شهرام جزایری در کنار همسر و پسرش
هفته نامه «تماشاگران امروز» در گفتگویی با شهرام جزایری عرب به دوران بعد از آزادی از زندان، کاراکتر شخصیتیاش، نظرش درباره انتخابات مجلس، بابک زنجانی و مه آفرید و ...پرداخته است که اهم آن در ادامه آمده است.
* فلان فردي كه در پرونده معروف به سه هزار ميليارد تومان اعدام شد گاهی فعاليتهاي بزرگ و مفيد اقتصادي هم كرده بود اما در كنار این فعالیتها كار خيلي زشتي مرتكب شد و آن اينکه السيهاي بانك صادرات را جعل ميكرد. من يك هفته قبل از فوت ايشان در بهداري بازداشتگاه اوين ایشان را دیدم و گله كردم. گفتم من به عنوان نماينده بخش خصوصي كلان كشور از شما گله دارم؛ شما كه مدير خيلي خوب و توانمندي بودي و توانستي 600ميليارد تومان به درستي از بانك ملي جذب كني چرا بايد السيهاي بانك صادرات را جعل ميكردي؟! اگر همه كارهایت هم توجيه داشته، اين موارد به هيچ عنوان قابل دفاع نیستند، و اتفاقاً این کارها، همه اقدامات مفيدت را هم نابود كرد! سرش را پايين آورد و گفت من چارهاي نداشتم، بايد تعهدات فولاد خوزستان را ميدادم. حرفي كه از نظر من قابل قبول نبود.
* شخصا با اعدام مخصوصاً اعدام افرادي كه پرونده اقتصادي دارند شدیدا مخالفم ولی من تصميمگير نيستم. شما رسانهها در رعايت قانون و ایجاد آرامش در جامعه نقش خيلي مؤثري داريد و نبايد هر كس را که دلتان ميخواهد دانشمند كنيد و هر كس را هم دوست داريد مفسد اعلام كنيد. متأسفانه و البته صدمتأسفانه ما ديدهايم و شنيدهايم و ميبينيم و ميشنويم كه حتي بعضي از مقامات عزيز هم اين مسأله را رعايت نميكنند و قبل از صدور محكوميتهاي قطعي، در رسانهها متهمين را مجرم و مفسدميخوانند.
* مادر بيچاره من در سال١٣٨٤حدود يك سال هر روز آواره راهروهاي ديوانعالي كشور بود و هيچ اطلاعي از وضعيت حكم من نداشت. يک شب در برنامه ٢٠:3٠ بهطور ناگهاني ديد كه پيشنويس حكم آزادي شهرام جزايري از سوي ديوانعالي كشور نوشته شده. از فرط خوشحالي و هيجان آن زن مؤمن و مادر دلشكسته دچار سكته مغزي شد و تا همين الان هم هنوز اسير عوارض همان اطلاعرساني خلاف واقع و غيرقانوني است! چه كسي پاسخ اینها را ميدهد؟!!!
*من به شدت با گفتن اين حرف كه كشور در فساد غوطهور شده يا فساد همهجا را فراگرفته مخالف هستم.
{در پاسخ به این سوال که چقدر آدم ميآيند و به شما ميگويند كه دوست دارند شهرام جزايري باشند؟}:خيلي. متأسفانه يا خوشبختانه؛ اما اول بايد واقعيتهاي شهرام جزايري را بشناسیم. كاراكتر اين آدم چطوري است. نابغه است؟ دزد است؟ لابيست است؟ یکبار يكي از مجريان معروف حرف جالبي به من زد. گفت شهرام جزايري لابيست است؟ گفتم بله.
*به زودي يكي از بزرگترين بانكهاي خصوصي دنيا را در بازارهاي بينالمللي ايجاد خواهم كرد. تلاش ميكنم با سرمايه 50ميليارد دلار، بانك بينالمللي نخبگان را بسازم. فكر ميكنم اگر خدا كمكم كند و حداقلش برآورده شود خيلي از شائبهها كه ميگويند شهرام فقط در ايران و با رانت موفق بوده برطرف ميشود.
*آقاي بيل گيتس استاد من است. از مديران بزرگ و همچنين استاد من است. در مورد ايشان گفتم انشالله محبت ميكنند و به ايران تشريف ميآورند. ایشان هم موافقت اوليه خودشان را براي آمدن به ايران اعلام كردهاند. قطعاً از ايشان مشورت خواهم گرفت و آن بانك توسط بزرگاني همچون آقاي بيل گيتس حمايت خواهد شد.
*من احساس ميكنم بزرگاني مثل آقاي بيل گيتس با حمايت حكومتهايشان بيل گيتس شدهاند. اگر اينگونه حمايت حكومتها از امثال شهرام جزايريها هم صورت گیرد حتماً منشأ خير و بركت كمتر از ايشان نخواهد بود.
* بانكي را ايجاد خواهم كرد كه سرمایهاش از محل منابع عامه مردم دنيا تأمين خواهد شد. بعد از تأمين منابع اوليه برای سرمايه بانك حمايتهاي خوبي از بنگاههاي اقتصادي بزرگ دنيا به عنوان سپردهگذار جمع خواهم كرد و نيز حمايتهاي خوبي از اكثر دولتهاي دنيا خواهم گرفت. من ادبيات اقتصاد دنيا را بلدم. نقاط عطف اقتصاد بينالمللي را ميشناسم. حقوق بينالملل و تجارت جهاني را به اندازه كافي و وافي ميشناسم.
* به وكيلم گفتم يك اصل رسانهاي در كشور وجود دارد كه برخي تندروهاي رسانهاي هر كه را تقبيح كنند، نزد مردم عزيز میشود و من محبوبيتم را مديون اينگونه تندرويها ميدانم. ضمن اينكه از وكيلم خواستهام از اين رسانه شكايت نكند. گلايه هم دارم كه چرا دير به دير اسم من را ميآورند؟ اگر هر روز به من فحش بدهند خيلي عالي است.
*آقاي رئيسجمهور محترم سابق و اطرافيانش تلاش دارند حرفهايي بزنند كه براي عوام كشور جذاب باشد؛ یعنی برای مردمي كه خودشان هم قبول دارند از مسائل دقيق كارشناسي اقتصادي كشور اطلاعاتي ندارند. اينكه ايشان بگويند 250هزارتومان یارانه ميدهند تا رأي جمع كنند قابل استماع است؛ حالا اینکه این کار عملياتي باشد يا نباشد را كار ندارند، حرف است كه ميپرانند. پرداخت يارانههاي مستقيم چه هزار تومان چه 250هزارتومان و چه 50هزارتوماني كه اول آقاي كروبي مطرح كردند و من به آن به هم به شدت انتقاد داشتم، اشتباه محض است. چون معتقدم مردم شريف ايران آنقدر شأن و عزت دارند كه حاضرند 250هزارتومان هم از جيب بدهند تا از دولت خدمات مناسب، بيمه رايگان، خدمات شهرداري سهل و آسان و بانك خوب دريافت كنند. اين ملت آنقدر فهميده هستند كه حاضرند از جيبشان خرج كنند كه رفاه، خدمات مناسب، كار و امنيت شغلي و... بگيرند. اينكه پرداخت يارانه مستقيم به مردم باعث جذبشان شود مثل داستان جنگ جهاني دوم است كه همه زيرساختهاي كشور آلمان از بين رفته بود، مردم هم كاسه گدايي دستشان ميگرفتند و نظاميها هم در كاسهشان غذا ميريختند.
* ولي وقتي كشور سرحال است و فضاي آرامي دارد حاكميت بايد تلاش كند با جمعآوري ماليات، به مردم خدمات برساند اما اگر بخواهيم استناد كنيم كه اين بزرگوار ميتواند 250هزارتومان پرداخت كند من حاضرم دو و نيم ميليون تومان پرداخت كنم و بين ايشان و بنده عاقلان دانند كه چه كسي ميتواند اين كار را انجام بدهد.