گروه سیاسی: دیدار اخیر فائزه هاشمی با یکی از شهروندان بهائی در ایران واکنش های متفاوتی در بر داشت که در زیر دو نوع متفاوت این واکنشها را میخوانید:
1
جایگاه پدر و تیشه دختر
سایت رویداد۲۴ در نقدی نوشت: افرادی در جامعه هستند که به واسطه جایگاه و توان مدیریتی و تجارب ارزنده، مورد اقبال مردم قرار دارند و دارای شانیت اجتماعی و مرجعیت سیاسی هستند و لذا هوادارن و منتقدینی نیز در بین اقشار جامعه دارند. هواداران چنین افرادی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول، گروهی از هواداران هستند که فقط و فقط به شخص مورد نظر و جایگاه وی نگاه میکنند و کاری با اطراف و اکناف او ندارند. اطرافیانش چگونه عمل کنند، خانوادهاش در چه مسیری هستند، مخالفانش چه میگویند و... در هواداری آنان تاثیری ندارد و تنها جایگاه، گذشنه، و شخصیت فرد مذکور برایشان اهمیت دارد.
بخش دوم، گروهی از هواداران هستند که جایگاه و شخصیت فرد مذکور برایشان مهم است اما مهمتر از آن، تلاش برای ارتقای این جایگاه و جلوگیری از نزول آن مورد اهمیت است. چنین افرادی ضمن کوشش برای حفظ شانیت و جایگاه فرد مذکور، عواملی که قصد ضربه زدن به چنین جایگاهی دارند را شناسایی نموده و ضمن اعلام تذکر، مانع از فعالیت آنان میشوند. عدم مقابله با عناصر حاشیهای نامطلوب؛ در دیدگاه چنین هوادارانی، به منزله ضربه بر پیکره محبوبیت و مقبولیت فرد مذکور است.
اما منتقدین و مخالفین را نیز میتوان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول، گروهی از هواداران هستند که عوامل حاشیهای فرد مذکور، برای آنان بسیار پررنگ است و حتی چنین موضوعی برایشان، از جایگاه فرد مذکور مهمتر جلوه مینماید. با کوچکترین اتفاق حاشیهای؛ بدون توجه به جایگاه فرد، به انتقاد از وی میپردازند و عدم مقابله با حواشی را به عنوان تقصیری برای فرد مذکور متصور میشوند. بخش دوم، مخالفینی هستند که با سند یا بدون سند، با دلیل یا بدون دلیل، با حاشیه یا بدون حاشیه، به مخالفت با فرد مذکور میپردازند و اگر حاشیهای نیز در اطراف وی اتفاق بیفتد آن فرع را تبدیل به اصل میکنند تا به تخریب او بپردازند. پس برای سه گروه از چهار گروه مذکور، حواشی مهم است.
در روزهای اخیر، تصویری از فائزه هاشمی رفسنجانی دختر آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده است که وی را در کنار عنصری از فرقه بهائیت نشان میدهد. دیدار فائزه هاشمی رفسنجانی با فریبا کمال آبادی که یکی از مدیران جامعه بهایی ایران است و به تازگی از زندان به مرخصی آمده است، واکنشهای فراوانی را در پی داشته است. فریبا کمالآبادی برای نخستین بار در طول هشت سال زندان خود به مرخصی رفته است. فائزه هاشمی، نسرین ستوده و ساجده عربسرخی و شماری دیگر از زندانیان سیاسی که مدتی همبند او بودهاند، برای دیدار به ملاقاتش رفتهاند. فریبا کمال آبادی از اعضای ارشد فرقه بهائیت در ایران است و بهائیان وی را عضو شورای ۷ نفره این فرقه در ایران معرفی میکنند. وی سال ۸۷ به ۲۰ سال زندان محکوم شد و به تازگی بعد از ۸ سال زندان به مرخصی آمده است.
انتشار عکس فائزه هاشمی در حالی که تصویری از عبدالبها سومین شخصیت محوری بهاییان روی دیوار دیده میشود، موجی از انتقادها را متوجه وی و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کرده است. این موج جدید تخریب که به واسطه اقدام گستاخانه فائزه هاشمی آغاز شده است فراهم کننده زمینهای تازه برای تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی شده است. در رابطه با این اقدام فائزه هاشمی نکاتی را باید یادآور شد.
۱- اولا اصل ماجرای اتفاق افتاده، محکوم است. چراکه همه میدانند فرقه ضاله بهاییت در نظام جمهوری اسلامی و از منظر اسلام، چه جایگاهی دارد و قانون کشور نیز نحوه برخورد با بهائیان را چگونه توصیف کرده است. لذا به ملاقات عنصری بهائی رفتن برای یک مسلمان، این سوال را ایجاد میکند که فریبا کمال آبادی از اعتقادات خود دست کشیده است یا فائزه هاشمی؛ چراکه اگر هر دو بر اعتقادات خود تاکید داشته باشند امکان ملاقات وجود نخواهد داشت.
۲- فرض میکنیم که عواطف و احساسات بر فائزه هاشمی غلبه کرده است و او متوجه نبوده است که نباید به ملاقات فریبا کمال آبادی برود. پس انتشار تصویر این دیدار، چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا غیر از این است که وی میخواسته به دهن کجی بپردازد؟ اگر وی بنا به هر دلیلی به این نتیجه رسیده است که باید به ملاقات کمال آبادی برود چرا اجازه تصویر برداری داده است؟ چرا اجازه انتشار داده است که به یقین، نوعی دهن کجی است؟ دهن کجی به چه کسی؟ لجاجت با چه نظامی؟ نظامی که پدرش فرد دوم آن بوده و هست؟ نظامی که برای مقابله با این فرقه، هزینهها داده و کشتهها تقدیم کرده است؟
۳- افرادی مانند فائزه هاشمی میدانند که به واسطه مقبولیت و جایگاه رفیع آیت الله هاشمی رفسنجانی در بین مردم، توانستهاند در فضای سیاسی کشور مطرح شوند و الّا شناخته شده نبودند. پس چرا باعث ایجاد هجمه و زمینه سازی تخریب میشوند؟ چرا با «ندانم کاری» و جهالت و لجاجت، زمینه تخریب آیت الله را فراهم میکنند؟ فائزه هاشمی اگر با نظام هم زاویه پیدا کرده باشد، اگر از محکومیت و دوران حبس خود هم گلهمند باشد، اگر به عملکرد حکومت هم انتقاد داشته باشد، اما باز هم باید با در نظر گرفتن جایگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی از چنین اقدامی صرف نظر میکرد. چرا خودش و با دست خودش، خوراک تخریب پدر را فراهم میکند؟ آیا نمیداند مخالفین پدرش، پس از آیت الله، او را محو خواهند کرد؟ پس چرا در مسیری حرکت میکند که اهداف دشمنان آیت الله، تامین شود؟
۴- حامیان آیت الله و هواداران ایشان، خون دلها از حواشی و تخریب آیت الله هاشمی خوردهاند. تخریب گرانی که توپخانه خود را به سمت آیت الله هاشمی نشانه رفتهاند و شب و روز در حال عملیات هستند. حاشیه سازان هم که مدام در حال ایجاد حواشی جدید هستند. در این میان، برخی اطرافیان هم دست به ایجاد حاشیه میزنند که به کمک توپخانه دشمن میپردازد. اطرافیانی که روزی توئیت میگذارند و روزی به ملاقات عنصری بهائی میروند. مردم فهیم ایران اما به شایستگی، آیت الله هاشمی رفسنجانی را شناختهاند. در کوران اتهامات واهی، حامیش بودهاند و در دوران سرنوشت ساز انتخابات، او را برگزیدهاند. شب و روز تخریب شده است اما مردم باز هم در برگه رای، نام او را نوشتهاند. او مرد استوار روزهای سخت است. فائزه هاشمیها باید بدانند که مردم، اقدامات آیت الله هاشمی را تایید کردهاند و نه اقدامات آنان را. آیت الله هاشمی را برگزیدهاند و نه آنان را. لذا خون به دل مردم و هواداران آیت الله نکنند و سنجیدهتر رفتار نمایند و برای دشمنان، خوراک تبلیغاتی و تخریبی فراهم نکنند.
2
صادق زیباکلام: عیادت فائزه هاشمی از شهروند بهائی قابل ستایش بود
صادق زیباکلام، تحلیل گر سیاسی در گفتگو با سایت «انتخاب خبر» با اشاره به دیدار اخیر فائزه هاشمی با یکی از شهروندان بهائی در ایران گفت: ضمن اینکه کار خانم فائزه هاشمی هم انسانی بود و هم قابل ستایش بود، باید از مقامات محترم جمهوری اسلامی پرسید که با توجه به قانون اساسی کشورمان و با توجه به اصول فقهی و شرعی دینی مان، و با توجه به موارد دیگری که فقهای بزرگ شیعه در گذشته و امروز گفته اند آیا می توان یک فردی را به به جرم یا اتهام داشتن افکار و عقایدی مغایر با اعتقاد دینی خودمان به زندان انداخت یا اجازه تحصیل و کار در مملکتش به او نداد؟ موضوع بهائیان همواره در نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک حرکت و یا یک فرقه انگلیسی اسرائیلی مطرح بوده است.
فارغ از اینکه این ادعا تا چه میزان صحت دارد، اتفاقی که در روزهای اخیر رخ داد این بود که خانم فائزه هاشمی طی دیداری با یک زندانی بهائی که مدتها هم بند او در زندان بود دوباره موضوع بهائیان ایران را مطرح کرد. بعد از آنکه خبرگزاری فارس تصویر او هنگام عیادت از خانم کمال آبادی زندانی بهائی را منتشر نمود موجی از مخالفت ها و اظهار نظرهای تند علیه او و همینطور شخص آیت الله هاشمی آغاز شد. آیتالله ناصر مکارم شیرازی صبح دیروز در جلسه درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم برگزار شد با اشاره به ملاقات فائزه هاشمی با سران فرقه بهائیت اظهار کرد: منتظر بودم که ببینم آیا در این خصوص اعتراضی میشود یا خیر که دیدم خبری نیست تا اینکه شنیدیم پدر او اعتراض ملایمی داشته است و جای شکرش باقی است ولی باید پرسید چرا دیگران سکوت کردند؟
بعد از آن، سردار نقدی با بیان اینکه امروزه عدهای به دنبال تشجیع بهائیت هستند، اظهار کرد: بهائیت یک فرقه جاسوسی است و هیچ کس آن را به عنوان دین به رسمیت نمیشناسد. اگر بهائیت دین است، پیغمبر آن کیست؟ رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داده کار بهائیت در طول سالهای پیش از انقلاب این بود که سلطه شاه را بر ایران تداوم بخشد، هسته اصلی ساواک را تشکیل دهد و دست به کشتار فراوان مردم بزند. آیت الله هاشمی رفسنجانی هم در خصوص این دیدار موضع گیری کرده و اظهار داشت: فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند. در کنار همه این موضع گیری ها اما دفاع فائزه هاشمی از این کار در مصاحبه ای که با یورونیوز داشت تا حد زیادی به واکنش های تند سران نظام دامن زد.
فائزه هاشمی در گفتگو با یورونیوز در خصوص دیدار با اعضای فرقه ضاله بهائیت گفته که هیچ کار خلافی نکرده، پشیمان نیست و کسانی که به این دلیل به او حمله میکنند دغدغه دین ندارند. یورنیوز نوشت: فائزه هاشمی، نماینده سابق مجلس، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده زن و دختر اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید که هرچند تصور چنین حملاتی را نداشت اما نگران این موجها نیست و این موجها در نهایت به ضرر موج سازان تمام میشود. بعد از این اظهارات عده ای با تجمع در مقابل دادستانی تهران خواستار محاکمه فائزه هاشمی شدند و از رئیس قوه قضائیه خواستند سریعاً با این موضوع برخورد کند.
آیت الله صادق آملی لاریجانی، رییس قوهقضائیه هم ساکت ننشست و هشدار داد دفاع از بهائیت عنوان مجرمانه پیدا کند بهشدت برخورد میکنیم. در بین همه این واکنش ها عده ای از تحلیل گران سیاسی کشورمان نظیر دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار انتخاب خبر اظهارات متفاوتی داشت. صادق زیباکلامصادق زیباکلام گفت: کار خانم فائزه هاشمی از هر نظر درست است، عمل ایشان هم اخلاقی، هم انسانی بود و قابل ستایش است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار داشت: در روایات اسلامی به کرار شنیده شده که روزی رسول الله(ص) از محلی رد می شدند، کافری از بالای پشت بام بر سر ایشان شکمبه گوسفند می ریختند و بعد یک روز که پیامبر از آنجا بر طبق معمول عبور کردند دیدند از این کافر خبری نیست؛ سراغ او را که می گیرند متوجه می شوند که وی بیمار است و پیامبر به عیادت او می روند. وی در ادامه اضافه کرد: اگر چنین درس هایی که علما بر منابر از پیامبر برای ما و همه مردم بیان می کنند را مبنا قرار دهیم اینکه خانم هاشمی به عیادت هم بند خودش که چندین ماه با او در یک سلول به سر می برده رفته است، نباید محلی از اعراب باشد.
این استاد علوم سیاسی تصریح کرد: ایشان درست ترین، اخلاقی ترین و انسانی ترین کار ممکن را کردند که به عیادت آن خانم بهایی رفتند. وی در ادامه با اشاره به خانم کمال آبادی اظهار داشت: واقعاً جرم این افرادی که 8 سال برخی هم بیشتر در زندان هستند چیست؟ آیا این افراد جاسوسی کردند و اسرار مملکتی را به بیگانه دادند و وطن فروشی کردند؟ آیا از نظر دینی امام صادق علیه السلام که با چندیدن هزار نفر از کافران، مشرکین، یهودیان، نصرانی ها و گبرها می نشستند و یا بحث می کردند، اگر هر کدام از آنها مریض می شدند آیا امام به عیادتشان نمی رفتند؟
صادق زیباکلام اضافه کرد: خانم فائزه هاشمی به دیدار کسی رفتند که 8 ماه با او در یک سلول بوده است؛ یعنی ابتدایی ترین کاری که یک انسان می تواند در حق یک انسان دیگر انجام دهد ایشان کرده است. به نظر من اگر وی به دیدار هم سلولی و هم بندش صرفاً به خاطر اینکه افکار و عقایدشان مخالف هم است نمی رفت آن وقت بود که جای گلایه داشت و جای این بود که خانم هاشمی را آماج حملات قرار دهند. وی گفت: هنوز مشخص نیست که بهائیان در ایران به چه دلیل حق تحصیل و حق کار کردن ندارند و باید در زندان باشند؟ آیا صرفاً به دلیل این است که عقاید و افکارشان با ما متفاوت است؟ آیا این قبیل رفتارها بر اساس موازین شرعی صورت می گیرد؟ آیا رسول الله(ص) دستور داده بودند که هر کسی که مسلمان نشده و کافر باقی مانده او را به زندان بیاندازند؟ آیا علما و مراجع این فتوا را داده بودند که هر کس مانند ما نمی اندیشد باید به زندان بیفتد؟
صادق زیباکلام در پایان تأکید کرد: از منظر حقوق بشر یا قوانین غربی و یا غیراسلامی به موضوع بهائیان نگاه نمی کنم، بلکه پرسش من از مقامات محترم جمهوری اسلامی ایران آن است که با توجه به قانون اساسی خودمان و با توجه به اصول فقهی و شرعی خودمان، و با توجه به موارد دیگری که فقهای بزرگ شیعه در گذشته و امروز گفته اند آیا می توان یک فردی را به به جرم یا اتهام داشتن افکار و عقایدی مغایر با اعتقاد دینی خودمان به زندان بیندازیم یا اجازه تحصیل به او ندهیم یا به او اجازه کار در مملکتش ندهیم و سایر فشارها و محدودیت هایی که ما برای بهایی ها ایجاد کرده ایم.