گروه سیاسی: یک فعال سیاسی گفت: اگر بخواهیم از سال ۱۳۹۹ به سال ۱۳۵۷ نگاهی کنم میگویم انقلاب اسلامیایران در توجه به نقش مردم در حاکمیت همواره با افت و خیز رو به رو بوده است؛ در مواقعی همراهی مردم را در اوج داشتیم در مواقعی افت کردیم.
سید عبدالواحد موسوی لاری،خاطرنشان کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا پایان دوران دفاع مقدس شعار حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش به طور عینی وجود داشت. مردم در همه عرصهها حضور داشتند. حضور مردم به صورتی بود که فاصلهای بین هیچ کدام از اقشار دیده نمیشود؛ همه احساس میکردند خودشان خودشان را اداره میکنند. در جنگی که همه دنیا پشت صدام قرار گرفتند با همه تلخیها و ناگواریهایش؛ یک رمز برای پیروزی ایران وجود داشت و آن هم حضور مردم بود. از آن به بعد هم هر موفقیتی داشتیم دلیلش حضور جوانان مشتاق و متخصص بود.
وی در انتقاد از روند بررسی کاندیداهای انتخابات توسط شورای نگهبان گفت: بعد از جنگ ما با پدیدهای به نام نظارت استصوابی مواجه شدیم؛ این موضوع اتفاقی بود که از سال ۱۳۶۹ الی ۱۳۷۰ با تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی شروع شد و بعد هم به قانون تبدیل شد. در اینجا بود که ما با مشکل مواجه شدیم. باید قبول کنیم که فیلترهایی آمد و حضور مردم را کم رنگ کرد.
وی با بیان خاطرهای از دوران کاندیداتوریاش برای انتخابات اولین مجلس شورای اسلامی گفت: در انتخابات مجلس اول با اینکه انقلاب تازه اتفاق افتاده بود یعنی دقیقا یک سال بعد از پیروزی انقلاب؛ همه مردم در صحنه بودند، از هر قومیت و گرایش سیاسی در صحنه انتخابات حاضر شدند. من در لار کاندیدا بودم رقبای من یکی از حزب توده با آرم حزب، یکی از تشکیلات مرحوم فروهر یعنی حزب ملت، یکی از تشکیلات مجاهدین خلق که بعدا اسلحه به دست گرفتند و تبدیل به منافقین شدند و یکی از کانون وکلای آن زمان بود. همه آنها برای رقابت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران آمدند. نظارت استصوابی به مردم این احساس را داد که در تصمیم سازی و تصمیم گری جایی ندارند.موسوی لاری ابراز عقیده کرد: من معتقد هستم حکومت به معنای عام باید بپذیرد که مردم پشتوانه اصلی انقلاب هستند. مردم قیم نمیخواهند .مردم سال ۱۳۵۷ که نه اینترنت بود، نه صدا و سیما و رسانه میفهمیدند باید چه کنند؛ مردم ۱۴۰۰ که طی این چهل و یک سال فعالیت سیاسی داشتند نمیفهمند؟ رشد مردم ما از لحاظ سیاسی از آمریکا و اروپا بیش تر است؛ چراکه در همه انتخابات مردم حضور پیدا میکنند و رسانهها سواد سیاسی مردم را بالا بردند. این مردم خودشان میتوانند انتخاب کنند. شش نفر در یک شورایی بگویند این باشد و آن نباشد جفا به مردم است. ما نمیگوییم دزد و قاتل به عرصه رقابت بیاید اما شما شش نفر تشخیص میدهید که فلانی بد است آن چند میلیون نفر نمیفهمند؟ بپذیریم تشخیص عموم مردم به واقع نزدیکتر است.