میگل هشترودی- روزنامه بهار
خشونت در جامعه امروز ما موضوعی غیر قابل انکار است و آن را ميتوان در همه ابعاد جامعه، از رانندگی گرفته تا خرید و غیره حس کرد. اینکه مردم به دنبال دلیل برای پرخاش ميگردند و منتظرند که کاری برخلاف میلشان انجام شود تا انواع و اقسام کلمات رکیک و ناشایست را روانه یکدیگر کنند نشان از همان خشم درونی دارد که این روزها گریبانگیر جامعه است اما عده ای راه حل بهتری برای ابراز این همه خشم و عصبانیت خود دارند و آن چیزی نیست جز حمله به افراد مشهور در فضای مجازی! اگرچه معمولا این حملات با فحش و ناسزا همراه است اما گاهی هم پیش ميآید که کاربران فضای مجازی برای ابراز خواسته ای به پیج شخصی حمله ور ميشوند و طی چند ساعت پیج آن شخص پر ميشود از کامنت هایی به زبان فارسی یا انگلیسی که گاها با جوک و بگو و مگو نیز همراه است اما آیا تا به حال به این فکر کرده ایم که این بگو و بخند ها، فحشها و ناسزاها و حتی درخواستهاي نا به جا چه بر سر فرهنگ ما ایرانیان ميآورد و دید سایر کشورها را چگونه نسبت به ایران و ایرانی تغییر ميدهد؟
هجومی بدتر از حملات سایبری
اوباما، کلینتون، ترامپ، شکیرا، مسی، دکاپریو،امینم، کریستین رونالدو، پایت و خیلی از فوتبالیستها و بازیگران مشهور اروپایی و امریکایی بارها و بارها مورد هجوم ایرانیها به صفحات شخصی خود در فضای مجازی خود قرار گرفتهاند. علاوه بر اینها بازیگران ترک و ایرانی و مجریهاي تلوزیون و فوتبالیستهاي وطنی هم از این هجومها در امان نماندهاند. کافی است جمله « توهین در فضای مجازی» را در گوگل سرچ کنید آن وقت است که با لیست بلند بالایی از توهینها و حملات ایرانیها در فضای مجازی روبه رو ميشوید به نحوی که ویکی پدیا برای این موضوع صفحه مشخصی درست کرده و لیست بلند بالای این توهینها را تمام و کمال در آن ذکر کرده است.
پیشتر هنگام پیروزی تیم والیبال ایران برخی از کاربران ایرانی به صفحه «ایوان زایتسف»، بازیکن روسیالاصل و شماره 9 والیبال ایتالیا حمله کرده و اعتراضات خود را در این صفحه به ثبت رساندند زیرا او از ایران 19 امتیاز گرفته بود؛ البته زایتسف هم در پاسخ به این رفتار کاربران ایرانی نوشت: «متأسفم که بزرگترین تفریح ایرانیان، توهین به دیگران است.»
چندی قبل نیز دختر باراک اوباما به خاطر هجوم کاربران ایرانی به صفحه اینستاگرامش و برای رهایی از کامنتهای مزاحم صفحه خود را پرایوت کرد؛ البته پس از آنکه برخی از ایرانیان پیامهای عذرخواهی خود را برای این دختر جوان به صورت دایرکت ارسال کردند. مالیا اوباما در اینستاگرامش نوشت: «شما میتوانید فردی را هیچ وقت نبخشید، بسیاری از مردم در این جهان فقیرند چون تنها چیزی که دارند پول است. من فهمیدم که ایرانیان افراد بسیار خوبی هستند چون آنها از من عذرخواهی کردند و من پذیرفتم.» همین چند وقت پیش بود که طی سخنرانی ترامپ و اشتباه او برای به کار بردن لفظ خلیج عربی، کاربران ایرانی به صفحه شخصی او هجوم بردند و انواع و اقسام کلمات رکیک را به زبان فارسی درکامنتها نوشتند. شاهکار تازه ایرانیها هم یکشنبه شب رقم خورد وقتی به پیج اینستاگرام ماریا کوماندنایا مجری قرعه کشی جام جهانی هجوم بردند و به زبان فارسی و انگلیسی از او در خواست کردند که لباس پوشیده بپوشد تا تلویزیون مجبور به حذف برنامه قرعه کشی جام جهانی نباشد! شاید در نگاه اول این موضوع یک درخواست ساده از یک مجری تلویزیون به نظر برسد اما وقتی به کامنتها دقت ميکنی متوجه نگاه طنز گونه و در برخی از موارد توهین نهفته در کامنتها ميشوی!
زندگی همچنان در دنیای مجازی ادامه دارد
زندگی از نوع مجازیاش در ایران هر روز ابعاد اجتماعی تازهتری پیدا میکند. با وجود فرصتهایی که شبکههای اجتماعی و رسانههای جدید برای جامعه ایران به همراه آوردهاند، از سوی دیگر بازنمایی بخشی از بدفرهنگیها در همین فضای مجازی شکلی از آسیبهای نوپدید اجتماعی را به نمایش گذاشته است. جامعهشناسان میگویند که آنچه در فضای مجازی میگذرد و ازجمله رفتارهای خشن کلامی که در سالهای اخیر و در مقاطع زمانی مختلف تکرار شده بازنمایی بخشی از آشفتگی و بینظمیهای جامعه است. جامعهای که از سویی شاید حساسیتش را به کاربرد الفاظ رکیک و بددهنی از دست داده و از سوی دیگر در فضای مجازی احساس امنیت بیشتری میکند که با استفاده از نام و نشان جعلی عقدهگشایی کند و خشونت، کینه و نفرت را به اشتراک بگذارد. مهم نیست کاربری که این گونه مخالفتاش را نشان میدهد، پیج اصلی یا تقلبی داشته باشد؛ مهم این است که یک فرد حقیقی پشت آن صفحه حضور دارد و تنها راهی و شاید جایی که برای ابراز عقایدش پیدا کرده است، همین شبکههای مجازی است. تصور اینکه این افراد عصبانی که عموماً شبها در شبکههای اجتماعی و در صفحات شخصی افراد مشهور فعال هستند، در زندگی واقعی چگونه هستند جالب و حتی گاهی ترسناک است. بسیاری از ما که در زندگی واقعیمان فرصت یا شهامت ابراز عقیده نداشتهایم؛ اما امروز به برکت حضور فضای مجازی این فرصت را داریم، ولی برخی از ما نمیتوانیم به درستی از آن استفاده کنیم. نمونه بارز این اتفاق، حمله به پیج لیونل مسی بعد از مشخص شدن قرعه رقابتهای جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ و هم گروه شدن با آرژانتین در این رقابتها بود که صفحه فیسبوک مسی مورد هجوم بیش از ۳۰ هزار کامنت توهینآمیز به زبان فارسی قرار گرفت. یا زمانی که در پی درگذشت مرتضی پاشایی، گروهی از هواداران او برای تسلیت نگفتن هانیه توسلی در اینستاگرام به او اعتراض کردند. تا به حال حتی کارلوس کیروش، زایتسف (ستاره تیم ملی والیبال ایتالیا) نیز از این توهینها بینصیب نماندهاند. در یکی از بازیهاي جهانی تیم ملی، مردم در یک شب قربان صدقه علیرضا حقیقی دروازه بان تیم ملی رفتد و درست شب بعد، صفحه شخصیاش را از فحش منفجر کردند. چنانكه این دروازهبان با تاکید بر اینکه دیگر صفحهای نخواهد داشت نوشت: « مرسی از فحشهایی که به پدر و مادر بی گناهم دادین».
مجرمان دنیای واقعی در دنیای مجازی آزادند
فحاشی و استفاده از کلمات رکیک جرم است و افرادی که مورد توهین قرار میگیرند، میتوانند اعاده حیثیت کنند و فرد توهین کننده را مورد پیگرد قانونی و حقوقی قرار دهند. این جرم بر حسب مورد، مجازات هایی برابر با یک ماه تا یک سال حبس و 74 ضربه شلاق دارد. با این حال اهانت در فضای مجازی چندان قابل پیگیری نیست و مردم حمله به صفحه شخصی افراد را نه به عنوان جرم که به عنوان تفریح ميشناسند. در اغلب کشورها با این متخلفان برخوردهای قانونی سختگیرانه ای اعمال میشود. این در حالی است که در کشور ما به دلیل ضعف قوانین تعرض و تهدید حریمهاي شخصی افراد، اجرایی نشدن بهموقع قانونهای اتخاذ شده وعدم برخوردهای سختگیرانه به کرات شاهد تکرار این نوع جرایم در فضای مجازی هستیم. الگوی غلط مهم ترین مسئله ای است که طی این حملات ميتوان به آن اشاره کرد. عدم رعایت اصول نزاکت از جانب برخی شخصیتهای عالی رتبه اجتماعی و سیاسی و همچنین استفاده ازادبیات سخیف و کوچه و خیابانی، یکی از دلایلی است که امروز مردم به خود اجازه چنین رفتارهایی را میدهند. این رفتارها را بیش تر در دولتهای نهم و دهم شاهد بودیم و بازتاب آن حتی پس از پایان کار این دولتها نيز ادامه دارد. علیرضا فرقانی، یکی از مدیران سابق دولت احمدی نژاد بود که در وبلاگش به دو نسخه فارسی و انگلیسی، تهدید تجاوز به دختر اوباما در صورت حمله به سوریه را بازتاب داد. او با این جمله شروع کرده بود: «خدا کنه آمریکا به سوریه حمله کنه» و بعد چنین تهدیدی را مطرح کرده بود. این جوان 30 ساله که در 28 سالگی به سمت بخشداری کیش رسیده بود، تهدیدهای بیشتری را یادآور شده بود: «ظرف 21 ساعت یک نفر از خانواده تمامی وزرا، سفرا و فرماندهان نظامی آمریکا در سراسر جهان ربوده خواهد شد... در 18 ساعت بعدی، فیلم قطع عضو آنان در معرض دید همگان گذاشته خواهد شد... ». ما برای گذر از این دوران حاد که فشارهاي روحی بر افراد غلبه کرده و بیش از هر زمانی آنها را به سمت ابراز خشونت سوق ميدهد و با وجود الگوهای بدی که سالها همراه مردم بوده و قبح خشونتهاي کلامی را برای مردم ریخته اند، باید به دنبال الگوهای سیاسی اجتماعی، با ادبیات درست باشیم و سعی کنیم با ایجاد تفریحات مناسب، اشتغال و امید به زندگی برای جوانان از این گونه فشارها کاسته و آرامش برای آنها ایجاد کنیم چون با ادامه این روند بدون شک بازنده حقیقی همین جوانانی هستند که امروز پرخاش را در فضای مجازی تجربه میکنند. و از یاد نبریم، کشوری که مسئولیتهای مهم آن را سالها عده ای با تفكرات خطرناك در دست داشتهاند، خطرناكپرور خواهد بود.