سردار حسین علایی- فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
گروه سیاسی: حجتالاسلام مهدی کروبی در واکنش به فاجعه تلخ برای مهسا امینی بیانیهای صادر کرد که در بخشهایی از آن آمده است: بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟ خبر درگذشت جانسوز خانم مهسا امینی، دختر جوان کردمان به شدت مرا متاثر کرد. با آنکه مدتی است در حال نوشتن مطلبی جامع درباره شیوه حکمرانی فعلی بودم و تا انتشار آن بنا نداشتم سخنی بگویم اما حزن ناشی از این جنایت آنقدر عمیق بود که تاخیر در اعلام محکومیت آن را به صلاح ندانستم. در چند دهه گذشته دلسوزان این کشور بارها از آثار منفی برخوردهای خیابانی با زنان و دختران جوان و سیاستهای شکستخورده حکومت در این زمینه سخن گفتند و خواستار اصلاح شیوههای ناصواب گذشته شدند.
این شیوه حکمرانی عوارض سنگینی را در عرصههاى داخلی و بینالمللی بر کشور و مردم تحمیل کرده است.
لذا با توجه به تجربههاى پيشين از مردم عزیز، شخصیتها و جریانهای سیاسی میخواهم که برای ممانعت از تکرار این نوع جنایتها، تحقیرها و آزار و اذیت زنان و دختران، این پرونده را تا مختومه کردن این روش غیر شرعی و غیر انسانی پیگیری کنند.
سردار علایی: کشته شدن مهسا توسط گشت اجبار فاجعه کهریزک و ستار بهشتی را به یاد همگان آورد
سردار حسین علایی فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس در یادداشتی در سایت دیده بان ایران با عنوان "لزوم ارزیابی عملکرد گشت ارشاد" به برخوردهای سلبی نیروهای انتظامی با زنان و دختران تحت عنوان حجاب پرداخت.
سردار حسین علایی با اشاره به عملکرد نهاد انتظامی در برخورد با موضوع حجاب نوشته است: با کشته شدن خانم مهسا امینی دختر جوان و مظلوم ایرانی در جریان دستگیری توسط نیروهای گشت اجبار، برای بسیاری از مردم این سوال پدید آمده است که چرا بعضی از افرادی که به اتهام های گوناگون بازداشت می شوند، در زندان ها و در بازداشتگاه های مختلف جان خود را از دست می دهند؟ فاجعه کهریزک و ماجرای ستار بهشتی را همه به یاد دارند. همچنین فیلم مادری که جلوی خودروی گشت اضلال را گرفته و فریاد می زد که دخترم مریض است فراموش شدنی نیست! حال باید پرسید آیا عملکرد گشت اجبار باعث افزایش علاقه خانم ها به پوشش بهتر شده است یا بعضی را به واکنش متقابل و به مخالفت با پوشش اجباری واداشته است؟ سوال دیگری که در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد اینست که آیا اصولاً چنین روش هایی اسلامی و دینی است؟ پس ماجرای سخن امام علی علیه السلام در باره بیرون آوردن خلخال از پای یک زن یهودی چیست؟
بعضی از جامعه شناسان نیز بر این باورند که این نوع رفتارهای خشن، باعث ایجاد شکاف اجتماعی و نیز توسعه عصبانیت و افزایش خشونت در بین اقشار مختلف حامعه می شود. طبیعی است که دل خانواده ها و اقوام بازداشت شدگان و بویژه مقتولین نیز هیچگاه با مسببین آن فجایع صاف نخواهد شد. باید توجه داشت که اصولاً مردم از آیات الهی مثل «لا اکراه فی الدین» و «انا هدیناه السبیل امّا شاکراً و امّا کفوراً» استقبال می کنند و فطرت همه انسانها با حاکمیت زور و ظلم و اجبار مخالف است. با چنین شیوه هایی بعضی از مردم به یاد رفتارهای خشن رضاشاه می افتند که با پلیس و امنیه چادر را از سر زنان ایرانی می کشید و به زور می خواست آنها را با لباس یکسانی که خود می پسندید در کوچه و خیابان ببیند. به هر حال خوبست نمایندگان محترم مجلس در قوانینی که باعث چنین رفتارها و فجایعی می شوند بازنگری کنند و پلیس نیز عملکرد واحد امنیت اخلاقی و اجتماعی و گشت ارشاد را ارزیابی کند تا عموم مردم و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و مومنین از دست چنین اتفاقات ناگواری رهایی یابند. شاید بهتر باشد نیروی انتظامی، کارکنان گشت ارشاد را در مقابل دزدان خیابانی که آشکارا گوشی و کیف خانم ها را می ربایند بکار گیرد تا رضایت مردم بویژه خانم ها را جلب نماید. در هر صورت این مطلب را در حین حضور در پیاده روی اربعین و جهت ادای دین به امام حسین و شهدای کربلا علیهم السلام نوشتم که برای مقابله با ظلم و جهت امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و یزید نیز آنان را از دم تیغ گذراند و خانواده اشان را به اسارت برد.
بیانیه حجتالاسلام عبداللّه نوری:
به مقامهای حکومت هشدار می دهم برق شمشیر خود را از سر مردم برگیرند
"وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ" - سورهی مبارکه شعراء - آیهی شریفه ۲۲۷
"و آنان كه ظلم و ستم كردند به زودی خواهند دانست كه به چه كیفرگاهی باز می گردند."
با قلبی آکنده از درد و اندوه، درگذشت تأسفبار و فاجعهآمیز ژینا (مهسا) امینی دختری جوان از هموطنان عزیز کُرد را خدمت پدر و مادر داغدار، بستگان آن مرحوم و دلبستگان به ایران تسلیت عرض مینمایم. او نمونهای از خیل عظیم جوانان رنجدیدهی این آب و خاک بود که جان شیرین و پُر بهایش فدای تدابیر اشتباه و سوءمدیریت حاکمیت و سیاستهای بدفرجام دولت و بهانه تراشیهای واهی و اقدامات خشن و ناموجه نیروی انتظامی گردید. در ایام اربعین حسینی به جای دفاع از کرامت و حقوق انسانی، بنیادیترین حق شهروندی بیپناه و مظلوم چنان نقض گردید و وجدان عمومی را چنان جریحهدار کرد که باید بر آن خون گریست.
با کمال تأسف پس از ۴۳ سال که از آغاز این نظام می گذرد، جامعهی رشید، فرهیخته و مظلوم ایران همچنان باید شاهد سخنان و اقدامات خلاف عقل، وجدان، شرف و شرع جماعتی از حاکمان و مجریان حکومت باشد که هیاهوی ادعایشان در امر حکمرانی در تراز عدل علوی، گوش فلک را کر نموده اما هنوز فهم روشن و تدبیر شایستهای برای رفع نابخردیها و نابسامانیها پیدا نکرده اند.
تجربهی بشری به خوبی نشان می دهد که رفتارها و اقدامات تنبیهی خشن و ضد اخلاق از سوی عوامل قهریه هیچگاه راه به فرجامی نیک نبرده است اما بار سنگین آثار شومش در نهاد جامعه و در قلب و روح و خاطرهی آحاد ملت به جای می ماند. آنانی که از موضع قدرت دم از غیرت دینی میزنند و چهره استکبار ستیز و حامی مظلوم به خود میگیرند، کجایند که بینند با دلایل و بهانههای مضحک و واهی، ظالمانه و متکبرانه جان شریف انسان مظلومی گرفته شده و بار دیگر حادثهای اندوهبار از این دست بر خانواده و یا خانوادههایی تحمیل گردیده است؟ کدام انسان آزاد و آگاه و مستقل و کدام فرد مسئول و زمان شناس و دلسوز رضایت میدهد که با کمترین ضابطه و معیاری، تنها با بهانهای و در پوششی تحت عنوان ارشاد و هدایت، مرگ انسانی رقم زده شود و وجدان جامعهای را به آه و حسرت و اندوه بنشاند؟
فجایعی که از سوی قوای قهریه با عنوان گشت ارشاد هر از چندی در عرصهی اجتماع بروز و ظهور می کند، نه تنها با موازین انسانی، دینی و اخلاقی ناسازگار است، بلکه بر بیاعتباری نظام میافزاید. بیتردید ارتکاب چنین اقداماتی در نظامی که عنوان اسلامی بر خود نهاده است، به پای دین و نهادهای دینی نیز نوشته میشود و منزلت و اعتبار آنها را به شدت مخدوش می سازد. از مراجع تقلید، رهبری و عالمان دینی انتظار میرود برای تحقق مسئولیتی که برای دفاع از حقوق مردم بر عهده دارند و نیز برای پیراستن دامان دین و روحانیت از چنین اتهامی و خشکاندن ریشهای تفکرات جاهلانه، بنیادگرایانه و طالبانی عدهای که در حاکمیت جایگاهی برای خود یافتهاند، دست از سکوت بردارند و با واکنش صریح، شفاف و قاطع، پیگیری و مجازات آمران و عاملان این اقدامات و فجایع را از دستگاههای مربوطه طلب کنند.
اینجانب بیزاری و انزجار خویش را از این نوع اقدامات اعلام میکنم و به مقامات حکومت هشدار و تنبه میدهم که تدابیر نظارتی و ارشادی خویش را بر عقل و منطق استوار سازند و رفتارهای خشن و برق شمشیر خود را از سر مردم برگیرند و در حق ملت صبور و مظلوم علیالخصوص جوانان که امید آیندهاند بیش از این جفا روا مدارند و بدانند که حق اصلی امر به معروف و نهی از منکر جهت اصلاح کجروی های حکومت، بر عهدهی مردم است و حاکمان نه تنها باید خدمتگذار و خادم مردم که پاسخگوی عملکرد خود در برابر مردم نیز باشند.
پلیس باید اثبات کند مهسا امینی در هنگام بازداشت دچار آسیب نشده است
محسن رهامی حقوقدان و استاد دانشگاه درواکنش به مرگ عجیب دختری جوان در ساختمان پلیس امنیت اخلاقی نوشت:
دو روز پیش برخی از کاربران فضای مجازی مطالبی را پیرامون ماجرای دختر ۲۲سالهای به نام مهسا( ژینا) امینی منتشر کردهاند مبنی بر این که وی به همراه خانواده خود به تهران آمده ولی به جهت نوع پوشش، توسط گشت ارشاد بازداشت و پس از ۲ساعت از ساختمان گشت ارشاد در خیابان وزرا و با وضعیت نامناسب به بیمارستان منتقل شده است خانواده مهسا اعلام کرده اند که او دچار سکته شده است.
مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران در اطلاعیهای و در توضیح این اتفاق اعلام کرده که خانمی برای توجیه و آموزش به یکی از بخشهای پلیس تهران بزرگ هدایت شده بود که ناگهان در جمع سایر افراد هدایت شده به طور ناگهانی دچارعارضه قلبی شده بلافاصله این خانم با همکاری پلیس و اورژانس به بیمارستان منتقل شده و تحت درمان و مداوا قرار دارد. ضمن رد برخی اخبار و ادعاهای رسانههای معاند درباره این حادثه، مستندات مربوطه در این خصوص در اختیار پلیس بود و اخبار تکمیلی در این خصوص متعاقبا اعلام خواهد شد. در رابطه با این موضوع و اطلاعیه پلیس توجه به چند نکته ضروری است؛
۱- این که مساله آموزش و هدایت به این شکل که مردم را از وسط خیابان به زور به برخی مراکز ببرند در کجای وظایف قانونی پلیس آمده است؟
۲- سؤال اصلی و مهم این است که آیا تاکنون این روش ها منجر به افزایش آگاهی و هدایت مردم شده یا سبب انزجار نسبت به نهادهای قانونی و ضابطان قضایی و بلکه به اساس دین و دینداری گردیده است؟
۳- سؤال مهم تر این که، وقتی اساس دین و اعتقادات دینی مبتنی بر « لااکراه فی الدین» و « فذکر انما أنت مذکر، لست علیهم بمصیطر» می باشد، آیا در احکام فرعی و جزئی آن، اجبار و اکراه می تواند جایز و مشروع باشد؟
۴- آیا پلیس می تواند این ادعا را که خانم امینی بدون دخالت ماموران و بدون ایراد صدمه روحی یا جسمی و بطور ناگهانی و اتفاقی، دچار عارضه قلبی شده، در محکمه قانونی و با اتکا به مدارک قانونی اثبات کند؟
۵- باید توجه داشت که کشف حقیقت در این موارد بر عهده دادگاه صالح و مرکز پزشکی قانونی است نه مرکز اطلاع رسانی پلیس یا دیگر نهادها و ضابطان قضایی.
۶- درنهایت وقتی فردی به هر دلیلی در اختیار ضابط قضایی قرار می گیرد، در هر شرایطی مسئولیت تامین و حفظ امنیت جانی و سلامت او با نهاد مذکور است، به این معنا که وقتی فرد در اختیار ضابط قرار دارد، حتی اگر دست به خودکشی هم بزند مسئولیت آن خودکشی متوجه ضابط قضایی خواهد بود.
پرسشی از مدافعان گشت ارشاد
احمد زیدآبادی در یادداشت کوتاهی نوشت: اگر در پارلمان یک کشور اروپایی، قانونی به تصویب رسد که طبق آن، پلیس ملزم شود زنان محجبه را در کوچه و خیابان دستگیر و به مقرّ خود منتقل کند و در آنجا به آنها لزوم کشف حجاب را آموزش دهد و فقط بعد از گرفتن تعهد از آنان برای کنار گذاشتن حجاب، آزادشان کند، مدافعانِ گشت ارشاد در ایران چه واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا چون مسئله به صورت قانون در آمده، اجرای آن را موجه خواهند دانست؟ یا اینکه با تمام قوا به تصویب و اجرای چنین قانونی حملهور خواهند شد؟