گروه حوادث: چند جوان که در یک درگیری مسلحانه اقدام به قتل و گوشبری کرده بودند، در حالی محاکمه شدند که انتقامگیری آنها بعد از تشکیل پرونده قتل نیز ادامه داشت. دو متهم اصلی این پرونده شلیک مرگبار را گردن یکدیگر میاندازند. پس از تشکیل پرونده و بازداشت متهمان براساس گزارشی که به پلیس رسید، افراد منتسب به مقتول یکی از نزدیکان متهم را به قتل رساندند که آن موضوع در پروندهای جداگانه در حال رسیدگی است. این پرونده تیر ماه سال ۹۸ با گزارش یک درگیری مسلحانه در یکی از میدانهای اصلی ورامین تشکیل شد. وقتی مأموران به محل رسیدند، مشخص شد جوانی به نام منصور جان باخته است. جسد منصور که با شلیک دو گلوله و ضربههای متعدد قمه از پا درآمده بود، به پزشکی قانونی منتقل شد. در بررسیهای بعدی مشخص شد در آن درگیری دو نفر از دوستان منصور نیز زخمی شده که همراه دوستانشان به بیمارستان منتقل شده بودند. پزشکی قانونی بعد از بررسی جسد منصور اعلام کرد این جوان علاوهبر اینکه با شلیک دو گلوله زخمی شده و ضربات عمیق و کشندهای بر بدنش وارد شده، گوشش هم بریده شده است و به نظر میرسد بریدهشدن گوشش قبل از مرگش و برای شکنجه او اتفاق افتاده است.
با توجه به این نظریه بود که مأموران متوجه شدند این مرد احتمالا قربانی یک انتقامگیری خشن شده است؛ بنابراین تحقیقات خود را از دو زخمی دیگر این درگیری آغاز کردند. سیاوش و دانیال که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفته بودند، شناسایی شدند و گفتند دوستشان منصور در درگیری با یکی از افراد شرور و نوچههایش که آن شب نقاب به صورت داشتند، کشته شده است. وقتی مأموران تلفن همراه طرفین درگیری را مورد بررسی قرار دادند، مشخص شد رد پای یک زن در این درگیری وجود دارد؛ بنابراین او را احضار کردند و مورد بازجویی قرار دادند. زن جوان گفت: مدتی بود با منصور در رابطه بودم؛ اما یکی از دوستان او که گندهلاتی به نام کمال بود، به من ابراز علاقه کرده بود و میخواست با من بیشتر آشنا شود. من چند بار تلفنی با او صحبت کردم. آخرینبار به من گفت قصد دارد همراه دوستانش، منصور را به میدان اصلی شهر بکشاند و در یک درگیری مسلحانه او را به قتل برساند.
با اظهارات زن جوان کمال ۲۶ساله ردیابی و بازداشت شد و به درگیری مسلحانه اعتراف کرد. او گفت 18 نفر دیگر نیز همراه او بودند که همگی نوچههایش هستند. متهم در بازجوییها گفت: خانواده من و خانواده منصور از سالها قبل بر سر یک زمین با هم اختلاف داشتند. اختلاف خانوادههایمان باعث شده بود من و منصور چند بار در اینستاگرام با هم کلکل کنیم. آخرینبار وقتی منصور در لایو اینستاگرام به من فحاشی کرد، در خانه دوستم نقشه قتل او را کشیدم. من میخواستم طوری او را بکشم که دیگر آبرویی برایش باقی نماند و همه ببینند که عاقبت کسی که به من فحاشی کند، چیست. بههمینخاطر هم از دوستانم خواستم کلاشینکف برایم بیاورند. کمال که چندین سابقه کیفری در پروندهاش دارد، ادامه داد: ما میدانستیم آن شب منصور قصد دارد به نمایشگاه ماشین دوستش برود. ما ردش را زده بودیم. بههمینخاطر شبانه به آنجا رفتیم. نوچههایم که همگی چاقو و قمه داشتند، به منصور و دوستانش حملهور شدند و من با کلاشینکف به آنها شلیک کردم.
متهم درباره اینکه چرا گوش مقتول را برید، گفت: من این کار را نکردم. یکی از دوستانم این کار را کرده بود. بعد از درگیری وقتی پیش من آمد، گوش منصور را درآورد و گفت گوش منصور را برایت آوردم تا بقیه بدانند چطور آنها را گوشمالی میدهیم. بهدنبال اعترافهای کمال، 18 متهم دیگر ردیابی و بازداشت شدند و به شرکت در درگیری خونین اعتراف کردند. با تکمیل تحقیقات مقدماتی و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. در جلسه رسیدگی که در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، اولیایدم مقتول درخواست قصاص را مطرح کردند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من مرتکب قتل نشدم و فرد دیگری به مقتول شلیک کرد. من به دروغ اتهام را قبول کردم. یکی از دوستانم به نام شهاب که از گندهلاتهای ورامین است، آن شب دست به اسلحه برد و شلیک کرد؛ اما من بهخاطر مرام و معرفت قتل را گردن گرفتم. من بزرگ آنها هستم و بههمینخاطر قتل را قبول کردم. با این ادعا بود که ادامه رسیدگی به پرونده به بعد از انجام تحقیقات بیشتر موکول شد؛ بهاینترتیب پرونده کمال در شاخهای دیگر به اتهام محاربه و با صدور کیفرخواست محاربه به دادگاه انقلاب فرستاده شد و کمال در دو دادگاه پای میز محاکمه رفت.
محاکمه در دادگاه انقلاب
وقتی کمال و نوچههایش در دادگاه انقلاب پای میز محاکمه رفتند، به قاضی رسیدگیکننده به پرونده توضیح دادند قصدشان ایجاد ناامنی نبوده است و نمیخواستند شهر را ناامن کنند و به کسی آسیبی برسانند؛ بلکه آنها فقط برای گرفتن انتقام از منصور که برایشان آزارواذیت ایجاد کرده بود، دست به این کار زدند. متهمان گفتند حتی قصد نداشتند به اموال عمومی آسیب بزنند و بابت این کار ابراز پشیمانی کردند. بهاینترتیب آنها از اتهام محاربه تبرئه شدند، اما بهخاطر قتلی که مرتکب شده بودند، پرونده همچنان در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران باز بود.
محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران
پرونده کمال یکبار دیگر به اتهام قتل به شعبه 7 رفت تا بررسی شود. متهم در این جلسه گفت: من به خاطر مرامم قتل را گردن گرفتم؛ اما حالا میخواهم حقیقت را بگویم. من آن شب کلاشینکف در دست نداشتم و شهاب شلیک کرد. گلولههایی که من با سلاحی دیگر شلیک کردم، اصلا به منصور برخورد نکرد. کمال مدعی شد خانواده او بهخاطر این قتل قربانی دادهاند. او گفت: بعد از کشتهشدن منصور، دوستان او به تلافی برادر بزرگ من را با شلیک گلوله مقابل خانه پدریام در ورامین کشتند که پروندهاش برای تکمیل تحقیقات در پلیس آگاهی است. من دروغ نمیگویم و مدارک آن پرونده وجود دارد. در ادامه نوبت دفاع به شهاب رسید.
او گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول دارم، اما من به منصور شلیک نکردم و با اینکه برای کمال احترام قائل هستم؛ اما او دروغ میگوید. قتل را من مرتکب نشدم و اصلا با منصور درگیری نداشتم که بخواهم او را بکشم. سپس 17 متهم دیگر نیز به دفاع پرداختند و فقط یک نفر از آنها شهاب را بهعنوان عامل شلیک به منصور معرفی کرد. انکار شهاب در حالی بود که تحقیقات پلیس و بررسی دوربینهای مداربسته نشان میداد او عامل شلیک بوده است. وقتی کمال برای پاسخ به ادعای شهاب در جایگاه قرار گرفت، گفت: من قبلا بهخاطر رفاقتی که با شهاب داشتم، به شلیک اعتراف کردم؛ اما حالا میگویم من او را نکشتهام. ما بعد از درگیری سوار ماشین شدیم و شهاب گفت برای من سورپرایزی عجیب دارد. او گوش قربانی را که بریده بود از جیبش بیرون آورد و به ما نشان داد.
او ادامه داد: شهاب برای اینکه نتیجه تنپیمایی را با خطا روبهرو کند، در زندان معتاد شد. او بهشدت لاغر شده و همین موضوع باعث شده تا کارشناسان من را بهعنوان عامل شلیک معرفی کنند. اگر فیلمهای دوربین مداربسته را ببینید و درباره گذشته متهم تحقیق کنید، متوجه میشوید که او هیکل درشتی داشته و برای منحرفکردن تحقیقات خودش را لاغر کرده است. سپس شهاب به دفاع پرداخت. او گفت: کمال انگیزه کافی را برای قتل داشته و او خودش به سمت منصور شلیک کرده است. سپس شاهدان یکبهیک به تشریح آنچه دیده بودند، پرداختند. چند نفر از آنها گفتند لحظه شلیک گلوله را ندیدهاند؛ اما دو نفر مدعی شدند شهاب دست به شلیک زده است. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.