گروه فرهنگی: یکی از مهمترین و اصلیترین ابزار تولید موسیقی سازها هستند که بر اساس قدمت و پیشینه و فرهنگ و نیازهای روز مردم هر سرزمین شکل گرفتهاند و طی سالها و دههها و قرنها توسط هنرمندان تکامل یافتهاند و با ابداع سبکهای مختلف بر تعداد آنها افزوده شده است. موسیقی پر قدمت ایرانی نیز از این روند مستثنی نیست و به لحاظ سازبندیها دارای تنوع بسیار است.
ساخت و ابداع سازها برای جبران کاستیها در موسیقی ایرانی
از گذشته تاکنون برخی از هنرمندان با ابداع و ساخت برخی از سازها برای رفع کاستیهای موجود تلاش کردهاند و گاه موفق بودهاند و گاه ساز ابداعیشان مورد توجه قرار نگرفته و جایگاه مشخصی در موسیقی ایرانی پیدا نکرده است. آنچه مسلم است این است که برخی سازها به مدد وجود اساتید پرتلاش و دغدغهمند ارتقا یافتهاند و در موسیقی دستگاهی و حتی مقامی جایگاه مهمتر و بهتری پیدا کردهاند. تار، تنبک، سنتور و کمانچه برخی از سازهایی هستند که طی سالها و دهههای گذشته در ارکسترهای ایرانی حضور و جایگاه مهم و با اهمیتی پیدا کردهاند
بهرهگیری از سازهای اروپایی در موسیقی ایرانی
به اعتقاد همگان استفاده از سازهای غیرایرانی در موسیقی ایرانی به تکامل موسیقی ایرانی منجر شده است. شاید اگر هنرمندی مانند زندهیاد ابوالحسن صبا نبود، ویلون هیچگاه به سازی ایرانی تبدیل نمیشد و جایگاه مشخص و ثابتی در موسیقی دستگاهی ایران پیدا نمیکرد و زندهیاد جواد معروفی بود که از ساز کلاسیک و اروپایی پیانو در موسیقی ایرانی بهره گرفت و سبک و سیاقی جدید را در نحوه نواختن این ساز رقم زد. بیشک ایرانیزه کردن سازهای وارداتی کار هر کسی نیست و این اتفاق به دانش و سواد و تخصص بسیار نیاز دارد و تلاش و زمان بسیار میطلبد. شاید به همین دلیل است که اغلب سازهای غیرایرانی در موسیقی ایرانی جایی نیافتهاند و در مدت زمانی کوتاه کنار گذاشته شده یا فراموش شدهاند.
ساز کوبهای «کاخون» و ویژگیها و تاریخچه آن
یکی از سازهایی که طی سالهای اخیر مورد توجه بسیار نوازندگان ایرانی قرار گرفته؛ کاخون است. کاخون یا کاخِن در زبان اسپانیایی به معنی جعبه و صندوقچه است و در دسته سازهای کوبه ای قرار میگیرد. در رابطه با زمان و مقطع ابداع و پیداش ساز «کاخون» چند روایت مختلف وجود دارد. برخی میگویند این ساز از اواخر قرن هجدهم میلادی مورد توجه قرار گرفته و آنطور که میگویند در ابتدا بردههای غرب و مرکز آفریقا از آن استفاده میکردهاند و بعدها توسط بردگان و خدمتکاران پرویی که در کشتیهای اسپانیایی کار میکردهاند، ترویج شده است. برخی دیگر نیز میگویند به دلیل مخالفت دولت وقت اسپانیا با ساز و آواز بردگان آفریقایی، آنها با کوبیدن بر جعبههای میوه و ماهی و کمدهای چوبی که ساز محسوب نمیشدهاند، با ممنوعیت مذکور مقابله میکردهاند و در ادامه با ظهور این فرهنگ، کولیهای اسپانیایی نیز حین رقص و آواز به همراه گیتار از کوبیدن روی جعبههای میوه ایجاد ریتم میکردهاند و آن جعبهها به مرور زمان شکل و ماهیت سازگونه به خود گرفتهاند. بر اساس اسناد و مدراک موجود، در ادامه «کاخون» طی دوران بردهداری در کشور پرو توسعه یافته و تا سال 1850 به اوج محبوبیت رسیده و در سالهای پایانی قرن 19 تغییراتی در ساختار و صدا دهی آن به وجود آورد. پس از دوران بردهداری «کاخون» در میان دیگر ساکنان آمریکای لاتین ازجمله سفیدپوستان رواج یافته است. این ساز که ابتدا در میان آفروپروییها (آفریقایی تبارهای پرویی) رواج یافت، در حال حاضر در سراسر قاره امریکا، بخصوص آمریکای جنوبی مرسوم است و در کشور اسپانیا و سبکهایی چون «فلامنکو» و «جز» مورد استفاده قرار میگیرد.
ساختار ساز «کاخون»
کاخون جعبهای مکعب مستطیل شکل است که پنج سطح آن از یک لایه چوب نازک به ضخامت 3/1 تا 2 سانتیمتر ساخته میشود. سطح ششم نیز که یکی از مستطیلهاست، توسط یک لایه تخته سهلا پوشانده میشود. این سطحی است که نوازنده حین نوازندگی به آن ضربه میزند و ایجاد ریتم میکند و تاپا نام دارد. برای ساخت صفحه تاپا معمولا از چوبهای درخت گیلاس، ماهون و افرا استفاده میکنند درحالیکه قسمتهای دیگر ساز از درختانی چون کاج، صنوبر و سایر چوبهای مرغوب ساخته میشود. اخیرا نیز کاخونهای دیگری از جنس پلاکسی گلاس که نوعی فرآورده پتروشیمی است ساخته میشوند. این نوع سازها کمی بزرگتر از کاخونهای چوبی هستند و حجم صدای بالاتری دارند. حفره صدا نیز در دو سمت کناری تاپا ساخته و پرداخته میشود، که البته برخی از سازها فاقد این حفرهها هستند.
انواع «کاخون» و ویژگیهای آن
بهطور کلی دو مدل «کاخون» وجود دارد. ثابت و قابل تنظیم. هر دو مدل دارای فنر یا سیم گیتار هستند. با این تفاوت که کاخون ثابت قابل تنظیم نیست و صدایی یکنواخت دارد. البته این ویژگی دلیلی بر غیرحرفهای بودن ساز نیست. اتفاقا کاخون ثابت طرفداران بسیار دارد و همواره توسط کمپانیهای معروف و معتبر تولید میشود. کاخنهای قابل تنظیم نیز دارای فنر یا سیم گیتار هستند، اما قابلیت تغییر صدا دارند. کاخونهای فنری، قابلیت شل شدن فنر و پخش صدای چوب را دارا هستند و کاخونهای سیمی نیز مانند گیتار قابلیت کوک شدن دارند و صدایشان زیر و بم میشود.
رواج «کاخون» در ایران
در میان سازهای متعددی که طی سالها و دهههای گذشته مورد استفاده نوازندگان داخلی قرار گرفتهاند، «کاخون» شاید بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفته است. ساختار فیزیکی و نحوه نواختن «کاخون»، همچنین نوع صدایی که از آن ساتع میشود به نوعی با اغلب سازهای کوبهای متفاوت است و شاید همین ویژگیها باعث شده طی مدت زمانی کوتاه در میان جوانان ایرانی به محبوبیت برسد؛ تا آنجا که برخی از سازندگان ایرانی نیز نسبت به تولید آن اقدام کردهاند.در حال حاضر برخی از افراد و گروههای ایرانی که در سبکهایی چون پاپ، جاز، فلامنکو و موسیقی تلفیقی فعالیت میکنند از وجود «کاخون» در آثار و اجراهایشان بهره میبرند. همانطور که گفته شد «کاخون» جزو سازهای کوبهای است و همین موضوع باعث شده نوازندگان تنبک، دف و دیگر سازهای کوبهای نوازندگی آن را به سادگی بیاموزند. اتفاق دیگری که گاه شاهدش بودهایم این است که برخی نوازندگان تنبک از این ساز در موسیقی ایرانی استفاده میکنند. با توجه به محبوبیت «کاخون» در میان اهالی موسیقی، آیا این ساز میتواند جایگزین مناسبی برای تنبک و دف و دیگر سازهای کوبهای باشد و در موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد؟
«کاخون» در موسیقی ایرانی جایگاه دارد اما نمیتواند جای تنبک را بگیرد
«کاخون» به عنوان ابزار افکتیو قابل استفاده است
امیرحسین طریقت (مدرس، آهنگساز و نوازنده تنبک) که سال 1385 ساز کوبهای «نوبانگ» را ابداع کرده و آن را به تایید اساتید مطرح رسانده، درباره ساز کاخون و همخوانی آن با موسیقی ایرانی نظراتی دارد. او گفت: به هرحال هر سازی شخصیت خاص خودش را دارد و همه سازها به نوعی مورد تایید هستند. «کاخون» نیز سازی کوبایی بوده که در اسپانیا نیز مورد استفاده قرار گرفته و وارد موسیقی «فلامنکو» شده است.طریقت درباره دلایل ورود این ساز به برخی ارکسترهای موسیقی ایرانی نیز گفت: کاخون به دلیل دیدگاههای شخصی برخی افراد و توجه برخی از نوازندگان تنبک که هیچ آشنایی با آن ندارند، عمومیت یافته و وارد مورد موسیقی ایرانی شده است.طریقت درباره شباهتهای دو ساز «کاخون» و تنبک نیز اینگونه توضیح داد: من در مقطعی نزد یکی از اساتید به یادگیری کاخون پرداختم و متوجه شدم که اصول متفاوتی دارد و اصلا به تنبک شبیه نیست. نحوه دست گرفتن و شیوه نواختن این دو ساز با یکدیگر متفاوت است که آن تفاوتها در ریتمها نیز وجود دارد و همه این موارد کاخون را از سازهایی چون تمبک و دف متمایز کرده است. طریقت در ادامه گفت: به هرحال تفاوتهایی که گفتم، دلیلی بر بد بودن «کاخون» نیست و من نیز این ساز را بسیار دوست دارم، اما به شرط آنکه نوازنده کاخونی که علم و اصولش را بلد است آن را بنوازند، نه نوازنده دف و تمبک! در این صورت است که من «کاخون» را صدرصد تایید می کنم و آن را سازی خوب و کارآمد میدانم.وی در پایان صحبتهایش، در پاسخ به این سوال که آیا «کاخون» در موسیقی دستگاهی ایرانی جایگاه مشخص و ثابتی پیدا خواهد کرد یا خیر، گفت: شاید این اتفاق رخ دهد و کاخون در موسیقی ایرانی جایگاهی پیدا کند؛ اما قطعا نمیتواند جای تنبک را بگیرد. به هرحال کاخون نیز زیباییهای خودش را دارد و میتواند به عنوان ابزاری افکتیو مورد استفاده قرار گیرد.
تکنولوژی فرهنگ دیگران را به ما تحمیل میکند
سیامک بنایی (موسیقیدان، مدرس و نوازنده تنبک) نیز درباره ساز کاخون گفت: شخصا بدم نمیآید کاخون بنوازم و مدتی نیز این کار را کردم اما پس از مدتی دمام را جایگزین آن کردم و سپس متوجه شدم صدای دمام خیلی بیشتر از کاخون به دل مینشیند که البته این نظر شخصی من است.سیامک بنایی درباره چگونگی انتخاب سازهای کوبهای توسط هنرجویان و علاقمندان ایرانی نیز گفت: به نظرم علاقمندان سازهای کوبهای بهتر است جلد دوم دایرهالمعارف سازها، نوشته آقای محمدرضا درویشی را مطالعه کنند. تا آنجا که به یاد دارم این کتاب منبع سازهای کوبهای است و علاقمندان میتوانند با تورق آن، ساز کوبهای مورد علاقهشان را بیابند و نوازندگی با آن را بیاموزند.سیامک بنایی در پایان گفت: تکنولوژی همراه خودش فرهنگ دیگران را به ما تحمیل میکند و یکی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن سازهای غیر ایرانی همین است. جالب اینکه، شخص علاقمند برای خرید کاخون سه میلیون هزینه میکند در حالی که سازی چون دمام زیر یک میلیون تومان قیمت دارد.