گروه حوادث: دیوان عالی کشور حکم شلاق و تبعید پسری که متهم است دختری را مورد آزار شیطانی قرار داده و از او فیلم گرفته نقض کرد.متهم حین تعرض به دختر جوان از گریهها و التماسهای او فیلم گرفته و این فیلم کشف شده است. با این حال او ادعا کرده دختر خودش به رابطه رضایت داشته است.
یک سال قبل دختر جوانی به ماموران پلیس تهران شکایت کرد و گفت مردی به او تجاوز کرده است. این دختر در شکایت خود گفت هرچند خودش سوار ماشین متهم شده اما متهم او را اغفال کرده و مورد آزار قرار داده است.
دختر جوان به ماموران گفت: چند روز قبل با پسر جوان آشنا شدم. او دوست خواهرزادهام بود و شماره مرا از خواهرزادهام گرفته و گفته بود قصد ازدواج دارد. به همین خاطر با او در خیابان تهرانپارس قرار ملاقات گذاشتم و سوار پژو ۴۰۵ او شدم.
دختر جوان ادامه داد: ما با هم به سمت ورامین رفتیم؛ اما یکباره دچار وسوسه شد و بدون توجه به التماسهایم با تهدید چاقو مرا را آزار داد. او از من فیلم تهیه کرد و گفت اگر به کسی حرفی بزنم فیلمهایم را پخش میکند. او حتی مرا به شدت کتک زد.با این شکایت ماموران پلیس به ردیابی پسر شیطانصفت پرداختند و مسعود ۳۰ ساله را ردیابی و بازداشت کردند.
متهم در بازجوییها گفت: این دختر دروغ میگوید، من به او به زور تعرض نکردم، خودش خواست با من رابطه داشته باشد.با توجه به اینکه مساله تجاوز مطرح شده بود پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و بازجویی و دادرسی در همین شعبه برگزار شد.در جلسه بازجویی پسر جوان تعرض به دختر را رد کرد و گفت: من به او تجاوز نکردم و رابطهای که داشتیم با خواست دختر بود.
او درباره اینکه چرا از گریههای دختر جوان فیلم تهیه کرده است گفت: من فکر میکردم ممکن است این دختر از من شکایت کند به همین خاطر هم از گریههایش فیلم گرفتم تا او را تهدید کنم. این فیلم زمان رابطه ما نبوده، وقتی با هم رابطه داشتیم این دختر حالش خوب بود.گفتههای این پسر از سوی دختر جوان رد شد و او گفت: این پسر به من پیشنهاد ازدواج داد و چون با خواهرزادهام دوست بود من حرفش را باور کردم و قبول کردم با او بیرون بروم. او در اولین قرار چنین بلایی سرم آورد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده دختر جوان درخواست مجازات برای متهم کرد و گفت: من دانشجو هستم و درس میخواندم و با آبرو زندگی میکردم، مانند هر دختر جوانی قصد داشتم ازدواج کنم و خوشبخت شوم، اما این پسر من را به خاک سیاه نشاند.وقتی نوبت به متهم رسید گفت: من به قصد ازدواج به این دختر نزدیک شدم اما او به من گفت چند سال قبل از سوی یکی از اقوامش مورد تجاوز قرار گرفته به همین خاطر هم از ازدواج پشیمان شدم. روز حادثه از من خواست با هم رابطه داشته باشیم من هم قبول کردم و رابطه داشتیم، اما فیلم گرفتم که بعدها نگوید به زور بوده است و از من شکایت کند. او گریه میکرد که فیلم را پاک کنم، از اینکه فیلم گرفتم ناراحت نبود.
بعد از محاکمه مرد جوان و با توجه به انکارهای او قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند و متهم را در رابطه نامشروع مجرم شناختند و در نهایت رأی بر شلاق و دو سال تبعید صادر کردند. رأی صادره مورد اعتراض شاکی قرار گرفت.او در لایحهای که برای دیوان عالی کشور نوشت درخواست کرد یک بار دیگر پرونده بررسی شود. دلایل شاکی در شعبه ۵۰ دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت و حکم شلاق نقض شد و دیوان عالی کشور متهم را مستحق مجازات سنگینتر دانست، به این ترتیب پرونده یک بار دیگر در شعبه ۱۳ به جریان افتاد.