به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۲۲:۵۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ ساعت ۰۹:۲۳
کد مطلب : ۳۵۹۶۰۵

تار موی زنان همچنان مسئلهٔ کشور است

تار موی زنان همچنان مسئلهٔ کشور است
گروه سیاسی: آفتاب نیوز نوشت:درحالی‌که اعتراضات فراوانی نسبت به برخورد فاجعه‌بار گشت ارشاد مطرح شده است اما مطالبهٔ اساسی افکار عمومی اکنون بیشتر ناظر بر اساس وجود گشت ارشاد است.
از زمانی که محمود احمدی‌نژاد در پاسخ به شایعات مربوط به نگاه‌های ضد زن و تفکیک جنسیتی در تلویزیون ظاهر شد و با استفهام انکاری بیان کرد عده‌ای می‌گویند «مسئلهٔ کشور این است که زنان می‌خواهند دو تا تار موشان را بیرون بگذارند؟! و حکومت هم نمی‌گذارد!» حدود ۱۷ سال می‌گذرد و اگر این روزها به شبکه‌های اجتماعی و وبسایت‌های خبری نگاه کنید با وجود تمام مشکلات وخیم داخلی و خارجی همچنان تار موی زنان مسئلهٔ حادّی برای کشور است که به‌نظر می‌رسد مسئولان کشور هنوز پاسخ شایسته‌ای برای آن پیدا نکرده‌اند.
درحالی‌که در چند هفتهٔ گذشته، خبر ورود محدود زنان به ورزشگاه‌ها حکایت از آن داشت که گویی کمی اوضاع به نفع آنان تغییر کرده است، ناگهان فاجعهٔ مرگ مظلومانهٔ مهسا امینی بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد، احساسات ملت ایران را شدیداً جریحه‌دار نمود. پخش کلیپی از صحنهٔ بیهوش شدن وی نیز نتوانسته است از عمق این فاجعه بکاهد و تنها بر ابهامات افزوده است. بدیهی است مسئولیت جان مهسا امینی با مسئولان گشت ارشاد بوده است و به‌هردلیلی او فوت شده باشد، این مسئولیت رفع نخواهد شد.
دو دیدگاه درخصوص نحوهٔ درگذشت مهسا امینی وجود دارد که هر دو حالت فلسفهٔ وجودی گشت ارشاد را زیر سؤال می‌برد. یکی آنکه نحوهٔ برخورد و مواجهه مأموران با وی باعث سکتهٔ قلبی شده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که درخصوص تداوم کار چنین نهادی که عملکردش چنان است که باعث بروز سکته در جوانان می‌شود باید تجدیدنظر اساسی کرد. دیگری آنکه فوت وی بر اثر ضربهٔ مغزی بوده است که پیش از آغاز کلیپ رخ داده است.(تا کنون مسئولان چنین مسئله‌ای را رد کرده‌اند) چنین وضعیتی هم نشان می‌دهد نهادی که نحوهٔ برخوردش با شهروندان تا این حد می‌تواند تند باشد نیاز به بازنگری اساسی دارد. در هر دو حالت گشت ارشاد مسئول جان باختن مهسا امینی است گرچه با شواهد موجود نمی‌توان هیچ‌کدام را ثابت کرد.
درحالی‌که اعتراضات فراوانی نسبت به برخورد فاجعه‌بار گشت ارشاد مطرح شده است اما مطالبهٔ اساسی افکار عمومی اکنون بیشتر ناظر بر اساس وجود گشت ارشاد است. در انقلاب ۵۷ نوع نظام سیاسی از سلطنتی خودکامه به جمهوری اسلامی تغییر کرد. آنگونه که فیلیپ پتی در اثر مهمش بیان می‌کند جمهوری‌خواهی در واقع جلوگیری از مداخلهٔ خودسرانهٔ حکومت در امور افراد است. مصداق بارز مداخلهٔ خودسرانه می‌تواند همین گشت ارشاد باشد که جمهوریت نظام را آشکارا نقض می‌کند. اگر خدای نکرده گشت ارشاد در مسیر مأموریت خود از قدرت علیه شهروندان بی‌دفاع سوءاستفاده کند، چه می‌توان کرد؟
از سوی دیگر گسترش روند جهانی شدن و ارتباط نزدیک‌تر و ملموس‌تر با دنیای بیرون از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی توجیهی برای اجبارهای اجتماعی از این دست باقی نگذاشته‌ است. شهروندان ایرانی سال‌ها است می‌بینند که نه‌تنها در کشورهای غربی، بلکه در اغلب کشورهای مسلمان همسایه اجباری برای پوشش وجود ندارد و مسلمانان به‌راحتی می‌توانند با حفظ شعائر دینی خود زندگی کنند.نکتهٔ مهمتر در خصوص گشت ارشاد آسیب مهمی است که این نهاد بر همبستگی اجتماعی وارد می‌کند. واقعیت این است که بخشی از جامعهٔ ایران بنا به هر دلیلی خود را ملزم به رعایت حجاب نمی‌دانند یا دست‌کم آن نوع از حجابی را که معیار نهادهایی مانند گشت ارشاد است نمی‌پذیرند. برخورد با این بخش از جامعه در حقیقت طرد اجتماعی آنان است و حس تعلق و وابستگی آنان به میهن را سست خواهد کرد. در حقیقت گشت ارشاد مصداق بارز جمله‌ای جنجالی است که پیشتر زینب طالبی مجری تلویزیون بیان کرد: «اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند و از ایران برود. آنجایی که آن رفاه و آن مدل زندگی وجود دارد!» همان‌طور که همین مجری بعداً در کلیپ عذرخواهی بیان کرد ایران متعلق به همه است و کسی نباید احساس طردشدگی یا رهاشدگی کند. جمعیت طردشده قاعدتاً یا به نیروهای معترض و ناراضی در داخل کشور تبدیل خواهند شد یا به خیل عظیم مهاجران خواهند پیوست که در هر حال به زیان ملت است.
بنابراین ضرورت احیای جمهوریت نظام، خطرناک بودن بالقوهٔ وجود نهادهای پرقدرت و غیرپاسخگو از یک سو و حفظ همبستگی کشور از سوی دیگر ایجاب می‌کند در خصوص نهادهایی نظیر گشت ارشاد و قوانین اجباری پوشش تجدیدنظر صورت بگیرد. باید ابتدا بپذیریم که حقیقتاً تار موی زنان مسئلهٔ کشور است تا بتوانیم آن را برطرف کنیم، استفهام انکاری مشکلی را حل نمی‌کند.

 
برچسب ها: گشت ارشاد

از شرایط نادرست نمی توان انتظار رفتار درست داشت!
Iran, Islamic Republic of
۱۴۰۱/۰۶/۳۱ ۲۰:۲۰
بعد از 44 سال هیچ شعار و وعده ای تحقق نیافته، کو استقلال و خودکفایی؟ کو جمهوری؟ کو اسلام؟ کو رفاه و آب و برق مجانی؟ کو نه شرقی و نه غربی؟ و بسیار های دیگر، کو؟ نفرین چه کسانی ابلیس را بر کشور مسلط ساخته؟ دروغ و فریب و تظاهر و ریا، عمومی شده و مقامات کشور به نام تقیه، هر روز برای حفظ مقام خود، رنگ عوض کرده و احکام جدید صادر می کنند! یک تلنگر آمربکا(تحریم) کشور را فلج کرد وای به روزی که...... بی توجهی به اقتصاد، فقر و نافرمانی مدنی به دنبال دارد! به بچه ها چه می آموزید؟! و خود چه می کنید؟! (394651)
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها