ماجرای راننده‌ای که از کادر درمان کرایه نمی‌گیرد

فایلی که از شما منتشر شد، واکنش‌های مثبت زیادی را در فضای مجازی برانگیخت. چرا که از طرفی با کار شما کادر درمان دلگرم می‌شوند و از طرف دیگر بازنشر اقدامات این چنینی مردم را به تکرار آن‌ها دعوت می‌کند؛ چرا تمایلی به مصاحبه ندارید؟
اینطور نیست؛ بحث من این است که من حرکت کوچکی انجام دادم که حالا دارد خیلی بزرگ می‌شود. من کامنت‌های مردم را می‌خوانم که خیلی از افراد گفته بودند ماجرا دروغ است و شرکت قصد تبلیغ خودش را دارد. من این کار را دو ماه پیش انجام دادم و مربوط به روز گذشته نیست هرچند من این کار را از عید تا به حال انجام می‌دهم. اگر قصد داشته باشند نقد بپردازند نمی‌گیرم و خیلی‌هایشان اصرار می‌کردند که این پول حق شماست و اینترنتی پرداخت می‌کردند که با ناچار با تپسی حرف می‌زدم.یک بار پرستاری را دیدم که توان پرداخت حتی ۹ هزار تومان کرایه را نداشت؛ من این کار را انجام می‌دهم به امید اینکه زحمات کادر درمان که پیش قدم مبارزه‌اند، جبران شود. در دوران جنگ افرادی بودند که پیش قدم خط نبرد بودند و برای باز کردن راه‌ها از روی مین رد می‌شدند، الان هم کادر درمان همین وضعیت را دارند.من در مقطعی از زندگی‌ام تاکسی داشتم. آن زمان هم از جانباز و سرباز کرایه نمی‌گرفتم، اما در این شرایط احساس می‌کنم پرستاران تحت فشار مالی و روحی هستند. پرستاری دو ماه است که بچه‌اش را ندیده، چطور می‌شود این را با هفت هزار تومان جبران کرد؟ همین پرستاری که او را رساندم و فایل صوتی آن منتشر شد، سه بار کرونا گرفته بود و بار آخر خودش می‌دانست که بچه‌ای که به سمتش می‌دود که او را در آغوش بگیرد مبتلا به کرونا است، اما باز هم بخاطر حس مادرانه بچه را بغل کرده بود؛ این پرستار حقش نیست سه ماه حقوق نگرفته باشد.

خیلی از رانندگان ممکن است از قبول درخواست کادر درمان بترسند و اجتناب کنند، شما ترسی نداشتید؟
خود پرستار‌ها هم این موضوع را می‌دانند؛ خیلی از راننده‌ها در خواست سفر را لغو می‌کنند. به هر حال این کار شغل من است و به آن نیاز مالی دارم و مدام هم در حال کارم. من با خیلی از مسافر‌های پرستارم در ارتباط هستم و حتی فامیلی‌هایشان را می‌دانم.

با توجه به اینکه این راه، منبع درآمد شماست، واکنش خانواده و همکارانتان به موضوع چه بود؟
اگر بخواهم رک بگویم، دوستانم به من می‌گویند این کار‌ها از کم عقلی تو است. بعضی دوستان قبول می‌کنند و برخی نمی‌پسندند و حتی بیمارستان نمی‌روند، اما من مشتاقانه قبول می‌کنم. خانواده‌ام حمایتم می‌کنند. همسرم خیلی مشتاق است که این کار را انجام بدهم و حتی بعضی اوقات چند ماسک در ماشینم می‌گذارد که اگر کسی ماسک نداشت و به آن نیازمند بود، بدهم. ما قشر ضعیف جامعه نیستیم، اما در حد وسعمان چنین کار‌هایی را که در توان‌مان است، انجام می‌دهیم.من کسانی را در این جامعه می‌بینم که مشکلات خیلی وسیع‌تری دارند چنان که مشکلات من در کنار آن‌ها هیچ است. الهی شکر. من کار می‌کنم، غنی نیستیم، ولی در حد توانمان شکر. امرار معاش این روز‌ها برای همه سخت است. با این بیماری و تحریم و... روی همه مردم فشار است، اما می‌توان انعطاف بیشتری داشت؛ خصوصا چنین کار‌هایی که ریالی هستند و انعطاف داشتن در این کار‌ها هم باعث دلگرمی شود و هم فشاری به ادم نمی‌آورد. خدا شاهد است که هر زمانی من چنین حرکتی انجام دادم تا دو سه ساعت از ماشین پیاده نشدم و نتیجه‌اش را دیدم و رزق من زیاد شد.