به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۰:۵۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ ساعت ۱۵:۰۴
کد مطلب : ۳۱۵۲۹۵

پاشنه آشیل دیکتاتورها!

پاشنه آشیل دیکتاتورها!
روزنامه همدلی  نوشت: در پی تحولات قزاقستان و اعتراضات گسترده مردم، این کشور تبدیل به کانون توجهات جهانی و تحلیل‌های کارشناسان شده است. برخی از طریق مشابه سازی و بدیل تحولات بهار عربی، احتمال فراگیر شدن این اعتراضات در کشور‌های آسیای میانه و استقلال یافته از شوروی را محتمل دانسته و انتظار اوج‌گیری و شعله‌ور شدن آن در منطقه را دارند.
توجه و پرداختن به مسائل پشت پرده و جریان‌های تاثیرگذار در این اعتراضات از توان ما خارج و کارشناسان و متخصصان خود را می‌طلبد. اما در یک زمینه که بسیار آشکار و تاثیرگذار بوده و موتور محرک بیشتر اعتراضات و تبدیل شدن از یک مشکل و اختلاف به یک بحران را خلق می‌کند، مسأله‌ای است به نام نارضایتی مردم که از بابت سال‌ها نادیده گرفته شدن آن‌ها ایجاد شده است. در همین مورد، بسیاری از کارشناسان و حاکمان، دست آمریکا و غرب را به تجربه با انقلاب‌هایی تحت عنوان انقلاب مخملی، نارنجی و ... عامل و دخیل در این اعتراضات دانسته و حاکمیت‌شان با مرتبط کردن اعتراضات به آن کشورها، هم بهانه سرکوب مردم و هم توجیه و فرافکنی برای ناکارآمدی خود بهره می‌گیرند. غافل از اینکه آنچه بستری مهیا و آتشی زیر خاکستر برای نقش آفرینی و سواستفاده این کشور‌ها مهیا کرده، نه توان آمریکا، بلکه سال‌ها ناکارآمدی و فساد موجود در حاکمیت این کشورهاست. نشان به آن نشان که در کشور‌های دموکراتیک، مثل اروپای غربی، هیچگاه اعتراضات از مسیر اصلی خارج نشده و ساقط شدن حکومت‌ها را مدنظر ندارند.
دیکتاتور‌ها و حکومت‌های استبدادی که بر مبنای پشتوانه نیروی نظامی و اقتدار ناشی از آن یا وابستگی به قدرت‌ها ایجاد شده‌اند، به دلیل سال‌ها اعمال زور و فشار بر مردم، اصولا از پشتوانه مردمی فراگیر برخوردار نیستند. این‌ها برای بقا و امتداد حکومت خود، معمولا با حذف احزاب و نهاد‌های مدنی مستقل، سعی می‌کنند با بدیل سازی آن از طریق ایجاد احزاب و گروه‌های وابسته، آن خلاء را جبران کنند. احزاب و نهاد‌های مستقل به دلیل چرخه آزاد و گردش نخبگان و ارتباط فراگیر با مردم، معمولا حلقه رابط حکومت با متن جامعه هستند. آن‌ها تحولات جامعه و خواست‌های مردمی را رصد کرده و آن را به حاکمیت منتقل می‌کنند و دولت‌ها را مجبور به برآورده کردن مطالبات آن‌ها می‌کنند و در نتیجه به تعویق افتادن خواست‌ها و انباشت آن رخ نمی‌دهد. در نبود این گروه‌ها و نهاد‌های مستقل، ارتباط حاکمیت با مردم قطع شده و حاکمان اطلاع دقیقی از کنش‌ها و مطالبات مردمی ندارند و در نتیجه خواست‌های آن‌ها نادیده و نارضایتی‌ها انباشته می‌شود. از جانب دیگر، به دلیل تسلط یک گروه و جریان به مدت طولانی با سازوکار سرکوب و حجم عظیم تبلیغات و پروپاگاندای حکومتی برای توجیه و تمرکز بر ایدئولوژی مدنظر، مردم عملا هیچ نوع آموزشی از آنچه در کشور‌های دموکراتیک حاکم هست، در جهت آشنایی و تمرین حقوق شهروندی و تحزب نمی‌بینند. در نتیجه؛ مردمی که هیچ نوع فعالیت مدنی و حزبی نداشته‌اند، آمادگی برای تعامل، تسامح و گفتگو با حاکمیت ندارند. با اولین اعتراضات، آن حجم عظیم انباشت مطالبات تبدیل به اعتراضات گسترده و البته خشن می‌شود. حاکمان چنین کشور‌هایی می‌دانند خود و گروه‌های تابع، فردایی در کشور خود نداشته و در نتیجه تا آخرین لحظه با انواع شیوه‌ها به سرکوب برای نجات و بقای خود ادامه می‌دهند.
در نهایت، خروجی آن؛ اگر اعتراضات فراگیر و مدت‌دار شود، یا به مدل سوریه و بشار اسد منتهی می‌شود که با ابزار سرکوب و دخالت خارجی سر پا می‌ماند، یا مثل لیبی سرنگونی حاکمیت و آشوب را رقم می‌زند. کشوری که مردمش بعد از سرنگونی قذافی، به دلیل همان عدم آموزش و تمرین، به جای مدارا و گفتگو، راه قبیله‌گرایی و خشونت در پیش گرفته و در نهایت بعد از سال‌ها جنگ داخلی و خطر تجزیه، آرزوی دوران قذافی را داشته و این مهم را از طریق استقبال از پسر فراری‌اش نشان می‌دهند. آری، حکومت‌های مبتنی بر دیکتاتوری، به دلیل خوی خودخواهانه و تامین منافع اقلیت، نه تنها در دوران خود مردم را تهی از حقوق شهروندی و زیست دموکراتیک می‌کنند، بلکه برای بعد از خود نیز مردمانی فارغ از اصول زندگی اجتماعی بر پایه گفتگو و مدارا به جا می‌گذارند که در دل خود آشوب و هرج و مرج را بر جای گذاشته که خود زمینه جنگ داخلی و ناامنی بیشتر را بنیان می‌گذارد.
برچسب ها: قزاقستان
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *

پربيننده‎ترين مطالب و خبرها