رضا صادقیان
بخشی از واکنش و مخالفت با شماری از چهرههای مطرح اجتماعی، ورزشی و سیاسی و ممانعت از حضور این شخصیتها در رسانههای پربازدید نشانه روشن نگاه مدافعان زیست گلخانهای در عرصه جامعه است.
طی هفتهها و روزهای قبل، مدافعان و مخالفان حضور فردوسیپور در برنامههای ورزشی صدا و سیما بیش از آنکه نمایانگر حضور و عدم حضور یک فرد در برنامههای تلویزیونی باشد، بازتاب دهنده نگاه مخالفان و موافقان اوست. موافقان مجری سابق برنامههای فوتبالی به دلیل گزارشهای هیجانی و خصوصا ارایه اطلاعات جذاب در هنگام گزارش بازی فوتبال به او علاقه دارند، ناگفته نماند که شماری از بینندگان برنامه نود به دلیل انتقاد از مدیران فوتبالی و یا افشاگری بخشهای از فساد سیستماتیک در فوتبال ایران و با کنایه سخن گفتن فردسیپور به او علاقهمند شدند. از سویی دیگر مخالفان او به این نتیجه رسیدند که رشد این مجری جنجالی و به اصطلاح «زیادی بزرگ» شدنش باعث دردسر شده و در عمل حاشیه امن برخی از مدیران پرهزینه فوتبالی و لابیهای پرنفوذ را با چالش روبرو کرده و دلیلی نداشت که این روند ادامه پیدا کند.
داستان پرغصه حذف مجریان و گویندگان خبر توانمند در صدا و سیما نسبتا تکراری است. مجریانی که به دلیل بسته شدن در برنامههای صدا و سیما، اینجا و آنجا و در مراسمهای افتتاحیه و اختتامیه شرکتهای خصوصی برنامه اجرا میکنند. گاهی در فیلم سینمایی حاضر و یا در بخش خصوصی و شرکتهای ارایه دهنده خدمات صوت و تصویر مشغول به فعالیت میشوند. آنچه در این میان مشخصتر از سایر رفتارهای مدیران ارشد صدا و سیماست، دفاع آنان از رشد محدود و قابل کنترل این چهرههاست. مدیرانی که رشد، توانمندی و بزرگ شدن یک مجری را تا زمانی قبول میکنند که کاملا تحت اختیار خودشان باشد. آنان با رفتارهایی که خارج از کنترل و باعث بروز دردسر شود نمیپسندند. اینگونه مدیران میخواهند هر چیزی قابل کنترل باشد. همانگونه که تمام عوامل صحنه، از قبیل طراح دکور، صدا بردار، تصویر بردار، بازیگران و سیاهی لشکرها با یک اشاره کارگردان به حرکت در میآیند و نقشی را ارایه میکنند که کارگردان از آنان خواسته و سپس خاموش و به زندگی عادی خود مشغول میشوند، مدیران صدا و سیما نیز هیچ علاقهایی ندارند که مجری، گویند، مصاحبه شونده و حتی چهرههای کارشناس بزرگ شوند و مهمتر از این همه از سوی شهروندان به دلیل ارایه سخنان جدید و جذاب، جدی گرفته شوند.
مدافعان رشد و تحرک گلخانهای همه چیز و تمام افراد را تحت مدیریت و کنترل خود میخواهند. سخن گفتن، نقد کردن و دایره نقد را به کدامین اشخاص محدود کردن، رفت و آمد، طرح پرسش و حتی میزان مشارکت در مباحت، حضور در برنامه و حتی موضعگیریهای درون و بیرون از سازمان را همانند گلهای موجود در یک گلخانه که حیات و ممات آنان تحت کنترل کامل گلخانهدار است، اینان نیز چنین رویهای را قبول دارند. همه چیز باید در دستان خودشان باشد، حتی میزان محبوبیت مجریهای تلویزیون. اینکه فردوسیپور، حسنی و یا برخی از مجریان از سوی صدا و سیما برای ادامه همکاری و در جهت جذب مخاطب پذیرفته نمیشوند و به بهانههای مختلف به کارشان خاتمه داده میشود، به همین دلیل است.