گروه فرهنگی: ترجمه رمانهای «نوشتن از مرگ» نوشته کوری تیلر، «رهاشدهها» نوشته تامس آگدن و «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» نوشته ماتئی ویسنیِک منتشر شده است.به گزارش ایسنا، «نوشتن از مرگ» نوشته کوری تیلر با ترجمه صنوبر رضاخانی در ۱۵۲ صفحه و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان در نشر هنوز عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: نه، مردن روی خوب ندارد. مرگ اتفاقی بینهایت اندوهناک است. اما، به هر حال بخشی از زندگی است و هیچ گریزی از آن نیست، وقتی به این باور برسیم، اتفاقهای خوب میافتد. در تمام زندگیام میپنداشتم مرگ برای همسایه است. فکر میکردم زمان نامحدودی در اختیار دارم و میتوانم با طیب خاطر وقتگذرانی کنم. بنابراین، تا حد زیادی، رویکردی سهلانگارانه به زندگی داشتم و چندان به خود فشار نمیآوردم. حداقل این یکی از دلایلی بود که موجب شد خیلی دیر نگارش اولین رمانم را آغاز کنم. (از متن کتاب)
همچنین کتاب «رهاشدهها» نوشته تامس آگدن با ترجمه الهام ذوالقدر در ۲۴۰ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۶۹ هزار تومان در نشر یادشده راهی بازار کتاب شده است.در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: «رهاشدهها» داستان دلهرهآور خانواده فقیری است که نسلهاست به کشاورزی مشغولند تا اینکه تضادی هولناک از دل این زندگی سر برمیآورد. شخصیتهای این تراژدی گیرا با ضعفها و نقصهایشان پیچیدگیهای بسیار دارند. آگدن با تحلیلی روانکاوانه ریشه مصایب را در کودکی، خانواده و محیط زیستشان میجوید و آن را با زبانی ساده و قابل فهم به مخاطب منتقل میکند.
ارل و مارتا که در جوانی میکوشند آیندهای فارغ از زندگی دشوار روستایی و کشاورزش والدینشان برای خود بسازند، به چنگال تقدیر گرفتار میشوند. بارداری ناخواسته مارتا آنها را از دانشگاه و رویای شغلی مناسب به خانه ساده و محقر والدین ارل پرتاب میکند. زهر این ناکامی فاجعهای به بار میآورد که دامنگیر تمام افراد خانواده میشود.
دیگر کتاب منشرشده در نشر هنوز «در این قایق لعنتی دیگر جا نیست» نوشته ماتئی ویسنیِک با ترجمه زهره خلیلی است که در ۱۶۸ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۴۹ هزارتومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.در پشت جلد کتاب نوشته شده است: این نمایش اثری دراماتیک و به معنای واقعی غیرتخیلی است. پناهندهها از پاکستان، افغانستان، الجزایر، سومالی، اریتره، عراق، لیبی، مغرب و هائیتی و بسیاری کشورهای دیگر هستند و دیگر آیندهای برای خود نمیبینند. میلیونها تن (چندمیلیون؟ نمیدانیم) مهاجر نامیده میشوند و تنها یک دغدغه دارند: خود را به اروپا برسانند. این چندسال اخیر اروپا به وحشت افتاده است.
عقیده اغلب مردم و سیاستمدارن متعهد بر این است که آنها حدود ۸۰ میلیون انسانند که در مناطق جنگزده زندگی میکنند و در واقع حق دارند که خواهان حمایتهای بینالمللی، از قبیل پناهندگی سیاسی، باشند. اروپا گویا تسلیم این وسوسه شده که از ارزشهای خود کوتاه بیاید. این نمایش یک تراژدی انسانی است که در مقابل چشمان ما رخ میدهد، اما حداقل یک هدف مهم دارد: در هم شکستن حصار بیتفاوتی.