امید پور عزیز
این روزها و به فراخور موقعیت و مراسم مذهبى همنشینىهاى بعضا تابوشکنانهایى بین برخى از سیاسیون مملکت رخ مىدهد که بازار حدس و گمانها و سیاستخوانى آنها را داغتر کرده است. اما در تحلیل و موشکافى این همنشینىها توجه به نکاتى چند حائز اهمیت است. اولا بنظر میرسد ریشه اصلى این هم نشینىها از رسومات مذهبیون و علماى دینى نشأت گرفته باشد و از آنجا که اغلب سیاسیون حاضر در عرصه فعلى کشور به نوعى ریشه در فرهنگ آخوندزادگى داشته و یا از ارادتمندان این طیف میباشند چندان هم این رسومات نامأنوس بنظر نمى رسد. اما شاید این همنشینىها از زمانى بیشتر مورد توجه قرار گرفتند که تکنولوژى بشر پیشرفت کرده و دیپلماسى سنتى-مذهبى بر لنز دوربینها نقش بست و بار تبلیغاتى گستردهترى نیز یافته است. احتمالا در گذشته فقط نزدیکان این چهرههای مذهبى-سیاسى نظاره گر این همنشینىها بوده و استراتژى خویش را براساس این رایزنىها و مصافحههاى مذهبى-سنتى تنظیم میکردند. ولى اینکه عملا در این همنشینىها چه حرف هایى ردو بدل شده و چه بده بستان هایى صورت میگرفته، احتمالا جزء اسرار باقى میماند و عموم مردم چندان از جزئیات این دیپلماسىها خبردار نمى شدند.
اما اکنون که این لحظات به واسطه شکاردوربینها تماشاگران بمراتب بیشترى پیدا کرده اند، بازهم کمافى السابق جزئیات دیالوگها و مراودات در خفا باقى میماند. اماحدسیات و شایعات بعد از این جلوسهای بحث برانگیز بمراتب بیشتر و پیچیدهتر شده است. یکى از نمونههای حاشیه ساز و اخیر این هم نشینىها مربوط به هم نشینى رئیس مجلس فعلى با رئیس جمهور سابق به اصطلاح ممنوع التصویر کشور میباشد، که باعث شد حدسیات و حواشى زیادى حول و حوش آن ایجاد شود. از آنجا که این قبیل سیاست ورزىها در کشور ما مسبوق سابقه بوده است شاید چنین برداشتها و تحلیل هایى نیز چندان غلوآمیز نباشد اما مهمترین عارضه چنین سیاست ورزى هایى، نوع زیست سیاسى در لفافه و نه چندان عیان سیاستمداران ما میباشد. البته سیاست ورزى اساسا امرى رازآلود و پرپیچ و خم است ولى وقتى با چنین اعمال و مراوداتى بر پیچیدگى و تأویل پذیرى آن افزوده میشود، شاید در نهایت منجر به نوعى بى اعتمادى و دوگانگى در سطح جامعه نسبت به امر سیاست شود.
وقتى این قبیل سیاستورزىها را در قیاس با مناسبات احزاب در کشورهاى دموکراتیک جهان قرار میدهیم، احتمالا چندان هم خوشایند نخواهد بود. مردم وقتى احساس میکنند که در هزارتوهاى سیاسى سرگردان شدهاند عملا نسبت به همه مصادیق امر سیاسى بدگمان شده و متأسفانه فاصله سیاستمداران را از خود دورتر و دورتر احساس میکنند. در واقع وقتى که صراحت لهجه در شعارها افزونتر و در راهکارها و استنتاج مستتر میشود ضمن زایل شدن دموکراسى، اعتماد عمومى نیز به متاعى دست نیافتنى بدل میشود. مردمى که ناخودآگاه شاهد تغییر لحن و عدم تطابق عین به عین قول و عمل سیاستمدارانى که در انتخابات اخیر به آنها اعتماد نسبى نموده اند، میباشند و در قاب دوربینها برخى تناقضات را مشاهده میکنند، دقیقا به همان میزان که سرخورده شده و تخم بى اعتمادى در باورشان کاشته میشود، ما از دموکراسى و شفافیت فاصله میگیریم. مردم انتظار دارند که بعدها دچار این تصور نشوند که دوئلهای نفسگیر انتخاباتى و میدانى سیاستمداران جنگ زرگرى بوده است.
الفاظى چون فصل الخطاب بودن، مصلحتسنجىهای غیر منطقى و عدول از مدعاهاى سیاسى مقطعى، اساسا نشانههای خوبى را در جامعه و در باور عمومى بهمراه نخواهد داشت. لذا توجه مضاعف به گفتار و کردار و مشى سیاسى و اجتماعى نه تنها یک اصل اصولى، بلکه یک مسئولیت دموکراتیک نیز میباشد. براى مردم قابل پذیرش نیست که با شدت و حدت رویههای شهردارى که بیش از یک دهه بر پایتخت حکم رانده به نقد کشیده میشود، از سویى برخى سخن از وزیر شدن او به میان میآورند. سیاستمداران ما باید بپذیرند که در عصر مدرن امروز دیگر سیاست محفلى و ریش سفیدى جوابگو نیست. در حقیقت یکى از دلایل شکل گیرى احزاب سیاسى در دموکراسىهای مدرن از میان برداشتن این رفاقت ها، این لبخندهاى تفسیربردار و این همنشینىهای شک برانگیز میباشد.
مورد توجه میباشد که اصلاح طلب میباشد
بی شک جامعه ایران چه بخواهند و چه نخواهند مسیر اصلاحات را طی خواهد کرد . جوامع بشری به فراخور زمان
روند اصلاحات را در درون خودشان شکل دادن..... (355742)