گروه سیاسی: یك فعال سیاسی درباره استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان اظهار داشت: اصلاحطلبان در حالی باید خود را آماده حضور در انتخابات ۱۴۰۰ کنند که پشتوانه مردمیشان تضعیف شده است. به هر حال دولتی که اصلاحطلبان کاملاً حمایتش کردند نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد و طی آن نارضایتی مردم به اوج رسید. البته نمیتوان دولت را مسبب اصلی محدودیتها دانست. به هر حال اعمال تحریمهایی که بیسابقه بود باعث شد در اقتصاد ایران گرههای کوری ایجاد شود.
محمد سلامتی گفت: دولت همچنین کارهای مثبتی هم انجام داده است که از آن جمله میتوان به مدیریت خوب شرایط کرونایی اشاره کرد. درباره کارهای مثبت این چند سال همچنین میتوان به برجام اشاره کرد که مساله لاینحل هستهای را حل کرد. با این حال ضعفِ مفرط دولت در مدیریت مسائل اقتصادی هجمههایی را روانه دولت میکند چرا که اگر دولتیها بینش بهتری داشتند، حتی با وجود تحریم هم میتوانستند از بروز این همه گرفتاری جلوگیری کنند. در هر حال نارضایتی از دولت سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات را تضعیف کرد، هرچند اصلاحطلبان میتوانند با تشریح شرایط مردم را از این اشتباه که «دولت مقصر صد درصد گرفتاریهایشان است» دربیاورند.او تصریح کرد: درباره حمایت جریان اصلاحات از دولتهای یازدهم و دوازدهم باید گفت، اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ کاری را انجام دادند که باید انجام میدادند. به همین دلیل در مدتزمانی که تا روز برگزاری انتخابات مانده است باید تمام هموغمشان این باشد که پشتوانه مردمیشان را برای حضور پررنگ در پای صندوق رأی آماده کنند و برای این مهم باید به توضیح مسائل و تبیین مشکلات بپردازند.
سلامتی ادامه داد: اصلاحطلبان قطعاً به این تصمیم رسیدهاند که دیگر از کاندیدای اجارهای پرهیز کنند و بر این اعتقاد اصرار دارند که حتماً باید با چهرهای اصلاحطلب وارد انتخابات ۱۴۰۰ شوند. طبیعتاً به همین منظور چهرههای اصلاحطلب باید از همین حالا آماده شوند و اینطور نباشد که از رد صلاحیت قطعی حرف بزنند. در واقع آنچه مسلم است اینکه مشی شورای نگهبان رد اصلاحطلبان است، اما آنها به این خاطر که مطالبات بخش زیادی از مردم را نمایندگی میکنند نمیتوانند دست روی دست بگذارند. حالا اگر شورای نگهبان مثل همیشه از کاندیداتوری چهرههای جبهه اصلاحات جلوگیری کرد، دیگر بر اصلاحطلبان ایرادی گرفته نخواهد شد که «چرا انتخابات را جدی نگرفتند» چون همه میدانند که وظیفه خودشان را انجام دادهاند و به دلیل مانعتراشیها امکان کنش سیاسیانتخاباتی پیدا نکردهاند.
او سپس توضیح داد: جریان اصلاحات برخلاف رقیب اصولگرا رجل در طراز ملی زیادی دارد که برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری از شایستگی کافی بهرهمندند و هر کدام به طرق مختلف میتوانند حضوری بسیار جدی در فضای رقابتی داشته باشند. البته هر اصلاحطلبی که تصمیم به کاندیداتوری میگیرد حتماً باید با برنامه باشد تا بتواند از این طریق به مردم توضیح بدهد که برای کاهش کاستیها و افزایش اطمینان عمومی چه کارهایی را در نظر دارد و همچنین بتواند برنامهاش را به خوبی تبیین کند.
این فعال سیاسی یادآور شد: مساله اصلی کشور این است که اقتصاد ایران گرههای کوری پیدا کرده و مردم روزبهروز تنگناهای بیشتری را در زندگی روزمرهشان میبینند. به همین دلیل اساس رقابتهای انتخاباتیِ سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری باید پرداختن به مشکلات اقتصادی و نشان دادن نقشه راه برای عبور از موانع مالی باشد. البته کشور مسائل سیاسی، دیپلماسی، فرهنگی و اجتماعی هم دارد، اما تاکیدِ موکدم این است که اقتصاد مساله اول ایران است.او اضافه کرد: علاوه بر این، هر کسی که رئیسجمهوری میشود باید این توانایی را داشته باشد که در کنار پایبندی به عقیدههایش با همه طیف و سلیقهها همکاری کند و بتوانند همه محورهای قدرت را به خودش جذب کند تا امکان بهرهوری از کل پتانسیلهای موجود در کشور فراهم شود. نکته مهم دیگر هم این است که هدف باید کار و تلاش باشد و از پرداختن به مسائل حاشیهای پرهیز و البته به همه آحاد جامعه توجه شود.