گروه جامعه: عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس معتقد است: علیرغم این که سالها صحبت از آموزش از راه دور و برگزاری دورههای مجازی میشد، تدریس آنلاین در دوره شیوع کرونا، یک تجربه ناموفق بود.زیرا زیرساختهای دانشگاههایی که تاکید داشتند حتما برای آموزش از سیستم دانشگاه استفاده شود، "ضعیف" بود از سوی دیگر دانشگاهها اصرار داشتند از نرمافزارهای اسکایپ و زوم که میلیونها نفر در سراسر دنیا از آنها استفاده میکنند، استفاده نشود و این کار را سخت میکرد.
به گزارش ایسنا، دکتر سید سپهر قاضینوری درباره تجربه آموزش آنلاین در دوران شیوع کرونا، با بیان این که آموزش مجازی در ارائه محتوا هم عملکرد خوبی نداشت، گفت: در عمده کلاسهای مجازی، صرفا استاد صحبت میکرد و محتوای خوبی هم برای ارائه آماده نشده بود. به دو مورد فوق باید این را اضافه کنیم که دانشجوها بهتر از اساتید بلد بودند با این نرمافزارها کار کنند. علاوه بر این، سازماندهی مناسبی نیز وجود نداشت؛ مثلا برای برگزاری جلسه دفاع مجازی نیاز به امضای همهی استادان حاضر است و الان برخی دانشگاهها میگویند دانشجو بعد از جلسه دفاع به صورت حضوری از استادان امضا بگیرد. در واقع ما هنوز به یک امضای الکترونیکی دسترسی نداریم.این استاد دانشگاه با تاکید بر این که گسترش آموزش مجازی را باید به فال نیک گرفت، گفت: بعد از پایان شیوع کرونا، به هر قیمتی که شده باید صاحب زیرساختی در آموزش الکترونیکی شویم؛ زیرساختی که در شرایط عادی هیچگاه دنبال آن نمیرفتیم.وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت آموزش عالی در دوران پساکرونا با قبل از شیوع آن گفت: اگر قرار باشد اول مهر به صورت عادی در سر کلاسهای درس حاضر شویم باید اقرار کرد که دوباره به حالت قبلی باز میگردیم. هنوز این دوره آن قدر طولانی نشده که تاثیر خود را بگذارد. دانشجویان نسل جدید ما خیلی به نرمافزارها مسلط هستند و مشکل اصلی در استادان و مدیران است. خود اساتید کار با سیستمها را بلد نیستند و یادگیری پایینتری نسبت به دانشجویان دارند. از سوی دیگر، مدیران هم تدبیری نمیاندیشند که این مشکل برطرف شود.
قاضینوری ادامه داد: نباید چنین باشد که مدیران صرفا به اساتید نامه بزنند و بگویند چند جلسه کلاس تشکیل شده است و پلتفرم شما چه بوده است. نکتهای که خیلی مهم است این است که دولت و وزارت علوم از مدیران دانشگاهی و مدیران از اساتید بخواهند که این جریان آموزش مجازی را رها نکنند. این شیوه از تدریس برای خود استادان هم راحتتر است. اگر استادی یک بار وقت بگذارد و محتوای مجازی برای تدریس خود فراهم کند، تا مدتها میتواند از آن محتوای مجازی استفاده کند. ولی معمولا از سوی استادان در این زمینه مقاومت وجود دارد و هر چه از رشتههای مهندسی به سمت رشتههای علوم انسانی میآییم این مقاومت شدیدتر است.این استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره تاثیر سنوسال استادان بر همگام نشدن آنها با تغییراتی چون ترویج آموزش مجازی گفت: سیستم آموزش عالی چنین است که گویی هیچ گاه استادی از آن خارج نمیشود. با وجود این که در این دوره از فعالیت وزارت علوم، آئیننامهای اجرایی شده که تعداد محدودی را بازنشسته کرده اما کماکان آن آئیننامه ایراداتی دارد که بر اساس آن، استادان مسن از نظام آموزش عالی ایران خارج نمیشوند. در برخی رشتهها واقعا این استادان قدیمی کارآمد نیستند. از سوی دیگر، ما با نسل جدیدی روبهرو هستیم که با امکانات ارتباطی نوین درس خوانده است و به مراتب از من و امثال من صلاحیت بیشتری برای عضویت در هیئتعلمی دارد اما نمیتواند وارد دانشگاه شود. در دانشگاه آزاد این وضع وخیم تر بود، چون در یک مقطع زمانی، استادان بازنشسته دانشگاههای دیگر را جذب میکرد که خوشبختانه اخیرا تغییر کرده است.
وی با تاکید بر این که موضوع بهروز شدن علم اساتید مهمتر از آموزش مجازی است، گفت: استادی که برای کلاسهای مجازی بهروز نمیشود، دانش خود را هم بهروز نمیکند. همان چیزی را بلد است که سی سال پیش بلد بوده است. حتی در رشتههای علوم انسانی که مدت زمان طولانی برای تغییر نظریهها نیاز است هم روشهای تحقیق بهروز میشوند، اما استادان ما همچنان به روال قدیم فعالیت خود را ادامه میدهند. پیشنهاد من این است که مکانیسمهایی برای بازنشستگی سریعتر استادانی که همگام با تغییرات بهروز نمیشوند پیدا کنیم زیرا تداوم این وضعیت ما را از لحاظ علمی عقب نگاه میدارد.قاضینوری ادامه داد: یکی از شرایطی که برای تداوم فعالیت استادان در دانشگاهها گذاشته میشود این است که استاد مقاله داشته باشد. میدانیم که بسیاری از مقالاتی که استخراج میشود ربطی به استاد ندارد و هر استادی میتواند با فشار وارد کردن به دانشجو صاحب مقاله شود و اینگونه از بازنشستگی فرار کند. الان سن بازنشستگی برای استاد تمام ۷۰ سال و برای دانشیار ۶۷ سال است. استاد و دانشیار شدن در حال حاضر، در آموزش عالی به نسبت گذشته کار سادهای است و میتوان گفت که همه میتوانند تا سن ۷۰ سال در نظام آموزش عالی بمانند.
استاد تمام دانشگاه تربیت مدرس با بیان این که عمده اساتید فعلی دانشگاههای تهران متولدین دهه ۳۰ هستند که بعد از انقلاب فرهنگی درس خواندهاند، افزود: این اساتید فعلا بازنشسته نمیشوند و جای خود را به دهه شصتیها و هفتادی ها نمیدهند. معنی این مکانیسم فعلی که سن بازنشستگی استادان را تا ۷۰ سال میآورد این است که میانگین تا ده یا ۱۵ سال دیگر نسل فعلی اساتید در دانشگاهها میمانند. به نظرم ۷۰ سال واقعا سن زیادی برای بازنشستگی استادان در شرایطی است که علم با سرعت پیشرفت میکند.این استاد دانشگاه در بخش دیگری از این گفتوگو در پاسخ به پرسشی درباره عملکرد آموزش عالی در دوران شیوع کرونا برای حل مشکلات مختلف جامعه گفت: الان برای ارزیابی زود است. ما هنوز ندیدیم که مسئلهای در بحران کرونا حل شده باشد. مدیریت کشور برای حل بحران کرونا بیاغراق یکی از موفقترین تجربههایی بود که در طول عمرم در کشور دیدم. ایران با وجود همه مشکلات عجیب و غریبی که نسبت به بقیه کشورها داشت؛ عملکرد خوبی در مدیریت کرونا داشت اما این که آموزش عالی بخواهد مشکلی را حل کند، نه. اتفاق خاصی نیفتاد. چرا که اساسا آموزش عالی ما کند است و ماهیت به ثمر نشستن آن نیزدراز مدت است.قاضینوری در پایان خاطرنشان کرد: تصویب یک طرح پژوهشی در نظام آموزش عالی ما دو سال طول میکشد، به نتیجه رساندن آن سه سال طول میکشد و اجرایی کردن دستاوردهای آن، پنج سال. همین که آموزش عالی در برابر فشارها برای حذف ترم تحصیلی، تسلیم نشد ارزشمند است چون معنی آن این بود که عمر دانشجویان تلف میشد و هزینهای که دولت برای دانشگاهها کرده بود هدر میرفت. به طور کلی، آموزش عالی مسئله خاصی از جامعه در این بحران حل نکرد. در حوزه آموزش پزشکی به دلیل ماهیت نزدیک آموزش و پژوهش با درمان اتفاقات مهمی در بحران کرونا رخ داد اما ساختار وزارت علوم از کاربرد بسیار دور است و در فضای انتزاعی سیر میکند.