گروه سياسي: قائم مقام حزب اعتماد ملی معتقد است، ادبیات روحانی همچون ادبیات خاتمی از جاذبه و منطق بالایی برخوردار است.
رسول منتجبنیا در گفتوگو با ایلنا،دستاورد سفر رئیسجمهور به نیویورک را مثبت ارزیابی کرد و گفت: با توجه به اینکه در 8 سال گذشته ما شاهد نوعی ادبیات غیرمتعارف در سفرهای خارجی اکثر مقامات دولتی بودیم و همین مسئله موجب مخدوش شدن حیثیت جمهوری اسلامی در جهان شده بود به نظر میرسد ادبیات آقای روحانی کاملاً قابل قبول و جهان پسند بود چرا که با عرف دیپلماسی و پروتکلهای مورد توجه دولتها انطباق داشت.
وی با بیان اینکه اظهارات دکتر روحانی برای افکار عمومی جهان جاذبه داشت، عنوان کرد: وی بدون اینکه حمله مستقیم به دیگر کشورها در بیانات خود داشته باشد و اظهاراتش حالت گزنده به خود بگیرد به شکل منطقی و مستدل مواضع روشن جمهوری اسلامی را در بحثهای خود مطرح کرد به گونهای که مورد تحسین بسیاری از مقامات خارجی و تحلیلگران و خبرنگاران مختلف قرار گرفت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تشبیه ادبیات روحانی به ادبیات سید محمد خاتمی عنوان کرد: آقای خاتمی نیز ادبیات به روز و جذابی داشت که نه سیاستمداران میتوانستند آن را نقد کنند و نه اینکه در افکار عمومی جهان حالت دافعه داشت. آقای روحانی نیز مشابه سید محمد خاتمی همین ادبیات را به کار برد.
وی با اشاره به اینکه توصیه رهبری انقلاب به "نرمش قهرمانانه" موجب موفقیت دولت در عرصه دیپلماسی شد به گونهای كه ما نوعی انعطاف منطقی در موضعگیریها را شاهد بودیم عنوان کرد: در ملاقات وزیر خارجه ایران با وزرای خارجه آمریکا و انگلیس و همچنین در مذاکرهای تلفنی با اوباما رئیسجمهور امریکا، این انعطاف قابل قبول کاملاً مشهود بود و نشان داد که جمهوری اسلامی ایران میخواهد فصل جدیدی را در روابط بینالملل بگشاید و با نگاه تازهای به مسائل بنگرد.
منتجبنیا افزود: در مجموع من معتقدم سفر نیویورک سفر پرباری بود و پیامهای مختلفی برای جهان داشت که میتواند در بسیاری از زمینهها مؤثر واقع شود. از همه مهمتر اینکه تصمیمگیریها و نگاه مسئولان در سازمان ملل، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت میتواند متأثر از همین منطق جدید باشد.
وی درخصوص انتقادات تند برخی افراطیون نسبت به مواضع دکتر روحانی در سفر نیویورک نیز خاطر نشان کرد: افرادی که در برابر این نوع گفتمان روحانی برآشفته میشوند و مواضع منفی از خود نشان میدهند دو دسته هستند که گاهی نیز این دو گروه در یکدیگر ادغام میشوند اول کسانی هستند که اساساً دارای اندیشه افراطی و تهاجمی هستند و حیات خود را در دعواها میبینند و گمان میکنند جمهوری اسلامی باید همواره در حال جنگ و مبارزه باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: این عده که با آرامش مخالفند همواره به دنبال ساختن دشمنی فرضی هستند و دنیا را یک جبهه جنگ فرض میکنند که در آن خبری از صلح و سازش نیست در حالی که این یک اندیشه انحرافی است که در طول تاریخ همواره وجود داشته و عدهای همیشه و اساساً با لبخند مردم مخالف هستند. این عده به نام اندیشههای سیاسی دیدگاههای خود را مطرح میکنند که بنده آنها را خوارج دوران خودمان میدانم که کاملاً از مسیر اسلام فاصله گرفته و دین و مسلکی انحرافی اتخاذ کردهاند.
وی با اشاره به افراطیون گروه دوم نیز گفت: این عده در سایه اندیشه انحرافی گروه اول به دنبال منافع مادی خود هستند و جزو افرادیاند که میخواهند همواره از آب گلآلود ماهی بگیرند چرا که در صورت وجود صلح و آرامش نمیتوانند اختلاس، سوءاستفاده و دلالی خود را بویژه در عرصه بینالمللی داشته باشند بنابراین همواره به دنبال این هستند که روابط ایران با سایر کشورها دچار تنش شود و خود واسطه تجاری جمهوری اسلامی باشند تا ثروتهای میلیاردی به جیب بزنند.
قائممقام حزب اعتماد ملی با بیان اینکه این دو گروه افراطی با هرگونه ندای صلحطلبانه مخالف هستند، گفت: این افراد همواره میخواهند کسانی روی کار بیایند که مثل گذشته با مواضع غیرمنطقی جهان را علیه اسلام و جمهوری اسلامی برانگیزنند چه بسا که مخالفین مواضع دکتر روحانی از هر دو دسته این افراطیون باشند.
وی افزود: راهحل برخورد با چنین افرادی این است که مسئولان جمهوری اسلامی مواضع شفاف و روشن اعتدالی خود را اعلام کنند و چهره این افراد تندرو را برای مردم افشا نمایند تا بتوان به راحتی مواضع آنها را به چالش کشید. وقتی مسئولان عالیرتبه کشور علیه چنین افرادی موضع بگیرند این افراد دیگر به خود اجازه تخریب دیگران را نمیدهند.