به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۰۱:۵۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۷ ساعت ۱۲:۳۳
کد مطلب : ۲۱۵۳۸۰

برنامه‌های مذهبی كشور، مناسکی شده است

برنامه‌های مذهبی كشور، مناسکی شده است
گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: اين روزها مداحان توي بورس هستند. يكي از آنان حكايتي را تعريف مي‌كند كه به تصور خيلي‌ها توهين به امام و حضرت فاطمه(س) بود هر چند گمان نمي‌كنم كه توهين بود، ولي مشكل اين بود كه اگر كس ديگري جز خودشان شبيه آن را مي‌گفتند فوري با چنان برخوردي مواجه مي‌شدند كه نگو و نپرس. همچنان كه اگر خودشان امام زمان را مستمسك هر كاري قرار دهند كسي حق اعتراض به آنان ندارد، ولي كافي است كه ديگران خارج از حلقه اين گروه ادعاي ارتباطي كنند...فوري با اتهام كلاهبرداري مواجه مي‌شوند. مداح ديگر مسائل فلسفي و رديه عليه مدرنيته را با نواي روضه‌خواني به خورد مخاطبان قرار مي‌دهد. پيش‌تر نيز براي اولين بار در انتخابات ليست دادند و به‌طور آشكاري وارد ميدان سياست شدند. خلاصه در عرصه دين و مذهب، دور، دورِ مداحان است. پرسشي كه مي‌تواند مطرح شود اين است كه چه عاملي موجب چنين تحولي شده است؟ پيش از انقلاب و در دهه اول آن چنين وضعي نبود و پيام دين از طريق علما و سخنرانان منتقل مي‌شد و در چارچوب يك مجموعه از گزاره‌هاي منطقي و كلامي و فلسفي يا نصايح اخلاقي به معرفي دين مي‌پرداختند و در برخي از موارد نيز در پايان برنامه ذكر مصيبتي مي‌كردند و روضه‌اي مي‌خواندند كه معمولا چند دقيقه بيشتر طول نمي‌كشيد.در بيشتر موارد نيز شخص سخنران اين وظيفه را عهده‌دار بود و به ندرت به مداحان اجازه چنين كاري را مي‌دادند. مداحان بيشتر در جلسات روضه‌خواني محدود محلي و بانوان فعاليت مي‌كردند. پس چه عواملي موجب اين تحول شده است؟ عوامل گوناگوني وجود دارد. پايين آمدن سطح خطبا و ناكارآمدي سخنرانان در پاسخ به پرسش‌هاي روز و حل مسائل جاري كشور كه حكومت به نام دين عهده‌دار آن است، زمينه را براي پرداختن به وجه مناسكي دين و پررنگ شدن مداحان فراهم كرده است. با اين وجود به نظر من مهم‌ترين عامل موثر بر اين تحول، رسانه است.

چرا رسانه نقش اصلي را در اين تحول دارد؟ دهه اول انقلاب عموم برنامه‌هاي ديني تلويزيون مبتني بر سخنراني يا آموزش‌هاي ديني بود. عموما يك روحاني بالاي منبر يا در بيشتر موارد در استوديو مي‌نشست و موضوعي را مورد بحث قرار مي‌داد. همان زمان گفته مي‌شد كه اين نوع برنامه‌ها تطبيقي با الزامات رسانه تلويزيون ندارد.در بهترين حالت هم برنامه آقاي قرائتي بود كه كمتر عمق محتوايي داشت، بيشتر مي‌كوشيد از طريق تمثيل و داستان و برخي مفاهيم اخلاقي، منظور خود را منتقل كند. تا هنگامي كه رسانه رسمي به‌ طور كامل انحصاري بود و حتي درون صدا و سيما نيز رقابت نبود و يكي دو شبكه بود، مي‌شد اين برنامه‌ها را منتشر كرد ولي از هنگامي كه در مرحله اول رقابتي ميان شبكه‌هاي صدا و سيما صورت گرفت و سپس رسانه‌هاي خارج از اين ميدان وارد بازار شدند، توليد برنامه‌هايي كه با الزامات رسانه تصويري هماهنگ باشد، بيشتر شد. از اين رو برنامه‌هاي مذهبي به سوي مناسك كه ماهيت تصويري و نمايشي دارند گرايش پيدا كردند. برنامه‌هايي كه زواياي غيرگفتاري آن برجسته‌تر است. از جمله مشاركت و واكنش‌هاي حاضران، موسيقي، آواز، هيجانات و تمامي مولفه‌هاي تصويري در آن وجود دارد و مطلوب مخاطب و بيننده است. تصاويري كه مي‌تواند آهنگين و جذاب باشند. چه سينه‌زني بسيار جذاب هيات مشهور يزدي‌ها باشد و چه برنامه‌هاي روضه‌خواني مداحان مشهور تهراني. جالب‌ترين بخش اين تحول در نزديكي سبك موسيقايي تعدادي از مداحي‌ها بود كه تا حدودي به سبك‌هاي موسيقي برخي خوانندگان پاپ و... نزديك شد و مداحي را از سبك سنتي آن خارج كرد و شيوه جديدي را عرضه كرد.
 
كاركرد مناسك در الگوي دينداري سال‌هاي اخير جانشين وعظ و كلام و... شد ولي مهم‌ترين نكته اين تحول، تغيير موضوعات تبليغ ديني متناسب با اين تحول است. در گذشته موضوعات انتزاعي و عملي از جمله توحيد و عدالت و اخلاق و موارد مهم و مشابه محور تبليغ و معرفي دين بود، ولي با مناسكي شدن دين موضوعات ديگري مثل عاشورا و غيبت اهميت بيشتري يافتند. البته اين موضوعات در گذشته هم بودند، ولي جزييات آنها تغيير كرد. در گذشته بيشتر فلسفه عاشورا و غيبت مساله دين و تبليغ ديني بود.ولي در ساختار جديد مناسكي، آنچه به الزامات نگاه تصويري نزديك است در اولويت قرار گرفت ولي مهم‌ترين تفاوت، مخدوش شدن حقيقت و مجاز در اين ماجرا بود. در اين شيوه و روش تبليغ، حقيقت به خودي خود مساله نبود، بايد صحنه‌آرايي و تصويرپردازي جذاب شود چه با حقيقت و چه با مجاز. لذا خواب و حكايت‌هاي عوامانه و داستان‌هاي ساختگي با حقيقت مخدوش شد و سره از ناسره ناشناخته ماند و اين وضعي است كه جامعه ما در حال حاضر با تبليغ ديني مواجه است.
برچسب ها: عباس عبدی