مرجان يگانه پرست- روزنامه بهار
قاچاق کالاهای فرهنگی به ویژه کپیهای پردهای یا اصلی فیلمهای سینمایی در این سال ها، یکی از معضلات اصلی بوده و در این کارزارآثار سینمایی موفق، رونق بخش بازارهای قاچاق شده است.
برای این معضل بارها توصیه و درخواست شده است و هنرمندان زیادی از مردم خواستهاند تا از خرید این کالاها خودداری کنند و به حقوق خالق اثر احترام بگذارند. در طی این سالها نه قاچاق فیلمها متوقف شده است و نه امید چندانی به کاهش رغبت عمومی و خرید محصولات قاچاق وجود دارد. اخیرا و در حواشی انتخابات 96، فیلم «گشت 2» به کارگردانی و تهیهکنندگی سعید سهیلی از بازارهای قاچاق سر درآورد. آن هم بعد از موفقیت در شکستن رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما. ساعد سهیلی، بازیگر و فرزند سازنده این فیلم مدعی شده است که کپی موجود، همان کپی ارائه شده به صدا و سیما جهت بازبینی است و سعید سهیلی هم در واکنش به این اتفاق و اعتراض به عدم امنیت شغلی، سخنان تندی مبنی بر آتش زدن کارت خانه سینما و توطئه گرانی که در پشت قاچاق فیلمها پنهان هستند، اظهار داشت. انجمن تهیهکنندگان خانه سینما هم در واکنش به این اتفاق و شائبه انتشار نسخه بازبینی صدا و سیما بیانیهای مبنی بر حضور سازنده در جلسه بازبینی منتشر کرد. گروه فرهنگ و هنر روزنامه «بهار» در جهت پیگیری این معضل فرهنگی با سید ضیاء هاشمی، رئیس هیات مدیره جامعه صنفی تهیه کنندگان گفتگو کرده است که در ادامه میخوانید.
***
چقدر صحت دارد که کپی قاچاق شده فیلم «گشت 2» همان کپی ارائه شده به صدا و سیما جهت بازبینی است؟
وقتی کپی اثری به عنوان اصالت اثر تحویل مرکزی میشود، حتما باید در حضور فرد انجام شود ولی انواع کپیهای دیجیتالی قابل کنترل نیستند و درنتیجه قابل اثبات هم نیست که کپی ارائه شده در بازار قاچاق، همان کپی بازبینی است. در نتیجه قانونی نمیشود این اتهام را پیگیری کرد زیرا معلوم نیست این اتفاق در جایی که این اثر کپی شده یا کسی که آن را به صدا و سیما تحویل داده رخ داده یا در استودیویی که صداگذاری شده است. در بسیاری از مراحل دیگر تولید، احتمال کپی برداری و قاچاق اثر وجود دارد. به قدر یقین نمیتوان این اتهام را دنبال کرد که کپی موجود از «گشت 2» همان کپی ارائه شده به صدا و سیما است. امنیت حفظ اثر سینمایی در همه مراحل تولید در معرض خطر است. برای همین تصمیم بر این شد که از این پس برای نمایش تیزر تلویزیونی، نمایندههای هر فیلم سینمایی، خودشان در جلسه حاضر شوند و کپی نمایش را ببرندو همین طور در ارشاد هم، نمونه بازبینی را به صورت DPCارائه دهند یا اگر قصد دارند فیلم را در اختیار ارشاد قرار دهند، حتما باید خود خالقان اثر حضور داشته باشند.
چرا هر از چند گاهی با قاچاق آثار سینمایی روبهرو میشویم و راهکاری برای مقابله با این معضل تمهید نمیشود؟
واقعیت این است که ما قانونی برای مبارزه با این معضل نداریم. اگر ما کسی را پیدا کنیم که قاچاق اثری را در دست داشته باشد، هیچ اقدام قانونی نمیتوانیم انجام بدهیم و هیچ راهکاری در قانون برای مقابله پیش بینی نشده است و حقوق مولف و مصنف هم شامل آن نمیشود. همه این موارد به ضعف قانونی موجود مرتبط است و قوه قضاییه نمیتواند در این مسئله همکاری کند و حتی اگر این دستگاه نسبت به این مسئله مجاب هم بشود و قاچاقچی مربوطه را دستگیر کنیم و به دادگاه بکشانیم هم باز راه به جایی نمیتوانیم ببریم زیرا دادگاه این مجرم را آزاد میکند. به راحتی. چون قانونی برای مقابله با این افراد تبیین نشده است و قاچاقچیها هم احتمالا با کسب پولهای فراوان از این راه، آدم های با نفوذی دارند که بتوانند از زیر بار این مشکل فرار کنند. مادامی که قانونی برای کنترل این معضل طراحی و تعیین نشود، ما نمیتوانیم کاری کنیم. متاسفانه در امر عرضه دیجیتال هنوز کم تجربه و تازه کاریم. پیش از ارائه آثار به مراکز مختلف میتوان آنها را کدگذاری کرد اما این کدگذاری ها، هزینه بالایی دارند و سوای از مراکز دولتی، دیگر مراکز امکان ارسال کدها وجود ندارد. جای خوشحالی است که فیلم «گشت 2» فروش قابل توجهی در اکران داشت ولی ممکن بود که هفته اول این مشکل پیش بیاید و در آن شرایط چه اقدامی میتوانستیم بکنیم؟ قاچاقچیها زمان را خوب شناخته بودند و دقیقا در زمان انتخابات که نیروهای انتظامات درگیر مقوله انتخابات بودند، اقدام به قاچاق این اثر کردند. در نهایت هم نمیتوانستیم قاچاقچی اصلی را پیدا کنیم که کپی این اثر را در بازار منتشر کرده است. در خارج از کشور، سرویسهای امنیتی قابل توجهی طراحی شده است و میتوانند اقدامات قانونی کنند و به راحتی از آمریکا یا اروپا به کشورهایی چون چین، هند و جنوب شرق آسیا، آثارشان را با امنیت کامل ایمیل میکنند ولی ما اینجا اگر هارد اصلی را با خودمان ببریم باز هم اطمینانی نداریم. ممکن است هاردمان را جابه جا کنند، کد مخصوص هم بگذاریم باز هم امکان تغییر تاریخ آن در سرور وجود دارد. خیلی گرفتاریهای متعددی در این مسیر پیشرو داریم.
یکی از کارگردانهای معتبر معتقد است که فیلمها وارد بازار قاچاق میشوند تا سریعتر صاحب اثر پای مذاکره با شبکه خانگی برود. به نظر شما این احتمال صحت دارد؟
همه این احتمالات مالی وجود دارند و نه میتوان این نکته را رد کرد و نه تایید. به نظرم این قضیه اهمیت دارد و پول در آن رد و بدل میشود که امکان خریدن هر کسی وجود دارد. البته ما هم بی احتیاطی کم نداریم وفیلم هایمان را با پیک به مراکز مختلف میفرستیم و هر بلایی ممکن است در طی این مسیر برای اثر مورد نظر پیش بیاید. یا حتی در استودیویی که کار میکنیم امکان دارد کسانی یا کارمندی باشد که کپی از کار به دست بیاورد. به هر حال هر احتمالی وجود دارد.
واکنش اخیر تهیه کنندگان خانه سینما قدمی در جهت صیانت از آثار سینمایی است اما در نهایت چطور ساز و کاری قانونی و رسمی برای مقابله با قاچاق فیلمها ممکن میشود؟
روز گذشته هیات مدیره خانه سینما برای رسیدگی به این مسئله جلسهای برگزار کرد تا راه حلی برای این معضل ارائه شود. ستاد صیانت از کالای فرهنگی که زیر نظر تهیهکنندگان خانه سینما فعالیت میکند و به طور مشخص آقای فرح بخش به طور گستردهای در حال مبارزه با قاچاق فیلمها هستند اما این اقدامات شامل جمع آوری محیطی و منطقهای کالاهای فرهنگی هستند. در صورتی که پیش از اقدام میدانی، پلیس فتا و مراکز قانونی مقل قوه قضاییه و مجلس باید به کمک مان بیایند چون مسئله پیشگیری در اولویت است. این یک امر ملی است و نیاز به اعلام آمادگی همه ارگانهاست. در اقدام اولیه با صدا و سیما و ارشاد مذاکره کردهایم تا افراد خودشان در جلسه بازبینی حضور داشته باشند و بعد از بازبینی آن را تحویل بگیرند. این اقدامات میتوانند کمی امنیت زا باشند ولی امنیت آثار در بسیاری از مراکز و پروسه تولید در معرض خطر است. مدتها است که قاچاقچیان فیلمها در کرج ظاهر میشوند و از آن شهر برنامهریزیها انجام میشود ولی ما تا بخواهیم از تهران برویم و با این گروهها برخورد کنیم، باید مراحل بسیاری را برای اخذ حکم بگذرانیم که این مراحل منجر به صرف هفتههای بسیار میشود و در نهایت نمیشود برخورد جدی انجام داد. در صورتی که مسئله مبارزه با قاچاق، مسئلهای سریعالسیر است و نیروهایی ویژه با احکامی قضایی را میطلبد که بتوانند سریعا اقدام کنند. مادامی که این شرایط مهیا نشود، باید شاهد قربانی شدن آثار و برباد رفتن سرمایه همکاران مان باشیم.
برای دست یافتن به یک بازوی قانونی و کارآمد نیاز به فعالیت صنفی و همچنین همکاری خانه سینما هستیم. این دو نهاد چگونه باید نهادهای قانونی را با خود همراه کنند؟ چرا حمایت از بخش خصوصی جدی نیست؟
در وزارت ارشاد، یک نهادی به عنوان ستاد صیانت از آثار سینمایی وجود دارد که طبق قانون میتواند اقداماتی انجام دهد و رئیس آن هم توسط وزیر ارشاد انتخاب میشود اما اختیارات آن ستاد هم محدود است. همه نهادهای موجود غیر از عملیات میدانی کار دیگری نمیتوانند بکنند. یعنی نظارت در امور و همکاری جدی پلیس فتا لازم است که در هر زمانی بتوانیم درخواست پیگیری داشته باشیم چون این نهاد به امر دیجیتال و جزییات مورد نیاز واقفند اما اولویت شان مسئله صیانت از آثار فرهنگی نیست و همکاری جدی هم صورت نگرفته است. در دادگاه هم همکاری جدی انجام نمیشود و وقتی فرد خاطی را به دادگاه میکشانیم، میگویند این فیلمها که قاچاق نیست، اینها مجوز نمایش دارند. در نتیجه با سطحیترین رفتار با دزدی کالای فرهنگی برخورد میکنند. در مواردی هم فیلمهای قاچاق شدهای که به دادگاه ارائه میکنیم از جایی سفارش میشوند و بازگردانده میشوند. همه نهادهای مرتبط از خانه سینما، ارشاد و سازمان سینمایی آمادهاند تا با این معضل مقابله کنند اما ما پشتوانه اجرایی نداریم! اقداماتی در تهران طی دو سال اخیر انجام دادهایم اما در شهرستانها نتوانستهایم پیش برویم. نه پلیس و نه دادگاه شهرستانها همکاری جدی با ما نکرده اند. این روند با این شیوه اجرایی سالها طول میکشد. مبارزه با قاچاق کالای فرهنگی یک عزم ملی میخواهد زیرا در امر دیجیتال میتوان با یک هارد، ده هزار فیلم و نسخه جابه جا کرد. تا نیروهای کمکی قانون گذار مثل قوه قضاییه و نیروهایی اجرایی مثل نیروی انتظامی در این مقوله همکاری نکنند، راه به جایی نخواهیم برد و بازی را به قاچاقچیها خواهیم باخت. کسانی که کار قاچاق انجام میدهند چه در بخش فرهنگ و چه در بخشهای دیگر، شرکایی قوی دارند که میتوانند هر کسی را بخرند.
به نظر میرسد بخشی از این مشکل، نپیوستن ایران به قانون کپی رایت باشد و در نتیجه بسیاری در این زمینه متضرر هستند. آیا در صورت اجرای قانون کپی رایت، ممکن بود کمتر این اتفاقات رخ بدهد؟
وقتی قوانین «برن» را نپذیریم، هیچ جای جهان هم ما را تایید نخواهند کرد. در نتیجه فیلمهای ما در سایتها و شبکههای ماهوارهای مختلف نمایش داده میشوند اما ما نمیتوانیم اقدام قانونی انجام بدهیم. برخی به غلط فکر میکنند باید بروند و اثرشان را در خارج از ایران کپی رایت کنند، در صورتی که این امتیاز قابل پیگرد نیست و باید حتما فرد در خارج از ایران سکونت داشته باشد. اگر ما قانون پیمان «برن» را بپذیریم، پلیس بین الملل مدافع ما خواهد بود در هر شرایطی میتوانیم شکایت مان را پیگیری کنیم. ما دستمان در همه زمینهها بسته است. در مملکت خودمان باختهایم چه برسد به دیگر ممالک. با شرایط موجود در مقابل قاچاقچیها دستمان را بالا بردهایم و اعلام تسلیم کرده ایم. اگر اصحاب رسانه کمک کنند، دولت و قوه قضاییه و البته نیروی انتظامی را وادار به همکاری کنند، میتوانیم در صیانت از آثار اقدامات جدی انجام بدهیم. باید کار ریشهای کرد و به حقوق فرهنگی جهانی احترام بگذاریم. تا مادامی که احترام نگذاریم و فرهنگ لازم فراهم نشود، حقوقمان تضییع میشود.