وی انتقادهای زیادی به عملکرد تیم اقتصادی دولت دارد و بهصراحت تکرار میکند خیلی از سیاستگذاران و مدیران اقتصادی را در این دولت و دولت قبلی قبول ندارد. محمدباقر نوبخت هم از نظر جزایری انسان فرهیختهای است اما انتقادهایی جدی به ناتوانی و عملکرد او دارد. جزایری معتقد است نباید حرکات پوپولیستی احمدینژاد را دولتهای بعدی ادامه دهند.
گفتوگوی شهرام جزایری را در زیر میخوانید:
شما یک کلکل یارانهای با احمدینژاد به راه انداختید، او میگوید 250 هزار تومان یارانه میدهم شما میگویید دو میلیون و 500 هزار تومان یارانه میدهید. چرا در مقابل او موضعگیری میکنید؟ اگر احمدینژاد هدفش کسب آرا برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است، هدف شما چیست؟
اولاً من با احمدینژاد طرف نیستم و ایشان در آن مصاحبه کذایی نشان داد با من طرف است. پس کلکلی از طرف من با او وجود ندارد. ثانیا من در آن خبر گفته بودم اگر آسان است آن بزرگوار دوباره سیاستهای عوامفریبانه خود را با وعده پرداخت یارانه نقدی 250 هزارتومانی به هر نفر از سر بگیرد، من هم میگویم میتوانم دو میلیون و 500 هزار تومان یارانه پرداخت کنم؛ اگرچه اساساً با پرداخت یارانه نقدی مستقیم مخالف هستم، چون به نظر من در شأن این مردم عزیز و با عزت نیست که با اینگونه وعدهها آنها را برای روز انتخابات بخرند.
پرداخت یارانههای نقدی از سوی دولت به مردم، به مفهوم ترس دولت از بیاعتمادی مردم به خود است ولی متأسفانه تفکر این تفکر پوپولیستی در کشور جا افتاد و حتی افرادی که در ابتدا با سیاستهای او مخالف بودند، حالا گاها حمایت میکنند. اینگونه تفکرات روی موج عوام سوار شده و نتیجهاش میشود همین که هرچه من فریاد میزنم برخی وزرای دولت یازدهم ضعیف هستند و کار خودشان را بلد نیستند، گوشی بدهکار این حرفها نیست. انگارنهانگار در دوران پساتحریم هستیم و همه این وزرا باید در سطح بینالمللی متقاعدسازی کنند و برای کشور درآمد بیاورند، نه اینکه اینها بنشینند و از آنطرف وزیر امورخارجه آمریکا بگوید آقایان بانکهای دنیا از ایران نهراسید! اقتصادیکه یکشبه ویران میشود؛ 10 سال طول میکشد بازسازی شود. خیال خامی است که فکر میکنند با برداشتهشدن تحریمها همه وزاری اقتصادی و امورخارجه دنیا پشت در بازار ایران صف میکشند. باید نخبگان جمع شوند و برای مردم ایران یک آرمانشهر بسازند.
موضوع شکایتتان از دولت آمریکا برای خسارتهایی که تحریم به مردم ایران وارد کرد، بحثبرانگیز شده است. شما بارها این موضوع را تکرار کردهاید، درحالیکه هیچ همراهی برای شما پیدا نشده است. آیا بهتنهایی میخواهید از دولت آمریکا شکایت کنید؟
همه دولتها بهجز ملت آمریکا، از دولت آمریکا متنفر هستند. از بس برای منافع خودش منافع ملتهای دیگر را زیر پا گذاشته است. آنچه من مطرح کردم یک شکایت حقوقی است؛ کاری که همه کشورها میتوانند انجام دهند. طلب ملت مظلوم ایران در این ارتباط قطعی و قابل اثبات است. چه دولت حمایت کند، چه نکند اما حرف من این است که میشود اقتصاد کشور را متحول کرد. حکومت و دولت باید در این دوران پساتحریم از دانشمندان اقتصادی استفاده کنند. سالهاست دولتیها بر سرکارهستند و حالا باید بخش خصوصی با مدیران جوان توانمند و کشور دوست وارد مدیریت اقتصادی شوند.
حالا که حرف از مدیران جوان و بخش خصوصی قدرتمند میزنید، خوب است بدانید خیلی از جوانها و حتی تولیدکنندگان ورشکسته که فقط با سرمایه خودشان کار کردند، این روزها بهدنبال شماره تلفنی از شما هستند که به آنها فوت آخر را یاد بدهید...
این اظهار لطف مردم و جوانها به من است. البته باید بدانند شهرام جزایری شدن یکشبه اتفاق نمیافتد.
آقای جزایری چندان هم اظهار لطف نیست. بیشتر بهدنبال شما هستند که «فوت آخر» را یاد بگیرند.
نظری که مردم درباره من دارند، چه بد و چه خوب برای من محترم است اما همانطور که گفتم با همه موضوعات نمیتوان احساساتی برخورد کرد. هر آدم کارکشتهای که با فضای تجارت در اقتصاد ایران آشنایی داشته باشد، میداند بوروکراسیهای اداری مانند تارهای عنکبوت به اندازهای زیاد هستند که بدون واسطه انجام نمیشوند.
قبول دارید فساد در اقتصاد ایران زیاد است و خیلی افرادی که در نهایت با قوه قضائیه برای مفاسد اقتصادی به مشکل برمیخورند حاصل همین سیستم معیوب اقتصادی هستند؟
بههیچعنوان این سیاهنماییها را قبول ندارم که فساد تا خرخره اقتصاد ایران بالا آمده است. به تازگی هم ریاست محترم قوه قضائیه در اینباره تذکر جدی دادهاند که باید رعایت شود. من تمام سرمایهام را در جوانی و با تلاش به دست آوردم. فساد را کسی مرتکب میشود که میخواهد با وضع قوانین دستوپاگیر مانع از رونق اقتصاد شود. من از رسانهها گله دارم که همه مسائل را در بوق و کرنا میکنند و تهمت میزنند. همه افرادی که در ایران سرمایهای داشتند و شکست خوردند ضربهای بود که از دولتیبودن اقتصاد در ایران خوردند.
شما برای یارانهها چه کاری میتوانید انجام دهید که این دولت یا دولت قبل نتوانست؟
من همچنان عقیده دارم میتوانم ماهی دو میلیون و 500 هزار تومان را به هر ایرانی برای یارانه نقدی بپردازم. کار نشدنیای نیست. بسیاری از طرحهای عمرانی در کشور موجود است که میتوان روی آنها سرمایهگذاری کرد. بجای آنکه رئیس جمهوری یک کشور، مانند آقای احمدینژاد بیاید و برای کسب رأی عوامفریبی کند میتواند بورس را فعال کند، خصوصیسازی واقعی اجرا کند. همه اینها برای کشور درآمدزایی دارد اما بهدلیل نداشتن آگاهی سرمایه موجودی را که من در کشور میبینم کسی ندیده است.
آقای عزتالله یوسفیان ملا، نماینده مجلس و فردی که مسئولیت تحقیق و تفحس از فساد اقتصادی را برعهده داشت معتقد بود، افرادی مانند شما، امیرمنصور آریا و آقای بابک زنجانی بزرگترین ضربهها را به اقتصاد ایران وارد کردید و خیلی معتقد نبودند فکر تقویت بخش خصوصی و رونق در اقتصاد بودید...
من امیدوارم که این اظهار نظر از سوی ایشان نبوده باشد.
من خودم با ایشان صحبت کردم و نظرشان همین بود. حتی نظرشان این بود افرادی که اخلال در سیستم اقتصادی ایجاد میکنند بدون پشتوانه جرئت پا روی پا انداختن جلوی یک رئیس بانک را ندارند چه برسد به غارت بیتالمال. میگفتند افرا دی که نام بردند حاصل یک سیستم معیوب هستند و شما حالا اعتقادی به فساد اقتصادی ندارید؟
مشکل رسانهها همین است که مسائل تخصصی و کارشناسی را از افرادی سؤال میکنند که کوچکترین آگاهی در اینباره نداشته و حتی یک روز کار اقتصادی نکردهاند. صحبت نه درباره مسائل حقوقی و نه فساد اقتصادی به این راحتی نیست که یک نفر را به اتهام یک نقل و انتقال ساده پول اخلالگر نامید. این موضوعها بسیار حساس است و من از رسانهها تقاضا دارم برای خوشامد مردم یا صاحبان رسانههایشان هر موضوعی را در بوق و کرنا نکنند.