روزنامه بهار: با خواندن شماره روز گذشته روزنامه کیهان که پس از دو روز توقیف منتشر شد، شاهد نوعی عقدهگشایی علیه دولت هستیم. کیهانیها که به با حکم دادستانی به دلیل تیتری که از نگاه تصمیمگیران علیه امنیت ملی کشور بوده است تنها دو روز توقیف شدند، پس از این استراحت دو روزه با مطالبی بر روی دکههای مطبوعات آمدند که برای توصیف آن واژهای جز وقاحت به ذهن نمیرسد. در مطالب منتشر شده در این شماره شاهد تقلیل شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان نهادی فراقوهای و حکم دادستانی به عنوان نهادی ذیل دستگاه قضایی به انتقادناپذیری دولت روحانی هستیم!این که توقیف کیهان اقدام درستی بوده است یا خیر در اینجا محل بحث نیست و آنچه موضوع این نوشتار است مقایسهای بین رفتارهای اصولگرایان و اصلاحطلبان در مواقعی است که دچار محدودیتهایی میشوند.
با نگاهی به فضای سیاسی و رسانهای کشور در چند دهه اخیر شاهد آن هستیم که جریان اصلاحات چه در ساحت سیاسی و چه در حوزه رسانهای در بسیاری از اوقات دچار محدودیتهای فراوانی شدهاند. از توقیف فلهای مطبوعات تا ردصلاحیتهای گسترده نمایندگان مردم در مجلس ششم، از حذف منتخبان مردم همچون مینو خالقی و سپنتا نیکنام پس از انتخاب شدن تا فشارهای شدید در دوران تلخ حوادث۸۸، از ایجاد محدودیتهای فراوان برای بزرگان سیاسی و مذهبی این جریان تا بی صلاحیت اعلام کردن مرحوم هاشمی رفسنجانی که یکی از بنیانگذاران نظام و رهبران انقلاب بوده است.نوع مواجهه اصلاحطلبان با تمامی این فشارها و محدودیتها مواجههای از جنس نجابت بوده است. آنان همواره بر اجرای قانون اساسی تاکید داشتهاند و اگر اعتراضی هم بر رویههای نادرست مطرح کرده و میکنند ناظر بر همین میثاق ملی است. حال این رفتار جریان اصلاحطلبی را با آنچه از احمدینژاد و یارانش در سالهای اخیر و روزنامه کیهان و همراهانش در روزهای اخیر دیدهایم مقایسه کنید.رفتارهایی که نشانگر آن است که اگر تنها درصد اندکی از محدودیتها و فشارهایی که علیه جریان میانهرو اعمال شده و میشود شامل حال تندروها هم بشود این مدعیان ارزشها و انقلاب به مقابله صریح و علنی با نظام سیاسی و نهادهای حاکمیتی هم خواهند رسید!