گروه بینالملل: عصر روز شنبهای که گذشت، در حمله انتحاری عوامل گروه مرتجع و تروریستی طالبان، به مدرسه سیدالشهدا در غرب کابل بیش از 50 دانشآموز دختر کشته و بالغ بر 100 دانشآموز زخمی شدند. این حادثه خونین واکنشهای بسیاری در رسانهها و شبکههای اجتماعی به دنبال داشت تا جایی که عکسهای خونین و غمانگیز دانشآموزان مدرسه سیدالشهدای کابل در فضای مجازی بین کاربران شبکههای اجتماعی دست به دست میشد و هشتگ کابل تسلیت، افغانستان تسلیت هم جزو سه ترند اول شبکههای اجتماعی شد.
خبرنگار روزنامه «ایران» در تماس با تعدادی از خانوادههای دانشآموزان در کابل حادثه انفجار مدرسه دخترانه سیدالشهدا را چنین روایت میکند: دانشآموزان دختر مکتب سیدالشهدا رفته بودند مدرسه تا درس بخوانند و یاد بگیرند که همه زندگی، جنگ نیست. میخواستند بفهمند زندگی سراسرش غم نیست و محمد راهد درست میگوید؛ همان دانشجویی که در حمله تروریستی دانشگاه کابل شهید شد، او یک هفته قبل از آن حمله انتحاری دانشگاه در یک جایی از شهر ایستاده بود و با لبخند خطاب به زنان و مردان و کودکان افغان گفته بود: «زندگی سراسرش غم است، سراسرش مشکل است، فشار است اما باز هم بر این لبها، لبخند است.» برای این لبخند گمشده دختران افغان دردها کشیدهاند. آنها به مکتبخانه میرفتند تا جنگ را فراموش کنند اما نمیدانستند سهمشان همچنان جنگ است و خون. سهمشان حمله انتحاری است و نابودی؛ به همین سادگی. این قسمت دختران کابل بود، دختران اندوه و درد. یک ماه پیش بود دانشآموزان مکتبخانه سیدالشهدا به خاطر نبود کتابهای درس، کمبود معلم و کمبود فضای آموزشی اعتراض کردند. همین چند هفته پیش دختران مدرسه با پلاکاردی در دست و مشتهای گره کرده شعار میدادند که مدرسه بیشتر میخواهند. آنها چه میدانستند که چند وقت بعد زندگی روی غمش را نشانشان میدهد. شنبه ساعت 4:20 عصر زنگ آخر مدرسه به صدا درآمد. برخی از معلمها زودتر کلاسهای درس را تعطیل کردند. دختران کیف و کتابشان را جمع کردند و با آن هیاهو و شور و شوق دخترانهشان به سمت حیاط مدرسه رفتند. دوتا دوتا، چند تا چند تا... ساعت 4:27 دقیقه صدای انفجار نزدیک مدرسه به گوش رسید. صدای فریاد دانشآموزان کل خیابان را گرفت؛ آنها جیغ میکشیدند و فرار میکردند، هر کدام به سمتی... شاهدان عینی دیدند که جمعیت دوان دوان و افتان و خیزان به اطراف میروند. خیلی از دانشآموزان به سمت مدرسه برگشتند. معلمان به سمت دانشآموزان رفتند و دو انفجار دیگر در فاصله چند دقیقه رخ داد. دیگر صدای خنده بچهها شنیده نشد و در چهره کودکانهشان ترس بود و غم و وحشت. اینها روایت مصطفی هزاره، یکی از شاهدان عینی حاضر در محل حادثه است. او یکی از همانهایی است که اقوام و فامیلش در این مدرسه درس میخواندند و چند دقیقه بعد از انفجارها از مدرسه خارج شدند. هزاره در گفتوگو با «ایران» دراین باره میگوید: «صحنه بسیار غمانگیزی بود. پدران و مادران بسیاری بودند که دنبال فرزندانشان میگشتند. کیف و کتاب و کفش بچهها به اطراف پخش شده بود. برخی از بچهها در خون غوطهور بودند. همه گریه میکردند و سعی میکردند که به بچهها کمک کنند. مکتب سیدالشهدا یکی از بزرگترین مکتبخانههای غرب کابل است که در آن دانشآموزان دختر و پسر در دو شیفت درس میخوانند. صبحها پسران به مدرسه میروند و عصرها دختران. بیش از هزار دانشآموز کلاس پنجم تا دوازدهم در این مدرسه مشغول به تحصیل هستند. منطقه قلعه نو دشت برچی، ناحیه شیعهنشین است. بارها و بارها مدارس این منطقه تهدید به انتحاری شده است و به همین دلیل مدیران مدارس، دانشآموزان را گروه گروه از مدرسه خارج میکنند. سابق بر این چند آموزشگاه و مدرسه، مراکز فرهنگی و ورزشی و مساجد هم مورد هدف حمله انتحاری قرار گرفتهاند. برای همین خیلی از مدیران اجازه نمیدهند که همه بچهها مدرسه را ترک کنند آنها در طول ٣٠ دقیقه مدرسه را تعطیل میکنند تا این چنین از بچهها مراقبت کرده باشند. اما شنبه دوباره شاهد بودیم که یکی از بزرگترین مدارس کابل مورد حمله قرار گرفت. او درباره انفجارها میافزاید: «اولین انفجار در نزدیکی شفاخانه اتفاق افتاد و دو انفجار بعدی در نزدیکی مدرسه بود. همیشه گروههای تروریستی اولین انتحاری را میزنند تا مردم جمع شوند وقتی مردم در حال امدادرسانی هستند، انتحاریهای بعدی را در بین جمعیت میزنند. درباره مدرسه هم همین اتفاق افتاد. متأسفانه تا به حال 50 نفر شهید شدهاند و آمارها بالاتر و بالاتر میرود.» او تأکید میکند: مناطق هزارهنشین بارها تهدید به انتحاری شدهاند. آنها نمیخواهند دختران درس بخوانند. برای همین مکتبخانه دختران را هدف قرار دادند.
کفن کردیم و دفن کردیم
صدایش پر از غم است. پر از درد است. چند باری بغض میکند و سپس میگوید توان حرف زدن ندارم. او حسن تقدسی، پسرعموی رحیمه است: «دخترعمویم را دیروز به خاک سپردیم. اصلاً قیافهاش قابل شناسایی نبود. چه کردند با ما. رحیمه فقط ١٤ سال داشت. کفن کردیم و دفن کردیم.» اینها را میگوید و تلفن را قطع میکند.
شفاخانه پر از زخمی است
عصمتالله رئیسی، کادر درمان شفاخانه خصوصی در کابل دشت پرچی هم میگوید: «این مکتبخانه در نزدیکی بیمارستان ما بوده و بعد از انفجارها اطفال بسیاری شهید شدند و کودکان و بزرگسالان که معلمانشان هم بودند، شهید شدند. چند نفری به شفاخانه نرسیدند و وسط راه از دنیا رفتند. حالا وضعیت جسمی برخیشان وخیم است و آنها را به بیمارستانهای دیگر فرستادیم. خیلی از خانوادهها آمدند و دنبال فرزندانشان میگشتند. چند نفری مفقودالاثر شدند و کسی خبری از کودکان ندارد. متأسفانه دانشآموزان تکهتکه شدهاند و ممکن است اجسادشان به پشتبامها و اطراف پرت شده باشد و البته شناسایی اجساد هم غیرقابل تشخیص است. کل شفاخانه پر از زخمی هست. آمار دقیقی هنوز از کشته شدهها وجود ندارد چرا که وضعیت جسمی خیلیها خوب نیست و ممکن است آمار کشتهها بالا برود.
سرنوشت بچهها چه شد
محمد صالحی، شاهد عینی دیگر هم میگوید: «همین که انفجارها اتفاق افتاد، مادران به نزدیکی مدرسه آمدند. همه دنبال دخترانشان بودند. پدران گریه میکردند تا عزیزانشان را پیدا کنند. کیف بچهها را باز میکردند تا بفهمند که سرنوشت بچههایشان چه شده. در روزی که این حادثه اتفاق افتاد، اوضاع غرب کابل خوب نبود، یک زایشگاه را هم مورد حمله قرار دادند و فردایش به مدرسهای حمله کردند که بالای هزار نفر جمعیت دانشآموزی داشت.
آمار کشتهها و مجروحان حمله تروریستی مدرسه «سیدالشهدا» کابل در حالی از مرز 150 نفر گذشته است که به رغم ادعای مقامات افغانستانی برای مقصر خواندن طالبان، سخنگوی این گروه تروریستی در توئیتی دخالت در این جنایت را رد کرده و داعش را مسئول این کشتار وسیع خوانده است. به گزارش «وال استریت ژورنال»، این حمله که بسیاری از کارشناسان آن را نخستین تکانههای خروج نظامیان امریکایی و سلطه طالبان بر افغانستان میدانند، حدود ساعت 4 عصر شنبه، در زمان تعطیلی مدرسه «سیدالشهدا» در منطقه دشت برچی در حوزه سیزدهم امنیتی کابل و در شیفت تحصیلی دختران افغان، با سه انفجار پیاپی رخ داد که در پی آن شمار زیادی از دانشآموزان و رهگذران به خاک و خون کشیده شدند. به گفته شاهدان، بمب نخست در یک مینی ون بیرون ساختمان مدرسه منفجر شد و به فاصله 10 دقیقه بعد، انفجار دو بمب دیگر افرادی را که برای کمک آمده بودند، زخمی و زمینگیر کرد.
به گزارش روزنامه «هشت صبح» جاوید یکی از کسانی که در محل انفجار حاضر بود، انفجارهای دشت برچی را هولناک ترین لحظه عمرش می خواند و می گوید: «زمان انفجار در دانشگاه بودم. وقتی وارد دفتر شدم، دیدم دو همکارم گریه می کنند و متوجه خبر شدم، بسرعت به محل حادثه که یکی از اقوام نزدیکم در آن درس می خواند رفتم، صحنههایی دیدم که دل سنگ را هم خون می کند، هر گوشه ای جنازه ای افتاده بود و یکی بالای سر او می گریست. پیرمردی را دیدم که اشک از لابلای ریش های سفیدش فرومی چکید و می گفت خط دخترم را شناختم اما نمی توانم خودش را پیدا کنم. آنجا محشر غوغا بود، عین محشر، تا چشم کار میکرد، چشمه خون بود و دخترانی که در خون خود می غلطیدند. چطور می توان این صحنه ها را دید و به زندگی عادی بازگشت؟» به گزارش «طلوع نیوز»، بیشتر دانشآموزانی که در انفجار دشت برچی جان باختند، از خانوادههای فقیری بودند که در این منطقه به عنوان یکی از محرومترین بخشهای کابل زندگی میکردند. برخی از آنها برای امرار معاش خانواده خود در کنار بزرگترهای خانواده قالیبافی می کردند تا به امید آینده ای بهتر، هزینه تحصیل خود را فراهم کنند. یکی از آنان دختری به نام کامله بود که تنها دختر باسواد خانوادهاش بود و میخواست با درس خواندن زندگی پدرش را سروسامان دهد اما با همه آرزوهای ناتمامش در دل خاک خوابید. مادر کامله، در مراسم خاکسپاری او مویه می کرد: «دخترم شبها قالی می بافت و روز درس می خواند. اما ببینید عاقبتش به کجا رسید!» هر چند خانوادههای این دانشآموزان میگویند دیگر امیدی به آینده ندارند و نمی دانند با عادی شدن اوضاع میتوانند فرزندان شان را دوباره به مدرسه بفرستند یا نه، اما دختران دشت برچی می گویند، این حملات اراده آنها را برای آموختن سست نخواهد کرد، زیرا می دانند هدف کسانی که این گونه به دختران دانش آموز حمله می کنند همین است که آنها بی سواد بمانند. مدینه نیکزاد، یکی از دانشآموزانی که از این حمله نجات یافتهاست، می گوید: «از هرجایی که افتادیم دوباره برمیخیزیم .» همکلاسی او فروزان هم می گوید: «هرگز تسلیم نمیشویم.» مبینا، دانشآموز مدرسه ای دیگر در دشت برچی تأکید کرد که اینگونه حملهها نمیتواند جلو پیشرفت دختران را بگیرد: «باعزم جزمتر وارد میدان میشویم. سلاح ما قلم ما خواهد بود. ما با سلاح قلم به جنگ آنها میرویم. خوب فهمیدیم که از ما میترسند و برای همین از پشت خنجر میزنند.»
محکومیت گسترده داخلی و بینالمللی
سنگاندازی طالبان در روند مذاکرات صلح بین الافغانی و افزایش خشونتطلبی این گروه تروریستی به رغم تعهدات خود برای تضمین صلح، انگشت اتهام دولت افغانستان را در بروز فجایعی مانند کشتار مدرسه «سیدالشهدا» به سمت طالبان نشانه رفته است. به نوشته رویترز، «اشرف غنی»، رئیس جمهوری این کشور با محکوم کردن طالبان گفت: «طالبان با گسترش این جنگ و خشونت نامشروع یک بار دیگر نشان داد که تا چه حد بر حل صلحآمیز و ریشهای بحران حال حاضر کشور بی اهمیت است و سعی در پیچیده کردن آن دارد. آنها توان مقابله در میدان نبرد را ندارند و مکانهای عمومی و مدارس دختران را هدف قرار میدهند. این جنایت را بی پاسخ نمیگذاریم.» به نوشته سایت روزنامه «هشت صبح» افغانستان، «عبدالله عبدالله»، رئیس شورای عالی مصالحه ملی نیز در بیانیهای نوشت: «بدون شک هیچ گروه تروریستی غیر از طالبان امکان انجام عملیات تروریستی با این وسعت را ندارد.» «حامد کرزی» رئیس جمهوری پیشین افغانستان نیز این رویداد را دشمنی با مردم افغانستان دانست. سایت روزنامه «صبح کابل» نیز از بیانیه خانوادههای قربانیان حادثه این مدرسه پس از خاکسپاری عزیزانشان نوشت که خانوادهها در این بیانیه خواهان ورود دادگاه بینالمللی لاهه به این پرونده شدند. آنها همچنین از نهادهای ملی و بینالمللی خواستند تا بی طرفانه ابعاد این جنایت را بررسی کنند.
«راس ویلسون»، دیپلمات ارشد امریکا در افغانستان نیز با محکومیت این حمله در توئیتی نوشت: «این جنایت نابخشودنی علیه کودکان آسیبی بزرگ به آینده افغانستان است که قابل تحمل نیست.» هیأت معاونت سازمان ملل (یوناما) و پاکستان که در همسایگی افغانستان خواهان برقراری صلح بین الافغانی و تضمین پایان خشونت طالبان در منطقه است این حمله را محکوم کردند. اتحادیه اروپا نیز در بیانیهای اعلام کرد: «این حمله فقط به مردم افغانستان نبود بلکه حامیان برابری حقوق زنان و دختران و تحصیلات کودکان را نشانه رفته است. ما خواستار آتش بس فوری هستیم.» «استفانو پوتیکورو»، نماینده ارشد غیرنظامی ناتو در افغانستان این حمله را ناجوانمردانه خواند و سفارت بریتانیا در کابل نیز در بیانیهای خواستار توقف کشتار کودکان در حملات تروریستی شد. سازمان جهانی «یونیسف» نیز با اشاره به کشته و مجروح شدن شمار زیادی از دانشآموزان با محکومیت قاطع این حمله در سایت خود اعلام کرد: «خشونت در مدارس قابل پذیرش نیست. مدارس باید همواره مأمن صلح باشند تا کودکان بتوانند در امنیت در آن تحصیل کنند. یونیسف به طرفهای درگیر تأکید میکند که بر قوانین حقوق بشر بینالمللی پایبند بوده و امنیت کودکان را تضمین کنند.»