رضا ساکي- روزنامه بهار: زاگرس مادر ایران، آبانبار ایران، سرشاخه رودخانههای ایران و جان ایران است. از این دستترکیبها و توصیفها درباره زاگرس زیاد شنیدهایم اما واقعا چه قدر زاگرس را میشناسیم؟ درباره این رشته کوه چه قدر آگاهی داریم؟ قاطعانه بگویم که نه فقط از ویژگیهای زاگرس آگاهی نداریم بلکه اطلاعاتمان هم از زاگرس کم است. یعنی گاه حتی از نام بردن چند قله، چند کوه، چند چشمه و چند رودخانه از زاگرس عاجزیم.
خبر نداشتن از ویژگیهای زاگرس مخصوص شهرنشینان شهرهای دور و یا مردم فلات مرکزی ایران نیست. در خود زاگرس هم بسیار کمند کسانی که بدانند زاگرس چیست و این آگاهی نداشتن از زاگرس باعث مرگ تدریجی این اقلیم منحصربهفرد شده است. این ندانستن و این بیسوادیِ زاگرسی سالیان درازی است که جنبه ملی پیدا کرده است. یعنی ملت به جای آن که از زاگرس بدانند از آن نمیدانند و نسبت به خبرهای زاگرس حساس نیستند. این نداشتن در دولتمردان و اهل سیاست هم هست. البته در میان آنها هستند کسانی که میدانند اما خود را به نادانی میزنند. این ندانستن عمومی درباره زاگرس، یعنی درباره مادر سپیدرود، دز، کرخه، کارون، زایندهرود و. . . باعث شده که زاگرس نتواند حق خود را از ملت ایران و دولتها طلب کند و ملت هم نسبت به وقایع زاگرس طوری واکنش نشان میدهند که انگار خبری درباره کویر لوت خوانده باشند.
میدانیم زاگرس سرزمین آبشارها، سرزمین کبک و سرزمین پلنگ است. گَهَر و زریوار دارد و دنا و زردکوه و اشترانکوه. میدانیم که بلوط در زاگرس هست. میدانیم زاگرس جنگل دارد و تنوعزیستی بینظیر. اما نه حال بد زریوار، نه خشک شدن چشمههای طاقبستان، نه وضع بد گَهَر، نه هیزم کردن بلوطها، نه سقز بنهها را کشیدن، نه آتش گرفتن کبیرکوه، نه با دبه برای مردم اشترانکوه آب بردن و نه از بین رفتن کوهپایههای زاگرس بر اثر کشاورزی، هیچ کدام در سطح ملی دغدغه نمیشود و فریاد وااسفا برایش بلند نمیشود. زاگرس در دورانهای اول و دوم زمینشناسی زیر اقیانوس تتیس بود اما در اواخر پلیوسن، عربستان از آفریقا جدا شد و به ایران فشار آورد که در نتیجه این فشار زاگرس به وجود آمد. و بعد در میوسن بر ارتفاع آن اضافه شد. دما در زاگرس بین 8 و 24 درجه سانتیگراد نوسان دارد اما فاصله بین بیشینه مطلق و کمینه مطلق آن به 50 و حداکثر به 74 درجه سانتیگراد میرسد. زاگرس سرزمین باران است. اغلب مناطق زاگرس متوسط بارش بالای 500 میلیمتر دارند اما مناطقی چون تنگ پنچ لرستان به هزار میلیمتر هم میرسد.
زاگرس سرزمین باران است اما متاسفانه در طول قرون متمادی به سبب شغل شبانی مردم این دیار خاک آن کوبیده شده است. امروزه که دوران سیل در زاگرس آغاز شده است به سبب همین کوبش است. زاگرس که بخش اعظم آن سراشیبی است خود به خود باعث روان شدن آبها در درهها میشود اما کوبیده شدن بهویژه در 50 سال اخیر باعث شده است که سیل مهمان همیشگی این دیار باشد. به جرات و بنا بر گزارشها و سفرهای میدانی عرض میکنم که بزرگترین مشکل زاگرس امروز یکی بز است و دیگری کشاورزی که درختان این اقلیم را قیچی کردهاند و فرصت نفس کشیدن و احیا به حیات گیاهی و جانوریاش نمیدهند. اگر فکری به حال دام و کشاورزی در زاگرس نکنیم، به گفته کارشناسان دستکم تا بیست سال دیگر دامنههای زاگرس را کاملا از دست خواهیم داد.
سالها پبش وقتی در نواحی دورافتاده زاگرس نمایندگی فروش نفت سفید دیدم متعجب شدم. یکی از بستگان که از کارکنان قدیمی شرکت نفت است گفت 40 سال قبل به این نتیجه رسیدند که عامل از بین رفتن جنگلهای زاگرس بزها و تهیه زغال است. به همین دلیل دستور دادند نفت سفید را در نقاط دورافتاده توزیع کنند تا از قطع درختان جلوگیری شود ولی حیف . . . (350651)