اینترپل در تعقیب متهم پرونده شلیک مرگبار

گروه حوادث: به دنبال مردی است که متهم است بعد از شلیک به یک پدر و پسر، باعث مرگ پسر شده است. این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران در جریان است. این پرونده شش سال قبل و با شکایت مردی به مأموران پلیس تشکیل شد. این مرد که زخمی شده بود، به مأموران گفت چند برادر به خانه‌اش حمله کرده‌اند و او مهاجمان را می‌شناسد. او گفت: سینا و برادرانش، سعید و ساسان، به خانه من حمله کردند.پسر ساسان نیز همراهشان بود. سینا یک کلت داشت و ساسان هم یک اسلحه شکاری. پسر ساسان هم یک اسلحه داشت. آنها بعد از اینکه شیشه‌های خانه‌ام را شکستند، پسرم سیاوش را به قتل رساندند. آنها به دست خودم نیز شلیک کرده و زخمی‌ام کردند. با شکایت این مرد و انتقال جسد خونین سیاوش به پزشکی قانونی، تحقیقات مأموران آغاز شد. پلیس ساسان و پسرش کیومرث و همچنین سعید را بازداشت کرد؛ اما با توجه به اینکه سینا متواری شده بود، موفق به بازداشت او نشدند. خانواده سینا ابتدا مدعی شدند او به شهرستان فرار کرده است و در‌صورتی‌که تماس بگیرد، موضوع را به مأموران گزارش می‌دهند؛ اما چند روز بعد مأموران متوجه شدند سینا از کشور خارج شده و به یک کشور اروپایی فرار کرده است.

به این ترتیب تحقیقات از سه متهم بازداشت‌شده آغاز شد. ساسان به مأموران گفت: من در این درگیری نقشی نداشتم. برادرم سینا شلیک کرد و من اصلا در جریان نبودم چرا با مقتول درگیر شده است. من با مقتول و خانواده‌اش از سال‌ها قبل آشنا بودیم و نمی‌خواستم اتفاقی برای کسی بیفتد و به همین خاطر هم به آنجا رفتم تا از اتفاق تلخ جلوگیری کنم. در درگیری هم نقشی نداشتم.با بازجویی از شاهدان مشخص شد عامل شلیک سیناست. به‌این‌ترتیب سایر متهمان با قرار وثیقه سنگین آزاد شدند.تحقیقات برای پیدا‌کردن سینا ادامه داشت و حتی نام او در فهرست قاتلان تحت تعقیب ایران از‌طریق پلیس اینترپل نیز قرار گرفت، اما تلاش‌ها راه به جایی نبرد و متهم در اروپا پناهنده شد.به این ترتیب کیفرخواست علیه سایر متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم قانونی برای متهمان کرد. سپس پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.

پدر مقتول گفت: شب حادثه، سینا، ساسان، سعید و پسر ساسان به خانه من حمله کردند. آنها با ماشین ساسان آمده بودند و سلاح داشتند. بعد از ایجاد رعب و وحشت وقتی که من از خانه خارج شدم تا ببینم چه اتفاقی برای پسرم افتاده است، آنها اسلحه کشیدند و اول به پسرم و سپس به من شلیک کردند.ساسان به من شلیک کرد و من شاهد هم دارم که تأیید می‌کنند دروغ نمی‌گویم. این مرد گفت: این خانواده به ما تهمت زدند و بعد هم به خانه ما حمله کردند. در ادامه با توجه به اینکه متهم ردیف اول پرونده حضور نداشت، ساسان در جایگاه قرار گرفت او گفت: من اتهام را قبول ندارم. من در آن درگیری نقشی نداشتم و رفته بودم که جلوی خونریزی را بگیرم.من سن‌و‌سالی دارم و دیگر جوان نیستم که ناپخته عمل کنم. روز حادثه برادرم سینا با خانواده سیاوش درگیر شده بود، آنها به تالاری که ما در آن میهمانی داشتیم، حمله کردند و شیشه‌های تالار را شکستند و حرف‌های نامربوطی زدند. درگیری ما بسیار بالا گرفته بود. سینا خیلی عصبانی و ناراحت بود.

هر کاری کردم جلوی سینا را بگیرم که به خانه سیاوش نرود، موفق نشدم. سینا با اسلحه به سمت خانه آنها رفت و من هم دنبالش رفتم، ولی موفق نشدم جلوی درگیری را بگیرم. من اصلا اسلحه نداشتم که به پدر سیاوش شلیک کنم. متهم در پاسخ به این پرسش که اگر قصد درگیری نداشت چرا مهاجمان را به خانه مقتول برد، گفت: این حرف درست نیست.پدر سیاوش مدعی است من برای اینکه درگیری ایجاد کنم با ماشین خودم به خانه مقتول رفتم؛ اما من این کار را نکردم. آسیب‌دیدگی شدیدی که دارم باعث شد حتی در دوران سربازی هم به من اسلحه ندهند و کار دفتری می‌کردم. من نه توان رانندگی‌کردن دارم و نه تا به حال اسلحه به دست گرفته‌ام و فقط برای میانجیگری آنجا بودم. او درباره اینکه چرا سعید در دادگاه حاضر نشده است، گفت: سعید دانشجو بود و به آلمان رفت. او در آلمان درس می‌خواند و قانونی هم از کشور خارج شد؛ اما سینا به‌صورت غیرقانونی از کشور خارج شد و دیگر هم برنگشت. او به سیاوش شلیک کرده است.

سپس پسر ساسان در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من هم اسلحه نداشتم. من فقط یک فندک داشتم که شکل اسلحه بود و همان زمان که دستگیر شدیم هم آن را به پلیس تحویل دادم.او در پاسخ به این پرسش که چرا پدرش در پرونده گفته او سلاح داشته است گفت: پدرم اشتباه کرده است. من هم سلاح نداشتم پدرم فندک را با اسلحه اشتباه گرفته است. من فندک را هم به مأموران تحویل دادم.این در حالی بود که پدر سیاوش اصرار داشت ساسان به او شلیک کرده است و در دادگاه دروغ می‌گوید. با توجه به اینکه مرد شاکی مدعی بود شاهدانی دارد که تأیید می‌کنند ساسان به او شلیک کرده است، هیئت قضات وارد شور شدند و به مرد شاکی فرصت دادند تا شاهدان را به دادگاه بیاورد. به این ترتیب ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.