سجاد خداکرمی- روزنامه بهار
کارنامه گروه فشار در بیش از دو دهه اخیر و پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات روز به روز معدل بالاتری در اقدامات قانون شکنانه و ضد منافع ملی ثبت کرده است، کارنامهای که با اقدام آنها در روز قدس و توهین به رئیس جمهور و برخی دیگر از مقامات کشور بیش از گذشته به سیاهه شان افزود. البته در تمام دورانهای یکه تازی آنها برخی میگویند «خودسر» اند تا از نسبت دادن مستقیم شان به نهاد، گروه یا جناح سیاسی خاصی پرهیز کنند. گاهی هم هواداران سرشناسشان! به میدان میآیند و در لفافه یا مستقیم از آنان دفاع میکنند.
علی ربیعی، وزیر کار دولت یازدهم که سوابق امنیتی و حضور در شورای عالی امنیت ملی در کارنامه اش دیده میشود در تحلیلی قابل توجه در سازمان یافته بودن اتفاقات روز قدس اشاره میکند و میگوید: تجربه طولانی در مواجهه با اینگونه حوادث دارم. ماجرا در چند گام سامان میگیرد. اول اینکه باید گفت این افراد و اقدام آنها به هیچ عنوان خودجوش نیست و از متن طبیعی اجتماع راهپیمایان برنمیخیزد. کنشهای سیاسی اینگونه در مراسم ملی و مذهبی بزرگ، از متن طبیعت چنین مراسمی سامان نمیگیرد. جریانی سامانیافته از طرفی، محل ورود فرد مورد نظر به راهپیمایی و خروج آن را به دست میآورند. این افراد سامانیافته، به طور ثابت در آن مکان میمانند و به محض حضور فرد مورد نظر، شعارهای خود را میدهند. دوستان و همکاران من که شاهد این ماجرا بودهاند نقل کردهاند که عده زیادی از راهپیمایان به این افراد توجه نکردهاند و بخش دیگری هم به چنین شعارهایی واکنش نشان دادهاند. این مشاهدات، نظریه پیشگفته درباره خودجوش نبودن این اتفاق را تایید میکند.
اقدام اخیر گروه فشار کمتر از موارد پیشین مورد دفاع قرار گرفت اما چرخه انتقاد و حمایت از گروههای فشار سالهاست ادامه دارد. هرچند این چرخه در سالهای ریاستجمهوری محمود احمدینژاد در دولت نهم و دهم، کندتر از همیشه بود اما در بازه حضور روحانی بر سر مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران نیز تحرکات گروههای فشار ادامه داشته است و آخرین تیر آنها مقام ریاست جمهوری را هم زخمی کرد. با آنکه در اواخر دوران محمود احمدینژاد کمی از حضور آنها کاسته شده بود اما چند ماه پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، بار دیگر زمزمه بازگشت خودسرها به فضای سیاسی کشور شنیده شد و این روند در عرض سالهای زمامداری روحانی بر قوه مجریه بار دیگر شدت یافته است.
گروه فشار از فردای ریاست روحانی
مهر 92: حسن روحانی پس از بازگشت از سفر نیویورک در فرودگاه مهرآباد تهران در محوطه بیرونی پاویون ریاست جمهوری با استقبال جمعی از جوانان حامی مواضع هیات ایرانی در نیویورک مواجه شد. روحانی پس از گذشتن از حلقه هواداران در حالی که مخالفان وی در حال اقامه نماز بودند قصد عبور از مسیر کنار آنان را داشت که ناگهان مخالفان با ایستادن جلوی ماشین رئیس جمهور مانع از حرکت شدند و شعار مرگ بر آمریکا سر دادند. در این هنگام یکی از مخالفان کفش خود را به سمت خودرو روحانی پرتاب کرد که به کسی اصابت نکرد. در حالی که مخالفان مانع عبور ماشین رئیس جمهور شدند نیروی انتظامی تلاش کرد راه را برای عبور رئیس جمهور باز کند و در این میان چندین نفر جلوی ماشین به زمین خوردند که با هدایت نیروی انتظامی و توقف ماشین رئیس جمهور حادثهای پیش نیامد.
۱۸ اسفند ۹۳: علی مطهری که برای سخنرانی در یک همایش دانشجویی به شیراز رفته بود، هدف حمله مهاجمین قرار گرفت. او در این باره میگوید: بعدازظهر روز دوشنبه ۱۸ اسفند وارد فرودگاه شیراز شدم. طبق معمول چند تن از دانشجویان دعوتکننده به استقبال آمدند و از سالن فرودگاه خارج شدیم. دیدم آنها اصرار دارند که با یک تاکسی زردرنگ برویم. ظاهراً متوجه شده بودند که عدهای میخواهند آسیب برسانند، میخواستند خودروی ما شناسایی نشود. من متوجه ماجرا نبودم و در فکر مطالب سخنرانی بودم. حدود صد متر که جلو آمدیم، دیدم عدهای بین سی تا چهل نفر روبهروی ما هستند و یک نفر خود را روی کاپوت خودرو انداخت. راننده به هر زحمتی بود او را رد کرد ولی کمی جلوتر سنگ و آجر و گوجهفرنگی بود که به سمت ما میآمد. شیشه عقب و شیشههای دو طرف خودرو کاملا خرد و پودر شد و ذرات آن به سر و صورت و دست ما پاشید و برخی فرو رفت. گاز فلفل هم سلاح دیگر آنها بود که از نزدیک استفاده کردند و حدود یک دقیقه نفسم بند آمده بود. اگر یکی از آن ضربات آجر و سنگ به من اصابت کرده بود معلوم نبود که اکنون زنده بودم. ظاهرا به قصد کشتن یا ناقص کردن آمده بودند.
۲۲ بهمن ۱۳۹۵: راهپیمایی ۲۲ بهمن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در تهران، شاهد حاشیههایی بود که توهین به حسن روحانی رئیس جمهور، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و نوه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی از راه پخش نشریه و سر دادن شعار یکی از آنها بود. توزیع روزنامهای تحت عنوان عبرتها یکی از این نمونهها بود که در ستونهای مختلف آن بارها به دولت و هاشمی رفسنجانی توهین شده بود.
۲ تیر ۹۶ (راهپیمایی روز جهانی قدس) : جمعه گذشته در حالی که مردم روزهدار تهران فارغ از گروهبندیهای سیاسی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین به خیابانها آمده بودند، عدهای قلیل در اطراف رئیس جمهور حلقه زده و علیه وی شعارهایی چون مرگ بر منافق، مرگ بر آخوند آمریکایی و روحانی بنی صدر پیوندتان مبارک! سر دادند. همچنین در این مراسم اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و علی مطهری نائب رئیس دوم مجلس نیز از گزند توهینهای گروه فشار در امان نماندند.
اینها تنها بخشی از دهها رفتار غیر قانونی و نمونههایی از حوادثی است که از ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی تاکنون و از سوی گروه فشار و آن هم در برابر مقامات عالی کشور اتفاق افتاده، فشارهایی که یا منجر به درگیری شده و یا مراسمی را پیش از آغاز، لغو کرده است. اینها البته سیاهه تجمعات صرفاً اعتراضی برخی گروهها نیست، چرا که بر اساس اصل 27 قانون اساسی، تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است. همچنین سیاهه آنها در موضوعاتی چون مباحث برخورد با بدحجابان و یا موضوع حضور بانوان در ورزشگاهها که بی قانونی آنها را فریاد میکشد به جای خود جای بحث فراوان دارد.
البته بسیاری از این رفتارهای سازماندهی شده و ساختار شکنانه گروه فشار با اقدامات قضایی خاصی همراه نشده است جز مورد علی مطهری که روزهای گذشته خبر آمد از سوی قضات شیراز مورد رسیدگی قرار گرفت، در این مورد برای معدود بار مشخص شده است که عوامل حمله به نائب رئیس مجلس خودسر نبودهاند و سازمان یافته عمل کرده اند. در همین ارتباط وکیل علی مطهری پس از حمله و توهین به رئیس جمهور از در اختیار داشتن اسناد سازمان یافته بودن برخی توهینها خبرداد. مصطفیترک همدانی درباره توهین در حاشیه راهپیمایی روز قدس گفت: هنگامی که علی مطهری در اسفند ۹۳ در فرودگاه شیراز مورد اهانت و توهین قرار گرفت رسانههایی خاص از آن به عنوان اعتراض «خودجوش» و «مردمی» یاد کردند. اینک که پس از دو سال و نیم نه تنها در میان حمله کنندگان هیچ «مردمی» یافت نشده بلکه معلوم شد آنها و آمرانشان طی یک برنامه سازمان یافته (هر چند درونی و خودسرانه) از درون یک سازمان نظامی بودند که با قاطعیت دستگاه قضا محکوم و یا در حال محاکمهاند.
اسناد این ادعا که رسانههای وابستهشان حمله به مطهری را منتسب به مردم میکردند در دسترس هست و بنا بر نظر آقای مطهری فعلا منتشر نمیشود.
در مورد حمله و توهین به رئیس جمهور و دیگر مقامات هم حجتالاسلام محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور گفت: «قرار است دادستانی تهران و دادسرای تهران به این مساله ورود کند و وزارت کشور و نیروی انتظامی مستندات خود را ارائه دهند.» در همین راستا جعفری دولتآبادی دادستان تهران نیز حادثه روز قدس را جرم مشهود دانست و گفت: «دادستانی تهران مانند سایر مواردی که تکلیف قانونی دارد به موضوع ورود میکند. در رابطه با حادثه روز گذشته چون جرم مشهود بوده و در منظر ماموران اتفاق افتاده، پلیس مکلف به ارائه گزارش خود به دادستانی بوده است.» این اظهارات مقامات قضایی امید اینکه تکرار نتایج پرونده علی مطهری در شیراز در انتظار اقدامات گروه فشار در تهران قرار گیرد را افزایش داده است.
حاشیه بازی از حداد تا بقایی
اما آخرین مورد از اقدامات این گروه که چندان هم پاسخگوی ساختارشکنیها و اقدامات وحشت افکن فراقانونی خود نیستند در کنار واکنش هایی که این اقدامات را محکوم و نکوهش میکرد، با برخی واکنشهای جالب نیز همراه بود. نایب رئیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) در صحبت هایی که به نوعی کم اهمیت جلوه دادن اقدام دیروز گروههای فشار تعبیر شد، گفت: مردم حق دارند نسبت به برخی اظهار نظرات رئیسجمهور انتقاد داشته باشند اما باید نظرات خود را به دور از اهانت بیان کنند. غلامعلی حدادعادل همچنین در این صحبتها تلاش کرد این اقدام ساختار شکنانه را از دامن گروههای فشار پاک کند و فرض سازمان یافته بودن آن را برای تطهیر متهمین مورد توجه نزدیک به این جریانات تندرو در پیش گرفت و گفت: فرض سازمان یافته بودن این واقعه نیز غیرمنطقی است، زیرا کسی نمیداند که رئیسجمهور از چه نقطهای در جمع راهپیمایان حضور پیدا میکند.
یک سوی دیگر این واکنشهای جالب از سوی نزدیکان احمدی نژاد و حلقه انحرافی در برابر این حادثه بود؛ حمید بقایی یکی از اضلاع مثلث احمدی نژاد و مشایی بود که در کانال تلگرامی اش نوشت: آقای حسن روحانی رئیس جمهور محترم چشمانتان را باز کنید تا پر مبارک را بر سر تیر رها شده از کمان مشاهده کنید. شعارهایی که دامن خودتان را هم میگیرد!
مصطفی زرقونی از دیگر نزدیکان جریان انحرافی و کسانی چون مشایی و بقایی در کانال تلگرامی دولت بهار نوشت: تائید صلاحیت روحانی و علی مطهری و سایر اعضای خانواده با رضایت بزرگانِ اصولگرا و توسط شورای نگهبان صورت گرفته است. جماعت شعاری اگر حرف و اعتراضی داشتند به جای اینکه در کف خیابان فریاد بزنند و مردم را از سرنوشت مملکت نگران کنند، به ملاقات آیت الله جنتی و سایر اعضا رفته و اعتراض خود را آن جا مطرح و یا رئیس مجلس را متقاعد میکردند!
اما گذشته از واکنشهای جالب به اقدامات ساختار شکنانه گروه فشار وهمراهی در لفافه برخی دلواپسان با آنها، باز هم سکوت معنا دار برخی روزنامههای جریان اصولگرای تندرو در فردای حادثه نیز جالب توجه بود. روزنامه هایی چون کیهان و وطن امروز بی تفاوت از کنار این موضوع گذر کردند، در حالی که روز قدسی را در چند سال گذشته میتوان سراغ گرفت که آنها در برابر رفتاری با نتایجی چون رفتار روز جمعه گروه فشار ماهها و روزها فریاد زدند و حتی پا را فراتر گذاشته و بسیاری را به تیر اتهامهای ناروا نواختند.