امید پورعزیز
گروه سياسي: یکی از سیاستهای اصلی دولت روحانی در اغلب مقولات حساسیت برانگیز اجتماعی و سیاسی صبر و طمأنینه خاصی است که بعضا چالشها را فرسایشی کرده و شاید به نوعی از آنها حساسیت زدایی میکند. در مورد اخیر استعفا یا برکناری برخی وزرای دولت منجمله وزیر ارشاد نیز دقیقا از همین سیاست بهره گرفته میشود.
چرا که در حدود دو هفته است که این مقوله نقل محافل سیاسی و رسانه یی بوده و افراد مختلفی نسبت به آن موضع گیری منفی یا مثبت داشته اند. و ابعاد مختلف آن را مورد نقد و بررسی قرار داده اند. البته از طرفی میتوان این رویه را تا حدودی مثبت ارزیابی کرد، چرا که در شرایط آرام و بدور از حاشیه، عقلانیت بیشتری در تصمیم گیریها حکمفرما خواهد بود.
ولی متأسفانه این تلقی در جامعه ایجاد نشده است که دولت یازدهم برای مسائل پیش روی خویش راهکارهای مدون و جامعی دارد و عمدتا میتوان به این نتیجه رسید که چه بسا این تأخیرها از بلاتکلیفی، تردید و رایزنیهای سیاسی نشأت میگیرد. در واقع با اتخاد شیوه یی از رویکرد فرسایشی ساختن چالش ها، سعی میشود تا توجهها و حساسیتها در مورد آنها کم رمق شده و سپس در یک فضای منفعل، نتیجه همه کش و قوسها و رقابتهای سیاسی متبلور شود.
این رویکرد شاید تا حدی بتواند موجهای احساسی و هیجانی را کنترل نماید، ولی از طرفی حس اعتماد و اعتبار نسبت به دولتمردان را نیز تحت الشعاع قرار میدهد. مردمی که خود را بواسطه تنفیذ اختیارات شان به دولت، در تصمیم گیریها دخیل میدانند، همواره انتظار دارند بحرانها و معضلات به شیوه عمل گرایانهتر و روشمندتری مدیریت شود، و مسلما از دولت انتظار ندارند که صرفا نقش یک فوق تخصص بیهوشی را ایفا نماید. چرا که با این رویکرد عملا هم صلابت لازم در نقش آفرینی دولت محقق نمیشود و هم اینکه مسائل کشور وجه المصالحه زد وبندهای سیاسی پشت پرده میشود.
لذا با اینکه زمان زیادی از عمر دولت یازدهم باقی نمانده ولی این انتظارات کاملا به جا بوده و البته اکنون به صورت انباشته از دولت طلب میشود و چنانچه راهکار عملیاتی و البته ضربالعجلی در این زمینه اتخاذ نگردد متأسفانه نه تنها حس اعتماد بین دولت و مردم تقویت نمیشود بلکه با توجه به شعارهای لوکس و خوش آب و رنگ دولت، نوعی یأس و بدبینی در مورد بسیاری از آن وعدهها و مانیفستهای دولت ایجاد میشود که مسلما جبران آن هزینههای اجتماعی و سیاسی بمراتب زیانباری را بر کشور تحمیل میکند.
لذا به نظر میرسد همانگونه که نمیتوان هیچ جراحی را بدون یک متخصص بیهوشی آغاز نمود، ولی خوب مسلما عدم حضور و یا تأخیر بیش از حد خود جراح نیز میتواند عواقب جبران ناپذیر و یا پر ریسکی را به بیمار تحمیل کند. پس بهتر است که ابتدا نقشه راه و برنامههای جایگزین تدوین شده و سپس به حساسیت زدایی و آرام کردن فضا اقدام نمود. چرا که لالایی بدون داشتن برنامه پس از بیداری، بعدها بعنوان یک فریب تلقی شده و دیگر کارکردش را از دست خواهد داد.