با توجه به اینکه دولت وارث یک توزیع یارانه بیمار و همچنین اقتصادی با تورم بالای 40 درصد است نظر شما در مورد انتقادهایی که از دولت به منظور توزیع سبد کالا میشود چیست؟
به اعتقاد من نفس عمل توزیع سبد کالا بسیار درست و کار بزرگی است و اشکالاتی هم در شیوه توزیع آن لاجرم اتفاق میافتد. به اعتقاد من هم بهتر بود شیوه توزیع آن به صورتی دیگر بود اما انتقادهایی که از دولت میشود، بسیار زیاد و از مرز انصاف خارج شده است و تبلیغات علیه این مساله زیادتر از حد پیشبینی شده است. بنابراین برخی این توزیع کالا را تحقیر و توهین به مردم میدانند در صورتی که ما تحقیرها و توهینهای زیادی را در دولت قبل نسبت به مردم دیدیم.
مثلا چه توهینهایی!؟
مانند زمانی که مردم به دنبال ماشین رئیسجمهور میدویدند تا نامه بدهند، آنها نامهها را گونی میکردند و بعد اعلام میکردند که چند میلیون نفر نامه نوشتند و از آن طرف هم رسیدگی خاصی به آن نامهها نمیشد و یا در مورد توزیع سیب زمینی و غیره. آن دوره تحقییرهای بزرگتری از امروز اتفاق میافتاد چرا آن زمان صدای کسی بلند نشد؟! در واقع میخواهم این را بیان کنم که اگر برخی امروز سبد کالا را تحقیر میدانند، این تحقیر اتفاق تازهای در کشور نیست و در طول 8 سال گذشته ما شاهد تحقیرهایی بیش از امروز نسبت به مردم بودیم ولی دریغ از یک صدای اعتراض. به اعتقاد من، زمانی که اقتصاد غلط شد این مسائل در آن خواهناخواه به وجود میآید و جریان پیش آمده یک مساله جدیدی نیست پس نتیجه میگیریم که باید به سراغ اصلاح اقتصاد برویم.
برداشت من این است که عامل این جریانات مسائلی است که از قبل به وجود آمده و در حال حاضر منجر به ایجاد چنین شرایطی شده است و به هر حال اکنون خود را نشان میدهد. این که مردم هجوم میآورند سمت سبد کالا و ساعتها در صف میایستند و ازدحام ایجاد میشود، سوال اینجاست که چرا این مساله رخ میدهد؟ میگویند دولت مقصر است؟ به هر حال این موضوع حاصل فشاری است که در طول چند سال بر شانههای مردم وارد شده و این مساله چیزی نیست که یک شبه ایجاد شده باشد. بهتر است منتقدین نگاهی به قبل داشته باشند تا متوجه شوند دلیل ازدحام امروز مردم چیست. بله؛ میتوان دولت را در زمینه اجرا نقد کرد اما دیگر منتقدین مرز انصاف را گذراندهاند و مساله را بیش از اندازه بزرگ کردند. برای مثال یکی از روزنامهها تیتر زده است «اهانت به مردم» به واقع این چه تیتری است؟! خب این را میتوان در قالب یک انتقاد مودبانه بیان کرد.
جالب است که اولین انتقادها و هجمهها به دولت از سوی شبکههای ماهوارهای بود و بعد از آن، برخی از روزنامههای داخلی شروع به انتقاد کردند. من میخواهم این را بگویم که نه شبکههای ماهوارهای در آن سوی مرزها دلشان برای مردم سوخته و نه این منتقدین تند دولت در داخل؛اگر این دست از منتقدین دلشان برای مردم سوخته بود آن زمان که شاهد این حجم از اختلاس و دادن وعدههای بیپایه و اساس به مردم بودند باید وارد صحنه میشدند و اعتراض میکردند. چرا در آن زمان سکوت اختیار کردند و چرا تحقیرهایی که در دولت قبل در سفارتخانهها به مردم میشد را به خاطر نمیآورند؟ و یا زمانی که در کشورهای خارجی به پاسپورت ایرانی مردم نگاه تحقیرآمیز میشد، چرا کسی انتقاد نکرد؟ در هر صورت نفس توزیع سبد کالا کار بزرگی بود و به هر حال هر کار بزرگی هم در مسیر اجرای خود دچار اشتباهاتی خواهد شد اما این مساله بیش از آنکه مستحق آن باشد مورد هجوم قرار گرفت و منتقدین از جاده انصاف خارج شدند.
به نظر شما آیا امکان اصلاح اجرای سبد کالا وجود دارد؟
به نظر من مشکل خاصی نبوده و تنها مربوط به تعلق گرفتن سبد کالا به برخی و محروم شدن برخی دیگر از دریافت آن است. بنابراین اینها اشکال است و ما نباید روی این مسائل مانور دهیم بلکه ما باید دولت و مسائل پیشرو را فراتر از این ببینیم. در حال حاضر دو هجمه به سوی دولت صورت گرفته که به نظر من هر دوی آنها هم از جاده انصاف خارج است؛ یکی هجمه به آقای ظریف و توافق ژنو و سیاست خارجی است و در سیاست داخلی هم بسیار تلاش کردند که سوژهای پیدا کنند و اکنون این سوژه را بدست آوردند و آن هم توزیع سبد کالا است. مسالهای که قابلتوجه است این است که دولت در حال حاضر در موقعیت حساسی قرار گرفته و چیزی به آن به ارث رسیده که نیمی از آن سیاست خارجی است و نیمی دیگر سیاست داخلی. در سیاست خارجی به هر حال با وزیر خارجه آمریکا و دیگر کشورها گفتوگویی شده و به یک توافقی دست یافتهاند اما هر روز به این توافق حمله میشود. باید میان انتقاد و هجمه، تفاوت قائل شد.
متاسفانه همواره میخواهیم از طریق هجمه مسائل را به پیش ببریم و پارهای از منتقدین ما غیرمنصفانه وارد عمل میشوند و در شرایطی که دولت سعی دارد سیاست خارجی و سیاست داخلی را همگام هم به پیش ببرد، زمانی که با این انتقادات تند صورت میگیرد، معلوم میشود که این افراد که بدین صورت مخالفت میکنند دلشان به هیچ وجه به حال مردم نسوخته است زیرا اگر دلسوزی برای مردم وجود داشت، آن زمان که این همه بیبرنامگی و آن همه مشکلات در دولت قبل وجود داشت باید شاهد صدای اعتراضات این افراد میبودیم و سوال این است که چرا 8 سال سکوت کردند.
به طورکلی اگر آنها دلشان برای مردم میسوخت در طول این 8 سال سکوت نمیکردند تا کار به اینجا بکشد و اگر مردم برای سبد کالا هجوم میآورند، مربوط میشود به سالهای قبل؛ سالهایی که درآمد کشور 700 میلیارد دلار بود و میشد با این پول فقر را ریشهکن کرد ولی عملاً هیچ کاری صورت نگرفت و واقعا کشور در موقعیت سختی قرارگرفت.
به نظر شما دولت یازدهم و دکتر روحانی تا کجا خواهد توانست در برابر این حجم از انتقادات،صبر پیشه کند؟
من معتقدم تمام این مخالفتها برای این صورت میگیرد که آنها دوباره مجلس را به دست بگیرند و من نظرم بر این است که دولت باید بدون توجه به این هجمهها و انتقادها کار خود را بکند، محکم بایستد و هیچ کجا و به هیچ عنوان کوتاه نیاید، در راستای مصلحت نظام و مصالح مملکت و مردم حرکت کند و توجهی به هیاهوی چند نفر نکند که آثاری از دلسوزی در آنها دیده نمیشود؛ اما اگر دولت در این زمینهها کوتاه بیاید، ضربهای سخت به کشور و دولت خواهد خورد. یکی از مکانهایی که امروز در آن برای دولت مانعتراشی میشود، مجلس است.
برای مثال نماینده دولت تشریف میآورد قم و با یکی از مراجع ملاقات میکند و در مجلس هم فردی بلند میشود و فریاد سر میدهد. در صورتی که این مساله هیچ ربطی به مجلس ندارد. بنابراین با مشاهده این دست از مانع تراشیها مشخص میشود که این افراد به دنبال چیز دیگری هستند. باتوجه به اینکه به هر حال دولت دارای عقبه اجتماعی است و به نوعی مردم چشم امید به این دولت دارند، انتقادهای تند و هجمههایی که از سوی برخی نمایندگان مخالف دولت به دولت صورت میگیرد، به نظر شما این مساله به زیان مجلس برای انتخابات آینده نیست؟ زیرا به هر حال این باور در میان مردم شکل میگیرد که این مجلس است که اجازه کار به دولت نمیدهد.
متاسفانه در برخی نمایندگان مجلس این اعتقاد وجود دارد همانطور که ما در برابر دولت اصلاحات ایستادیم و به دنبال ٱن توانستیم نماینده خود یعنی احمدینژاد را به ریاستجمهوری برسانیم پس در مورد دولت یازدهم هم این امکان وجود دارد و اگر آن روزها را دوباره به خاطر بیاوریم در آن زمان هر 6 روز مجلس یک مشکلی را برای دولت به وجود میآورد. در آن زمان آقای خاتمی خیلی خود را درگیر نمیکرد اما امروز باید از این تجربه استفاده کنیم و بدانیم نجابت بیش از اندازه هم کار دستمان خواهد داد و مجلس امروز هم میداند اگر مجلس آینده و دولت آینده را از دست بدهد، به تبع آن منافع خود را از دست خواهند داد. به هر حال این مانعتراشیها و انتقادها به دلیل منافع گروهی است و نه منافع کشور و ملت. بنابراین من توصیهام به دولت این است که از مواضع خود کوتاه نیاید و مسائل را صادقانه با مردم در میان بگذارد چون در این صورت قطعا این افراد و مخالفان راه به جایی نخواهند برد.
وا اسلامای تند روها همان حکایت پیراهن عثمان است این اقایان نه دلسوز نظام اند
نه دغدغه اسلا م ودیانت واخلاق دارند
درد اینان منافع نامشروع کلانی است که از دست داده اند ونمیخواهند تلسیم حق وحقیقت شوند ومیخواهند اب رفته را به جوی برگردانند
انشاال... که خوابشان تعبیر نخواهد شد
چون مشتشان باز شده ودیگر سیاست های عوامفریبانه رنگ باخته (205528)