گروه فرهنگ و هنر: فتحالله بینیاز با مقایسه تیراژ کتاب و همچنین وضعیت مجلههای ادبی در گذشته و امروز، از وضعیت کتابخوانی انتقاد کرد.
این نویسنده و منتقد ادبی در پاسخ به پرسشی درباره میزان کتابخوانی مردم نوشته است: طبق اولین سرشماری عمومی، جمعیت سراسر کشور در سال 1335 حدود 18954000 نفر و در سال 1345 حدود 25788000 نفر بوده است. با روش میانیابی میتوان گفت جمعیت ایران در سالهای 1340 و 1341 حدود 22371000 بوده است. حال نگاهی بیندازیم به آن دسته از کتابهایی که طی آن سالها چاپ شد و شماریشان برای من باقی مانده است.
بیگانه – آلبر کامو - چاپ دوم –سال 1335 – 10هزار نسخه
خاطرات خانه اموات – داستایفسکی- چاپ دوم 1341- 10هزار نسخه
عاشق مترسک – فیلیس هیستنگر – چاپ اول – بدون ذکر تعداد
اتاق شماره شش – چخوف – چاپ دوم – 1342- 10هزار نسخه
سه تصویر – تورگنیف – چاپ دوم – 1343- بدون ذکر تعداد
در همین سالها چند ده مجله کتاب در حوزه ادبیات داستانی و سخن فلسفی و سیاسی منتشر میشد (کیهان هفته، کتاب هفته، سخن و ...) و نوجوانهای 14 و 15 سالهای چون من با فاکنر، تسوایک، جان دوس پاسوس، واهه کاچا، آلن پو، لورکا، ریتسوس، پسوا، آندریف، وولف، ییتس، سفریس، الیوت، هسه، موراویا، و موضوعهایی چون جنگ سرد، قضیه اوپنهایمر، محاکمه مارشال توخاچقسکی، زندگی هیتلر و حتا اختراعات مختلف آشنا میشدند. تا جایی که بعدها شنیدم این نشریات مرجوعی هم نداشتند.
بنابراین میتوان به کمیت ارتباط مردم با کتاب پی برد. طبق گفتههای شماری از اهالی کتاب که اکثرشان مسنتر از من بودند، بیشتر ارتباط مردم ایران با کتاب طی سالهای 1334 تا 1357 بوده است. دو سال اول بعد از کودتای سال 1332 هنوز مردم رغبت چندانی به کتاب نشان نمیدادند. ضمن اینکه سیر صعودی ارتباط با کتاب از سالهای 1350 تا 1357 مثل دوره 1334 تا 1350 نبوده است. ظاهرا تلویزیون و مجلات زرد در این امر بیتأثیر نبودهاند. البته عدهای از هموطنان برخودار از دانش و اطلاعات کافی در این مورد مقالهها و کتابهای ارزشمندی نوشتهاند.
حال میتوان جمعیت 75 میلیونی کنونی را با تیراژ ظاهری 1100 جلد مقایسه کرد. میگویم ظاهری، چون تیراژ واقعی بین 300 تا 700 جلد است و ناشر و مؤلف (یا مترجم) به خاطر فقدان متقاضی، به این توافق میرسند. در ضمن حالا چند مجله ادبی هفتگی و ماهانه وجود دارد؟ و چرا همان یکی دو تا یا دولتیاند یا از کمکهای دولت استقاده می کنند و چرا فصلنامه یا دوفصلنامه و حتا سالانه و چه بسا دوسالانهاند؟ سرانه مطالعه کتاب در حدود دو تا ده دقیقه چندان عاری از حقیقت نیست. امروزه بسیاری از دانشجویان حتا رغبتی به خواندن کتابهای درسی خود ندارند، چه رسد به خواندن کتاب در دیگر عرصهها.
از نظر کیفی اثبات اینکه قشر بالنده، که بدون شک کتابخوان هم هست، چه تأثیری بر اطرافیان داشتهاند، موضوعی نیست که در یک پرسش و پاسخ در فضای مجازی محدود شود. اما به نظر من گرایش و تمایل مردم به سخن سنجیده و افراد صاحب اندیشه بسیار غنیتر از حالا بود. حالا فرهنگ موبوکراسی و پوپولیستی حاکم است که جدابیت و فریبندگیاش به هزار و یک دلیل مانع نزدیکی آحاد مردم به سخن علمی و فلسفی و جامعهشناختی میشود.