گروه اقتصادی: نرخ ارز که در تیرماه روند صعودی اش شدت یافت و پله پله کانال های 19 هزار تومان به بالا را فتح کرد، دیروز با رشدی محسوس نسبت به هفته گذشته به بیش از 25 هزار تومان رسید تا یک مرز روانی مهم بعد از 20 هزار تومان را رد کند.این اعداد و ارقام احتمالاً سه نوع دغدغه نسبتاً متفاوت را در بین مردم به وجود می آورد. اول و مهم تر این که خیلی ها را نگران تورم و معیشت خود می کند و در درجه دوم، آن هایی که غیر منصفانه و با کوچک ترین رشد نرخ ارز قیمت فروش اجناس و خدمتشان را بالا می برند به فکر گران کردن می اندازد. اما احتمالاً برای عده ای هم سودای ورود به بازار ارز به منظور سوداندوزی را ایجاد خواهد کرد. با این فرض که بعد از حدود دو سال از مهرماه کذایی 97 که دلار به قله 19 هزار تومانی خود رسید، اکنون مجدد توفان ارز و طلا شروع شده است.در این نوشتار به دو دسته اول زیاد کاری نداریم. چرا که در نهایت از تغییرات پایدار و نه مقطعی بازار ارز اثر می گیرند. اما برای دسته سوم می خواهیم کمی سبک و سنگین کنیم که آیا شرایط همان چیزی است که در بالا برای آن ها تصویر کردیم یا نه؟ برای این کار و از آن جایی که تجربه سال های اخیر نشان داده که ریشه تحولات بازار ارز آن چنان هم گنگ و مبهم نیست، چند فرض مهم را بررسی می کنیم.1- آیا در صادرات نفت کشور تغییر شگرفی اتفاق افتاده است؟ پاسخ به این سوال منفی است. چرا که در غیاب آمارهای رسمی، اعداد و ارقامی که برای صادرات نفت کشور اعلام می شود تا قبل از شیوع کرونا در حدود 200 تا 300 هزار بشکه بوده که این رقم برای ماه های بعد، بین 50 تا حتی 500 هزار بشکه هم تخمین زده می شود. از سوی دیگر حتی با در نظر گرفتن افت نسبی قیمت نفت، این تغییرات صادرات، آن چنان کم اهمیت بوده که برخی از کارشناسان از واکسینه شدن افت درآمدهای نفتی ایران در دوران کرونا، بر اثر تحریم های قبلی سخن گفته اند.
2- آیا صادرات غیر نفتی با افت چشمگیری مواجه شده است؟ پاسخ به این سوال با یک امای بزرگ، مثبت است. در حالی طبق اظهارات رئیس کل گمرک، صادرات غیر نفتی در سه ماهه نخست امسال با کاهش حدود 44 درصدی مواجه شده که اولاً میزان واردات نیز افت قابل توجه 27 درصدی داشته است. ثانیا این افت صادرات به دلیل شیوع کرونا و محدودیت های صادراتی اتفاق افتاده است. ثالثا اظهارات وی در هشتم تیرماه حاکی از این است که روند مثبت صادرات از هفته آخر خرداد آغاز شده است. موضوعی که همتی رئیس کل بانک مرکزی در 15 تیرماه نیز در یادداشتی به آن اشاره کرده است.3- آیا پای مسئله «بازگشت ارزهای صادراتی» در میان است؟ این مسئله به هیچ عنوان رد نمی شود و حتی گمان قوی بر تاثیر این مسئله بر بازار ارز وجود دارد. در شرایطی که 27 میلیارد دلار ارز صادراتی به کشور بازنگشته است، مهلت صادرکنندگان برای بازگشت ارز مربوط به صادرات در سال های 97 و 98، تا انتهای تیرماه به پایان می رسد و استنکاف آن ها از برگشت ارزهای صادراتی، با تهدیدهای قضایی مواجه شده است. گزارش های میدانی متعددی نیز این روزها از هجوم صادرکنندگان به بازار ارز برای تهیه ارز و عرضه آن در سامانه نیما حکایت دارد. این موضوع به حدی بوده که برخی نام تقاضای مشکوک را بر این تقاضاها گذاشته اند. با این حساب، تکلیف ورود به بازار ارز چه می شود؟
اگر چه ورود سفته بازانه در بازار ارز، به دلیل ماهیت حساس این بازار، اساسا توصیه نشده و نمی شود و از سوی دیگر بانک مرکزی از ظاهر و باطن تحولات بازار ارز مطلع است، اما دو دو تا چهارتای عقلی این را می گوید که حداقل در این برهه زمانی، ورود به بازار ارز به قصد سرمایه گذاری ریسک بالایی دارد، چرا که هر آن ممکن است تقاضای ارز گفته شده در مورد سوم به دلیل پایان مهلت و... به یک باره فروکش کند. از سوی دیگر، برخی این گمانه را مطرح کرده اند که بانک مرکزی با هدف ناامن کردن هر چه بیشتر بازار ارز، صبر کرده تا نرخ ها در این بازار به سقف ممکن کنونی خود (با توجه به مهلت صادرکنندگان برای بازگشت ارز) برسد و سپس با یک عرضه سنگین در بالاترین نرخ، عملاً سفته بازان ارزی را کیش و مات و راهی بازارهای دیگر کند.موضوعی که با توجه به سکوت و اتمام حجت دو هفته قبل رئیس کل بانک مرکزی در خصوص سفته بازان ارزی، نامحتمل نیست.بنابراین باید گفت که در شرایط کنونی اگر کسی قصد سرمایه گذاری ارزی را داشته باشد، حداقل امکان بررسی سرمایه گذاری در سهام شرکت های صادراتی که سودآوری آن ها از نرخ ارز تاثیر مستقیمی می گیرد، قابل توصیه است وگرنه قطعا بازار ارز، با وجود بازیگر فعالی نظیر بانک مرکزی، زمین بازی پرریسکی خواهد بود و هر لحظه امکان قرار گرفتن در شرایط خرید در قله نرخ ارز در سال 97 و دو سال معطل ماندن برای فروش این ارزها وجود دارد.