درباره قیمت عکاسی صنعتی
اولین چیزی که باید درک کنید، تفاوت بین عکس پرتره و
عکس صنعتی است. پرترههای خانوادگی یا عکسهای عروسی برای حفظ الهام بخشیدن به خاطرات ایجاد میشوند، در حالی که عکسهای صنعتی برای درآمدزایی و جذب مشتریان شما تهیه میشوند. بنابراین یک عکس صنعتی در یک سرمقاله برای یک مجله بدون محتوا، به جهت جذب مشتریان جدید یا یک پرتره گروهی از یک شرکت که برای ایجاد فرهنگ سازمانی و یا تقویت نام صنعتی و غیره تهیه شده است، نمونههایی از استفاده عکس صنعتی است.
سه فاکتور مهم به جهت قیمتگذاری عکاسی صنعتی وجود دارد که باید قبل از تهیه و سفارش گیری در نظر گرفته شود.
1. فاکتور اول: برنامه ریزی و تعیین زمانی است که برای این کار باید در نظر بگیرید.
2. فاکتور دوم: تعداد عکسهای درخواستی مشتری است که باید دقیق مشخص شود.
3. فاکتور سوم: تعیین ارزش مالکیت معنوی آن عکسها است.
قیمت گذاری زمان خود برای عکاسی صنعتی ایده نو
تعیین زمان
صرف نظر از این که عکاس کودک هستید، عکاس حیوان خانگی یا عکاس محصول، باید دقیقا زمانی که برای این کار در نظر گرفته میشود را تعیین نمایید. باید دقیقا بدانید نرخ صورتحساب ساعتی شما چقدر است. این نرخ بدون توجه به موضوع مورد نظر یکسان است.
تعداد عکس
این موضوع باید بر اساس مشارکت با خواسته مشتری و نظر شما تعیین شود. اگر آنها فقط به شما بگویند که میخواهید به دفتر آنها بیایید و برای وب سایت عکس بگیرید، نمیتوانید یک فرایند کاری را به طور دقیق برنامه ریزی نمایید. شما باید دقیقا بدانید که تعداد عکسهایی که آنها نیاز دارند چقدر است. با این کار میتوانید به طور دقیق زمان لازم و قیمتگذاری آن پروژه را تعیین نمایید.
در حال حاضر تعداد زیادی از مشتریان، برای عکسهای بازاریابی عمومی به جهت تهیه عکسهای صنعتی در حال ثبت سفارش میباشند. آنها اغلب نمیدانند که به چه تعداد عکسی نیاز دارند. بیشتر آن مشتریان فکر میکنند این کار را میتوانند با پرداخت مبلغی ناچیز انجام دهند و یا نیازی نیست که تعداد را از قبل مشخص نمایند. آنها برای این کار ارزش پرداختی بالایی تصور نمیکنند و نمیدانند که قیمتگذاری بر حسب تعداد عکسها تعیین میشود. اما وقتی سفارش ثبت میکنند و شما وقت میگذارید و درباره کار انجام شده توضیح میدهید، تازه به ارزش کار متوجه میشوند.
به عبارت دیگر، پس از توضیحات شما، آنها متوجه میشوند که یک عکس با فکر خوب و خلاقانه که برای یک هدف خاص به تعداد مشخص ایجاد شده باشد، چقدر میتواند برای آنها خروجیهای بسیار ارزشمندی داشته باشد. مثل جذب مشتریان و صرفه جویی در هزینهها غیره.
مالکیت معنوی
با توجه به مشخصات زیر میتوانید قیمت عکس را به راحتی ارزشگذاری کرده و دارایی معنوی خود را تشخیص دهید. اندازه دقیق تصاویر درخواستی با توجه به بیشترین پیکسل و یا کمترین پیکسل را از مشتری خود دریافت نمایید. در اینجا چند نمونه آورده شده است:
• مقیاس تصاویر برای مجله و تحریریه: ۵ × ۸.۳۰۰ پیکسل
• مقیاس تصاویر برای روزنامه محلی: ۴ × ۶.۲۴۰ پیکسل
• مقیاس تصاویر برای بنر وب سایت: ۱۸۰۰ پیکسل
اگر از تعیین قیمتگذاری عکاسی صنعتی بیتجربه هستید و مطمئن نیستید که چگونه میتوانید برای عکسهای خود ارزشگذاری نمایید، در اینجا روشی وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند تعیین کنید که عکس شما در چه محدودهای باید قیمتگذاری شود. میتوانید با میانگین قیمت در برنامه شروع کنید و بسته به نحوه پاسخ دادن به سوالات زیر، دامنه را بالا یا پایین ببرید. توجه داشته باشید همه این سوالات برای هر پروژه و سناریویی قابل استفاده نیستند:
• تعیین تیراژ: چند نسخه تهیه و تولید شود؟
• تعیین منطقه: جغرافیایی تحت پوشش انتشار برای آگهی
• کیفیت انتشار: اعم از چاپی یا آنلاین و غیره
• مشتری جدید است و یا مشتری قدیمی است؟
• مشخصات عکس مشخص شود؟ (عدسی، زاویه، نور و غیره)
• از جمله مشاغل کوچک است و یا محلی یا شرکت و یا سازمان است؟
• آیا مشتری یک فایل خریداری میکند یا چند فایل؟
• مشتری تا چه تعداد میخواهد از تصاویر استفاده کند؟ یک بار، یک ماه، سه ماه، شش ماه، یک سال، ۵ سال و یا بیشتر
اکنون، بیایید با یک مثال بهتر نحوه قیمتگذاری را مشخص نماییم.
همچنین شما میتوانید از سایت
رجانیوز هم اطلاعت خوبی بدست بیاورید.
نحوه قیمت گذاری یک پرتره صنعتی
تصور کنید برای قیمتگذاری یک پرتره صنعتی به استودیو با شما تماس میگیرند. آنها برای استفاده از وب سایت و بروشور خود به یک فایل ۲ اینچ در ۳ اینچ (۵ سانتیمتر در ۷.۵ سانتیمتر) با رزولوشن 300dpi نیاز دارند. شما میدانید که نرخ صورتحساب ساعتی شما به طور مثال ۱۳۴ دلار است (شما آگاهی دارید که چگونه باید زمان خود را ارزشگذاری کنید. بر این اساس شما در محل به مدت ۳۵ دقیقه حضور خواهید داشت، به علاوه زمان راه اندازی که بنابراین کلا میشود ۱ ساعت.
برای ارزش مالکیت معنوی (IP) فایل، از فرمول Pixel Cents استفاده میکنیم.
اگر میانگین نرخ سرفصل شرکتی را در برنامه ۰.۸ سنت به ازای هر پیکسل انتخاب کنیم، قیمت زیر خواهد بود:
در حال حاضر، مهم است که به یاد داشته باشید که این قیمت فقط ارزش تصویر است. شما باید زمان خود را برای هر مرحله پس از تولید، که حداقل هزینه اصلی مدیریت پرونده است را در نظر بگیرید. اما به احتمال زیاد، نوعی بهینهسازی و روتوش فایل را ارائه نیز باید انجام دهید. بنابراین فرض کنید ۳۰ دقیقه پس از تولید با ۱۳۴ دلار در ساعت معادل ۶۷ دلار خواهد بود.
جلسه ۱ساعته پرتره صنعتی استودیویی: ۱۳۴ دلار
یک فایل دیجیتال با اندازه ۲ × ۳، با رزولوشن ۳۰۰ پیکسل = ۷۲ دلار + ۶۷ دلار پس میشود = ۱۳۹ دلار
بنابراین کل هزینهها خواهد شد: ۱۳۴ دلار + ۱۳۹ دلار = ۲۷۳ دلار
وقتی ۵۰ عکس در ساعت ایجاد میکنید، احتمالا برای هر تصویر هزینهای دریافت نمیکنید.
با پوشش رویدادها، عکاسان معمولا لحظاتی را ضبط میکنند که برخلاف ساختن، نورپردازی و هدایت عکس است بنابراین این به رویکرد کمی متفاوتی نیاز دارد.
اکنون زمان شما دقیقاً یکسان است (۱۳۴ دلار در ساعت) اما نرخ هر تصویر به احتمال زیاد تخفیف مییابد.
هنگامی که از رویدادها درخواست میکنید، میتوانید از طریق تلفن به صورت ساعتی هزینهای را قید کنید تا به آنها پارک توپ بدهید. با این حال، در نقل قول یا فاکتور کتبی، میتوانید اطمینان حاصل کنید که جزئیات بیشتری در مورد هزینهای که آنها پرداخت میکنند اضافه کنید. همچنین میتوانید هزینه پردازش/تحویل فایل را که شامل بهینهسازی انبوه فایلها است، دریافت کنید - اما مگر اینکه درخواست شده باشد روتوش نکنید. روتوش پس از انجام کار در صورتحساب جداگانه صورت میگیرد.
شما میتوانید برای دیدن نمونه عکس صنعتی از صنعت
عکاسی شیرآلات وارد شوید.
ارزش قیمت عکاسی صنعتی
پس شد طبق مشخصات کار انجام شده، ۱۳۴ دلار (صورتحساب ساعتی) + ۹۰۰ دلار به ازای (۵۰ عکس ۱۸ دلار در دوره) = ۱۰۳۴ دلار در ساعت.
اما این تصور هرگز به تحقق نخواهد نشست که مشتری برای هر ساعت بخواهد قبول کند که ۱۰۳۴ دلار هزینه نماید.
زمانی که از دید مشتری به موضوع نگاه میکنید، مشخص است که آنها ارزش تصاویر دیجیتالی را درک نمیکنند. (۱۸ دلار برای هر عکس دیجیتالی واقعا آنقدر نامعقول نیست) اما آنها نمیدانند که ارزش کار برایشان چقدر است و زمانی که به ارزش کار واقف نشوند، طبعا برای یک فایل این مبالغ را پرداخت نخواهند کرد.
برگرفته از
سایت ایده نو