرفها بيتوجه هستند و محلی از اعراب برای او و اطرافیانش و حرفهایشان قائل نیستند.بیشتر این جوسازیهايي که ميکنند هم همانطور که گفتم برای مطرح بودن در جامعه سیاسی است و اینکه ميخواهد به نوعی سهم خواهد کنند.امروز احمدینژاد خودش هم متوجه شده است که برای کسی حرف هایش اهمیت ندارد و بخشی از تحرکاتش هم ناشی از همین عصبانیتی که او را چیزی حساب نميکنند.
* از بيتفاوت بودن اصولگراها گفتید.چرا جریانها و افرادی که طی 8 سال پشت احمدینژاد قرار داشتند و از او دفاع ميکردند در برابر این رفتارها سکوت کردهاند؟
دقیقا سئوال اینجاست که چهرههاي سیاسی و احزابی که در آن 8 سال از احمدینژاد و دولتش دفاع ميکردند این روزها کجا هستند و چرا به این رفتارهای او و اطرافیانش واکنشی نشان نميدهند. وقتی این روزها ميبینیم که اقرار ميشود که احمدینژاد و دولتش کلکسیونی از تخلفات را داشته است واقعا جای حامیان هشت ساله او خالی است؛ آنها باید پاسخگو باشند که طی آن سالها از چه چیزی و چه فردی دفاع ميکردند.
*برخورد دستگاه قضا را با اتهامات و جوسازیهاي احمدینژاد و یارانش را چطور ارزیابی ميکنید؟
طی سالهای گذشته افراد زیادی را به اتهامات گوناگون مجازات کردند و با مسئله دار کردن فعالان سیاسی اصلاح طلب سعی کردند آنها را از صحنه خارج کنند.ما منتظریم قوه قضائیه و سایر مقامات درباره تخلفات احمدینژاد چه در دوران مدیریت اش و چه در دوران فعلی واکنش مناسب نشان بدهند.امروز جامعه در انتظار محاکمه احمدینژاد و اطرافیانش است؛ البته در یک دادگاه منصفانه که بتواند افکار عمومی را قانع کند که فصلالخطاب قانون خواهد بود.اگر این تغییر نگرش در دستگاه قضا ایجاد شود و شاهد محاکمه منصفانه احمدینژاد و اطرافیانش باشیم افکار عمومی هم قانع خواهد شد.
*در بین شایعات فضای مجازی مباحثی مانند احتمال حصر خانگی احمدینژاد هم دیده ميشود.
در درجه اول باید گفت که ما به طور کلی با حصر خانگی، محدودیتها و برخوردهای اینچنینی مخالف هستیم.اعتقاد ما بر این است که اگر اتهامی متوجه فردی است باید در برابر قانون و دادگاه منصفانه قرار بگیرد، از خودش دفاع کند و بعد در صورت اثبات جرم برای او حکم صادر شود اما درباره این شایعات ميتوان گفت سازندههاي این شایعه دنبال این بودند که ارزیابی شان از جامعه را درباره احتمال نبودن احمدینژاد بدانند.حقیقت این است جامعه نسبت به بودن یا نبودن احمدینژاد بيتفاوت است و اصولا او ارزشی ندارد که بخواهد با بزرگهايي که با این محدودیتها مواجه شده اند قیاس شود.
* حکم دو سال زندان برای قاضی مرتضوی هم صادر شده است.از زمان صدور حکم رسانههاي حامی احمدینژاد و به اصطلاح دولت بهار در حمایت از مرتضوی فعالیت را شروع کرده اند و حتی اتهاماتی را به یکی از قضات پرونده درباره معاونت در قتل زده اند.این موضوع را چطور ارزیابی ميکنید.
اینکه یک فرد دیگر در کنار پرونده مرتضوی متهم شود ربطی به جریان احمدینژاد و تخلفاتش ندارد که حالا ميخواهند حکم دو سال زندان برای مرتضوی را در کنار آن قرار دهند.تخلفات احمدینژاد و دولتش در 8 سالی که قدرت را در اختیار داشتند با آنچه در کهزیرک اتفاق افتاد دو موضوع جداست و اصولا مربوط به هم نیست که رسانههاي نزدیک به احمدینژاد سعی ميکنند در مقام دفاع از مرتضوی وارد شوند.از اینکه دست همدیگر را اینگونه رو ميکنند ما خوشحالیم اما موضوع مهم درباره پرونده مرتضوی این است که به نظر ما اصلا شایسته تخفیف در مجازات نبود. وقتی که ميبینیم برای کسی که خودش افشاگر کهریزک بوده 5 سال زندان ميدهند اما برای متهم 2 سال حکم ميدهند واقعا چه چیزی باید گفت.